توجه به سکونتگاهها و برنامهریزی توسعه سکونتگاههای انسانی با رویکردهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی- فضایی و… از جمله ارکان اساسی دستیابی به توسعه پایدار میباشد. بنابراین تعریف سکونتگاههای جدید یا رشد و گسترش شهرها و روستاهای موجود بر اساس حساسیتهای محیطی و زیستی، ابزاری مهم در شتاب بخشیدن به توسعه منطقهای به شمار میرود. امروزه مهاجرتهای روز افزون روستاییان به شهرها باعث گسترش و بزرگتر شدن شهرها، به وجود آمدن قطبهای رشد و توسعه، ناعدالتی اجتماعی، اقتصادی و در نهایت برهمخوردگی محیط انسانی و طبیعی گردیده است. از جمله راهبردهای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، توسعه و گسترش سکونتگاههای مناسب، جایگزینی سکونتگاههای نامناسب و پیشبینی و مکانیابی سکونتگاههای جدید به نحوی است که پایداری اکولوزیکی را فراهم آورد.
پایداری اکولوژیکی به معنای حفظ و ارتقاء کیفیت اکولوژی منطقه توامان با تغییر چهره یک محیط طبیعی در راستای توسعه انسانی است. بـه همین دلیل هر نوع تغییر در یکی از اجزاء جاندار یا بیجان سیستم اکولوژیک تغییراتی در کل اکوسیستم بـه وجـود مـی آورد. بـه عبارت دیگر جامعه شهری یک توده، منافع رقابت آمیز و متضاد است و برخورد گسسته با این منافع فقط به بینظمی و هرج و مرج می انجامد. این بدان معناست که شهرها منبع اصلی فعالیت اجتماعات انسانیاند. در این میان اهداف توسعه سکونتگاه ها میبایست ایجاد رابطه زیست طبیعی و مصنوع آنها باشد
در خصوص موفق یا ناموفق بودن نحوه توسعه شهرها در ارتباط با اکوسیستمهای پیرامون خود، عواملی متعددی دخیل هستند. به عبارتی توسعه و بخصوص ایجاد یک سکونتگاه شهر یا روستایی جدید یکی از پیچیدهترین انواع تصمیمگیریهای فضایی است که خود در حوزه مدلهای تصمیمگیری با عنوان تحلیل سازگاری زمین با نوع استفاده از آن و یا مکانیابی اراضی بهینه برای هر فعالیت قرار میگیرد. انجام مطالعا درست و مناسب بهخصوص شناسایی شاخصهای تاثیرگذار در این فرآیند، نقش موثری در ایجاد توسعهی پایدار محیطی خواهد داشت و تعیین کننده این است که آیا ایجاد شهرها و شهرکهای جدید بر اساس ضرورت شکل میگیرند یا منعفت گروه های سیاسی و اقتصادی.
به طور کلی ایجاد و رشد سکونتگاههای در بیشتر دورههای تاریخی، بهویژه از زمانی که شهرنشینی شروع شد به مثابه برنامهای برای تحققبخشی سیاست حکومتها بوده است. قرون وسطی گروههای مذهبی و پادشاهان، شهرهای جدید بسیاری را ساختهاند. در عصر رنسانس نیز معماران و برنامهریزان چنین شهرهایی را ایجاد کردهاند. در ایران پادشاهان در گذشتههای دور شهرهای جدید متعددی را احداث کردهاند. تحولات اقتصادی- اجتماعی قرون هیجدهم و نوزدهم، کلانشهرها، شهرناحیهها و مجتمعهای عظیم را به وجود آورد. در اوایل قرن بیستم، نظریه باغشهرها، نقطه عطفی در شهرسازی معاصر و در اصل تقدم شهرسازی بر شهرنشینی محسوب گردید. بعد از این تئوری، بر بستر تحولات فکری و اجتماعی قرن بیستم، نظریه شهرکهای اقماری، حومههای شهری، واحدهای همسایگی و بالاخره شهرهای جدید پا به عرصهی وجود گذاشت.
شاخصههای متعددی برای تعیین نحوه رشد و گسترش سکونتگاههای شهری و روستایی در بستر طبیعی بخصوص در حوزههای حساس و آسیب پذیر اکولوژیک نیاز است. این شاخصها شامل: شاخصهای فیزیکی، اقتصادی- اجتماعی، محیطزیست، سیاسی، دسترسی به خدمات و زیرساختها است.
جدول شاخصهای موثردر چگونگی رشد و توسعه سکونتگاههای شهری و روستایی
شاخصهای اصلی | زیر شاخصها |
شاخص فیزیکی | وسعت و موقعیت زمین، پستی و بلندی، شیب، زهکشی، شرایط آب و هوایی و شرایط جغرافیایی. |
شاخص اقتصادی | الگوی تقسیم و مالکیت زمین، قیمت زمین ،تقاضای زمین، توزیع مشاغل، سیستم مالیات زمین، سطح درآمد، بازاریابی مسکن و تعیین فاصله. |
شاخص اجتماعی | خصوصیات جمعیتی، پراکنش جمعیت، تسهیلات آموزشی ،تراکم محافظت آثار تاریخی و تسهیلات اجتماعی. |
دسترسی به بزرگراهها | شبکه بزرگراهی و گذرگاهی ، شبکه معابر، سیستم حمل و نقل و نزدیکی به مراکز شهری. |
شاخص توازن زیرساختها | قوانین منطقهبندی، سیستم دولتی، سیاستهای مالیاتی زمین و الگوی رهبری جامعه. |
شاخص نزدیکی به امکانات رفاهی | ارتباطات، منابع انرژی و تامین آب و فاضلاب. |
توسعه و ایجاد یک سکونتگاه در منطقهای که در وضع موجود آن چالش و خطر طبیعی و زیستی وجود دارد، راهبردی ریسکپذیر است. با توجه به وجود تجارت نسبتاً ناموفق در این زمینه که بیشتر آنها نیز حاصل سیاسی کاری و یا تصمیمات شتابزده و غیرکارشناسی است و بعضا تبعات بسیار زیاد و مشکل آفرین سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تخریب های جدی و جبران ناپذیر زیست محیطی ایجاد نموده است، به طور جدی توصیه میشود از هرگونه شتابزدگی در تصمیمات مرتبط در این حوزه پرهیز شود، با فعالیتهای رانت خواری و زمینخواری در این بخش برخورد گردد، اجرای طرحهای مصوب در این بخش بدون آینده پژوهی به مرحله اجرایی نگردد و در صورت نیاز به ایجاد شهر یا شهرک جدید، در وهله اول اولویت بر عدم ایجاد یا توسعه سکونتگاههای شهری و روستایی در مناطق دارای چالشهای جدی زیست محیطی است و در صورت ایجاد سکونتگاه، لازم است نقشههای آسیبپذیری ناحیه ترسیم شود تا بتوان با توجه به شدت و ضعف درجه آسیب، استحکام مناسبی برای ساخت و سازها در نظر گرفت و حریم عوارض پرخطر مانند گسل یا پهنه سیلاب و رودخانهها رعایت گردد و در اراضی بالادست منطقه سکونتی بخصوص در ارتفاعات طرحهای آبخیزداری به منظور کنترل سیلابها و تثبیت خاک صورت گیرد. به عبارتی، لذا شرط ضروری و اساسی به منظور به حداقل رساندن تأثیرات مخرب احتمالی ایجاد سکونتگاه از لحاظ زیست محیطی، ایجاد شهر جدید یا توسعه و گسترش سکونتگاههای شهری و روستایی در مکان یا جهتی است که:
- امکان توسعه گوناگون مناظر طبیعی و فضای سبز را برای غنیسازی شکل زندگی داشته باشد.
- محدودیت شدید توپوگرافی و شیب نداشته باشد.
- حدامکان در منطقه در پهنه پرخطر زلزله، مصب سیلاب، بهمن و لغزش نباشد.
- امکان تامین منابع آبی برای مصرف کنندگان داشته باشد.
- شرایط اقلیمی در نظر گرفته شود و به مسایلی چون برگشت هوای آلوده به سطح زمین (اینورژن) توجه داشته شود.
- محل ایجاد سکونتگاه یا جهت رشد و گسترش آن، همراستا و نزدیک به محل دفن زباله یا کانونهای آلاینده نباشد.
- حریم اکوسیستمهای حساس و شکننده مانند پناهگاههای حیاتوحش یا مناطق حفاظتشده رعایت گردد و کنترل و پایش مداوم در خصوص بهرهگیری از این اکوسیستمهای طبیعی توسط ساکنین پهنه سکونتی مجاور آن و دیگر مراجعین صورت گیرد.
- قبل از ایجاد سکونتگاه، زیرساختهای لازم به منظور تصفیه فاضلاب و بازیافت و امحاء بهداشتی زباله، ایجاد گردد تا از آلودهسازی محیط زیست جلوگیری به عمل آید.
- کمربند سبز مابین پیرامون صنایع و واحدهای کارگاهی، شهرکهای صنعتی و بنادر پرتردد ایجاد گردد.