پنجشنبه , ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۷:۴۹ بعد از ظهر
  • کد خبر 12491
  • شهر در مواجهه با تکنولوژی
    شهر در مواجهه با تکنولوژی

    شهر در مواجهه با تکنولوژی

    تکنولوژی از زمان ظهور و در همان بدوی‌ترین صورت خود، زندگی انسان را دستخوش تغییر کرد. از این رو تمایل به تلفیق هر چه بیشتر تکنولوژی با زندگی روزمره و استفاده از آن برای رفاه و نجات انسان در برابر نیروهای قاهر طبیعت هر روز شکل تازه‌ای به خود می‌گرفت.

    این خواست و تمایل حتی در دست‌نوشته‌های نویسندگانی نظیر ژول ورن نیز نمود یافته است. در داستان‌های او ماشین در همه جا حضور دارد، پیام نهفته او این است که تکنولوژی می‌تواند و باید احترام انسان را به جهانی که در آن زندگی می‌کند، افزون سازد و توانایی وی را برای ساخت یک جامعه سازنده و بخشنده افزایش دهد.

    از این دست پیام‌ها در اوایل قرن بیستم در اندیشه‌های جنبش فوتوریسم و اواسط آن در نگاه معمارانی نظیر «یانیس هگزاناکیس» نیز یافت می‌شود. در واقع هرکدام از این اندیشه‌ها تکنولوژی را راهنمای ورود جامعه به موضوعی خاص می‌دانستند.

    در حالی که برای جنبش فوتوریسم تکنولوژی با سرعت و صنعت همراه بود که آنان را از گذشته عبور می‌داد، هگزاناکیس ایده”شهر کهکشانی” را که کاملاً تکنولوژی محور بود، به عنوان یک راه حل برای برون‌رفت از مشکلاتی نظیر کمبود فضا، ترافیک، آلودگی هوا و کمبود منابع غذایی برای انسان نیمه دوم قرن بیستم می‌دید. اعتقاد راسخی که به علم و تکنولوژی و راه حل بودن این دو برای رفع مشکلات بشر وجود دارد، ایدئولوژی‌های متفاوتی را شکل داده است، نظیر تکنوکراسی و تکنویوتوپیا.

    تکنوکراسی یک سیستم ایدئولوژیک برای حکمروایی است که تصمیم‌سازان بر مبنای تخصص در علم و تکنولوژی برای هدایت جامعه انتخاب می‌شوند. تکنویوتوپیا یا سرزمین فن، جامعه آرمانی اهل فن است. آرمان شهر گرایی تکنولوژیک، تکنولوژی را عامل تغییرات اجتماعی و فرهنگی نظیر جبرگرایی تکنولوژیک یا تصویرسازی رسانه‌ای می‌داند.

    اسطوره تکنویوتوپیا، معتقد است «چون تکنولوژی به لحاظ اخلاقی شفاف و بدون جهت‌گیری ارزشی است، مزایای آن می‌تواند و باید جهانی شود.» در حقیقت این واقعیت که تکنولوژی از شکاف‌های سیاسی سال‌های جنگ سرد فرا می‌رفت، نوعی اعتبار را به این دیدگاه بخشید که تکنولوژی از نظر ارزشی بی‌طرف است.

    طبق این دیدگاه، راه پیشرفت تکنولوژی پیش بردن علم است و تکنولوژی علم کاربردی است. به بیان دیگر، تکنولوژی عبارت است از کاربرد فهمی از موقعیت‌هایی مادی که به نحوی عقلانی کسب شده تا بتوانیم به اهدافی که به نحوی آزادانه انتخاب شده‌اند، دست یابیم و البته این کاربرد از طریق فنون رفع مسئله عقلانی انجام می‌گیرد البته این ایدئولوژی نسبت به مسائلی که تکنولوژی ایجاد می‌کند، بی اعتنا نیست، بلکه مسائلی را که ناشی از پیشرفت تکنولوژی است به سادگی به عنوان انتقامی می‌شناسد که ناشی از استفاده ناصحیح از آن است و به شدت معتقد است که تکنولوژی به بشر این اجازه را داده که در تمام حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پیشرفت کند.

    در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم جنبش‌های مختلفی ظهور کردند که همگی به نحوی تاکید بر تکنویوتوپیا داشتند. لکن مباحث مربوط به تکنویوتوپیا، تکنولوژی را نه به عنوان یک نیرو برای رهایی انسان از توهم بلکه به عنوان طلسم جدیدی برای جهان معاصر می‌بینند.

    در مقابل دیدگاه‌های خوش‌بین و حامی تکنولوژی، دیدگاه‌های بدبینانه نیز وجود دارند. شناخته‌شده‌ترین دیدگاه بدبینانه نسبت به تکنولوژی متعلق به فیلسوف قرن بیستمی ژاک ایلول است.

    وی معتقد بوده که “محیط تکنیکی جدید” شش مشخصه دارد: مصنوعی است، از حیث ارزش‌ها خودمختار است، در حلقه‌ای بسته خود متعین کننده بوده، مطابق با فرایندی که علی است اما در راستای اهداف نیست رشد می‌کند، از طریق انباشت ابزارهایی که اولویت مشخص نسبت به اهداف دارند شکل می‌گیرد و همه اجزا آن چندان بهم مرتبط بوده که جدا کردن و حل و فصل مسائل تکنیکی به صورت مجزا غیر ممکن است.

    از این رو او اعتقاد دارد که تکنولوژی به وضوح خارج از کنترل است و اختراعات به اربابان تبدیل شده اند. در نیم قرن گذشته هم جوامع علمی و هم رسانه‌ها بر نقش مهم تکنولوژی در رفع مسائل بشر نظیر گسترش گرسنگی، آلودگی آب دریا، تغییرات آب و هوایی، فاجعه فوکوشیما و نظایر آن تاکید داشته‌اند و این مسائل را “نفرین” زندگی بشر نامیده‌اند که با کمک تکنولوژی قادر به “حل شدن” هستند. با این حال در طول ادوار گذشته تعداد گرسنگان جهان دوبرابر شده است، اما هیچ زمان از LPC یا پروتئین گیاهی برای تغذیه این افراد استفاده نشده است.

    هرگز این اتفاق نیفتاده که مجموعه‌های صنعتی-کشاوزی هسته‌ای مسائل مربوط به گرسنگی بشر را رفع کنند. بنابراین تکنولوژی بیشتر از نوشدارو ممکن است یک قرص سمی برای بشر باشد. انتقادات دیگری که نسبت به تکنولوژی وجود دارد مربوط به این موضوع است که ممکن بوده تکنولوژی از ارتباطات انسانی بکاهد و انسان هر چه بیشتر به نیروی تکنولوژی تکیه کند و جامعه به یک جامعه سرد تبدیل شود. امروزه دیگر نگاه له و علیه برای تکنولوژی کمتر معنا دارد.

    بیشتر فیلسوفان این عرصه نظیر فیلسوفان هلندی همچون ورماس و کروس یا فیلسوفان آمریکایی نظیر فین‌برگ و آیده چرخشی در این حوزه ایجاد کرده‌اند که تمرکز آن بر یک نگاه منتقدانه و نظریه پردازانه نسبت به تکنولوژی است و لزوماً آن را تأیید یا رد نمی‌کنند، بلکه قائل به تحلیل و شناخت مسئله به منظور استفاده صحیح از آن هستند. این موضوع در دیدگاه نظریه‌پردازان هلندی از باب اخلاق و ارزش و از منظر فیلسوفان آمریکایی یک نگاه تجربه گرایانه و قائل به میانه‌روی بین جبرگرایی تکنولوژی و برساخت‌گرایی اجتماعی است.

    با همه تحسین‌ها و انتقاداتی که نسبت به تکنولوژی در ادوار مختلف بوده، تکنولوژی راه خود را برای ورود به جوامع در طول تاریخ هموار کرده است. تنها در طول ۲۳۰ سال گذشته (۱۷۸۴ تا امروز) جهان چهار مرحله از انقلاب صنعتی را پشت سر گذاشته است. اولین انقلاب در اواخر قرن هجدهم رخ داد زمانی که تولید مکانیکی بر پایه آب و بخار شکل گرفت. دومین انقلاب صنعتی در اوایل قرن بیستم و با معرفی نوار نقاله و تولید انبوه به وقوع پیوست و به انقلاب تکنولوژیک معروف است.

    سومین انقلاب پس از جنگ جهانی دوم و در پی توسعه نیمه‌هادی‌ها، محاسبات پردازنده مرکزی، کامپیوترهای شخصی و اینترنت اتفاق افتاد. در حال حاضر، جهان در انقلاب چهارم قرار دارد که به وسیله سیستم‌های سایبر- فیزیکی ( CPS) شکل گرفته است. این سیستم‌ها نتیجه تلفیق تولید، پایداری و رضایت مشتری هستند که پایه یک شبکه از سیستم‌ها و فرآیندهای هوشمند را ساخته‌اند.

    متناسب با این سه انقلاب، تافلر معتقد است که سه نوع جامعه ظهور کرده، در طول انقلاب اول و دوم، تکنولوژی زیرساخت‌های شهری نظیر جاده‌ها، شبکه‌های توزیع گاز، آب و جمع‌آوری پسماند را شکل داد که بخش جداناپذیری از زندگی متمدن شهری شد.

    موج دوم تافلر متناسب با انقلاب سوم رخ داده است که استفاده از داده‌های بلادرنگ (آنی) کارایی مدیریت کلان‌شهرها را افزایش داد. انقلاب چهارم نیز منجر به خلق اجتماعات چند پیوندی شد که به آن “شهر هوشمند” می‌گویند و از نظر گاه تافلر موج سوم و جامعه پساصنعتی است. اگرچه که در دهه ۱۹۸۰، تافلر شناختی از شهرهایی که تا بدین حد مبتنی بر تکنولوژی باشند، نداشته است، اما گذار تکنولوژی خصوصاً فناوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT) به معنای رسیدن به شهرهایی است که وظیفه نگهداری از خود را برعهده دارند، با اینکه این موضوع به طور کامل در هیچ کجای دنیا میسر نشده است، اما این مسیری است که بسیاری از پژوهشگران و آزمایشگاه‌های شهری مجدانه در سرتاسر جهان در حال پیگیری آن هستند.

    ایمنا



    مطلب پیشنهادی

    شهر کرج در فهرست ۱۰ شهر برتر نوسازی مسکن معرفی شد

    شهر کرج در فهرست ۱۰ شهر برتر نوسازی مسکن معرفی شد

    رئیس اداره برنامه‌ریزی مسکن و بازآفرینی اداره کل راه و شهرسازی استان البرز از انتخاب شهر کرج به عنوان ۱۰ شهر برتر در زمینه عملکرد کلی نوسازی مسکن در سطح کشور خبر داد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *