جامعۀ ترکمنی یکی از جوامع متکثر قومی است که در آن زیست قدرتمندانه اهمیت فراوان دارد. باستانشناسی نشان میدهد از هفتهزار سال پیش از میلاد، در منطقۀ امروزی ترکمنستان نشانههای زندگی وجود داشته است (تیلور، ۲۰۱۱: ۱۹). نیاکان ترکمنها شش هزار سال پیش در منطقه شمالی سواحل دریاچه «اشیق(ایسیق) گُل» کنار سیر دریا و رود جیحون ساکن شدند. این منطقه از قرن ششم تا چهارم ق.م بخشی از امپراتوری هخامنشیان و بعدها اشکانیان بود. در قرن پنجم ساسانیان از این منطقه با تهاجم هُونها (هِیاطه، قوم بیابانگرد ساکن مغولستان) به کوههای «کُپهداغ» عقبنشینی کردند، در نهایت قرن هفتم میلادی دستههای«اوغوز» از ناحیه «اُورخون» به سوی نواحی آرال و سیردریا کوچ کردند و به سرزمین جیحون و صحرای «قرهقوم» رسیدند (سارلی،۱۳۷۳: ۸-۹). اوغوزها از این زمان در منطقه ساکن شدند.
محققان تاریخ ترکمنها را به دو دورۀ: افسانهای و تاریخی تقسیم میکنند. دورۀ افسانهای در ارتباط با «اوغوزخان» نیای مشترک ترکمنها و دورۀ تاریخی نیز شامل سه دورۀ بیابانگردی، مهاجرت به ترکمنصحرا و مرزبندی رسمی بین کشورها است (شریف کمالی و عسگری خانقاه،۱۳۷۴: ۳۱-۴۵).
اوغوز در باور و افسانۀ اقوام ترک اهمیت بسیاری دارد، ریشۀ معنای واژۀ اوغوز در منابع مختلف به گونههای مختلفی بیان شده یکی از آنها: اوغوز در یکسالگی به هنگام تاج و نامگذاریاش گفت
«نام من اوغوز است به مناسبت این که در قصر زاده شدهام». اما نسبت این نام با قصر در جایی بیان نشده است (اعظمی،۱۳۸۳: ۲۴-۲۳ ).
مردمانی که امروزه خود را منتسب به اوغوز میدانند، عبارتند از ترکمنهای آسیای میانه، ایران و افغانستان سالارهای چین، ترکان ترکیه و بالکان، ترکان خراسان، آذریها و قشقاییها (یمرلی،۱۳۸۷: ۸).
واحدهای سکونتی عشایر ترکمن در گذشته به صورت:
اُوْی (Oy)← سیرغین(Sirghin)← اوْبا ← یُورت (Yurt)
سازمان اجتماعی ترکمنها : اوی← اورُغ← تیره← تایپا(طایفه)← ایل(قوم) تقسیم میشود (عسگری خانقاه،۱۳۷۴ و شریف کمالی: ۵۸).
در نام گذاری برخی از قبایل مانند «اُلقه اولی»، «قَرا اولی» هم معماری (خانه) بسیار اهمیت دارد.
پراکندگی اقوام ترکمن
مناطق ترکمننشین ایران
اغلب ترکمنهای ایران از طوایف یموت، گوکلان، سالیر، ساریق و تکه هستند. در قسمتهای روستایی شمال بجنورد ترکمنهای تکه، «نخورلی»، «ایمیدلی»، «ایگدیر»، «آنولی»، «مورچه»، «شونچلی»و «خدر ایلی» و در قسمت شمالی شرقی خراسان، منطقۀ مشهد و سرخس نیز «ساریق» و «سالیر» زندگی میکنند (دوردیف و قادیرف، ۱۳۷۹: ۷۵). دو طایفه عمدۀ ایران «جعفربای» و «آتابای» از قبیلۀ یموت هستند (پورکریم،۱۳۴۶: ۴۹). محل زندگی یموتها در جهان شامل: ۱. خیوه در ازبکستان و ۲. گرگان در ایران است.
قوم تکه یکی از بزرگترین، پرنفوذ ترین و نیرومندترین قبایل ترکمن است. تکه رهبری ترکمنها را به عهده داشت، از وجوه تسمیۀ تکه در زبان ترکی بز نر و هدایتکننده گله بود (سارای، ۱۳۷۸: ۱۳). تکهها در آخال، مرو، سراسر کویر و اوزبوی در نزدیک چاههای «ایگدی» تا مرزهای خیوه میزیستند. زمانی بیشترین جمعیت تکه در سرزمین آخال ساکن بودند و بر همین اساس قوم تکه را به «تکه مرو»، «تکه آخال» تقسیم میکردند (خوبیگی،۱۳۸۴: ۲۱).
ساختار اجتماعی
اهالی این قوم معتقدند که تکه در زبان ترکمنی به معنی بز نر و بز نر سمبل دلیری، فرمانروایی و شجاعت است. افراد این قوم نیز جنگجو خوشسیرت و خوشهیکل بودند، شباهت ویژگیها باعث شد این قوم را تکه بنامند. جمعیت بزرگی از کشور ترکمنستان قوم تکه هستند و تعداد اندکی از آنها در ایران ساکنند.
ساختار اجتماعی
نماد قومی
تداوم این قدرت را در معماری هم میتوان دید، استفاده از نمادهای قومی در معماری خود بیانگر این مسئله است که افراد جامعه دغدغۀ حفظ قدرت جمعی را دارد بر همین اساس اغلب سالخوردگان این قوم از محصولات جامعۀ خویش مانند زیورآلات سنتی، قالی و نمد استفاده میکنند و تمایلی به تغییر شیوۀ زندگی ندارند. اگرچه امروزه عوامل اقتصادی و اجتماعی در تغییر برخی معیارها تأثیرگذارند، در گذشته حفظ هویت و قدرت در تمامی مراحل زندگی اهمیت داشت و یکی از راههای حفظ هویت، استفاده از نمادهای قومی بود. در معماری ترکمنها شاهد بهرهگیری از نمادهای قومی به ویژه در سرستونها هستیم. این تداوم تکرار نماد قومی که در راستای افزایش قدرت بوده باعث ایجاد نوعی تمایز نسبت به سایر اقوام میشود.
نماد قومی
نماد قومی
نماد قومی
تعلق به قوم، در تداوم قدرت و بقا نقش اساسی دارد یکی از راههای حفظ این قدرت استفاده از نمادهای قومی است که در زندگی افراد دیده میشود. در معماری نیز شاهد این تداوم هستیم از سویی دیگر این امر موجب تمایز با دیگران شده که خود در افزایش قدرت بسیار اثرگذار است. معماری در یکی از مصادیق حفظ قلمرو بوده و همین امر موجب شده تا نماد قومی در تشخیص این قلمرو نقش مهمی ایفا کند.