✍روح الله پوردیان
از دیرباز بیماریهای عفونی و مسری و سوءتغذیه عمدهترین علت مرگومیر بشر به شمار میرفتند و شیوع بیماریهای مانند طاعون، سل، آبله، وبا… از زمان فرعون تا امروز اثرات عظیمی بر روی فرهنگ، تمدنها و کم و کیف سلسلههای خود بهجاگذاشته است. علوم و طب سنتی یارای مواجهه با این بیماریها را نداشت و بشر ناتوانتر از آن، دست به تقدیر طبیعت متوسل شده است. علوم نوین طبی، حدود دویست سال پیش یعنی در قرن نوزدهم میلادی سرآغاز و مهمترین دستاورد عصر مدرنیته تلقی میشد که با تکیهبر تجربه و مشاهده، محصولات علم پزشکی را از آناتومی به پزشکی ملکولی برای بشر به ارمغان آورده است. مدرنیته و محصولات پزشکی آن، سبب رعایت اصول بهداشت عمومی، کشف واکسیناسیون و آنتیبیوتیکها و داروهای مؤثر برای عفونتها، سبب پیشگیری از بروز و نیز درمان مناسب بیمارهای گردید که بر طول عمر، کنترل مرگومیر، کیفیت و سبک زندگی انسان تأثیر مستقیمی به یادگار گذاشته است
رشد دانش پزشکی و تکنیکی به بشر اجازه داد تا کنترل بیشتری را بر محیط پیرامون خود اعمال کنند، تهدیدهای وضعیت آب و هوایی را پیشبینی کنند و مخاطراتی که ماورای کنترل انسان بوده را تقلیل دهند و انسان خوشبین بوده است که مخاطرات و تهدیدهای طبیعت را محاسبه پذیر و به کنترل درخواهند آورد. بههرتقدیر، این خوشبینی برای انسانها تا میانه سده بیستم پایدار مانده بود و سه دهه آخر قرن بیستم مخاطراتی برای انسان ظاهرشده است که مهمترین خصوصیت این مخاطرات با خطرات ماقبل خود، نه دست طبیعت و عوامل ماورای انسان، بلکه به تعبیر آنتونی گیدنز بهواسطه کنشگران اجتماعی و نحوه سازماندهی جهان اجتماعی بهوسیله این کنشگران بوده است. ناقوس مخاطرات عصر جدید را برای اولین بار اولریش بک جامعهشناس آلمانی به صدا درآورد و انسان را از خواب خوش و راحت مدرنیته بیدار کرد. جامعه مخاطرهآمیز بک، جامعه است که در آن نگرانی افراد از آفات و بلایای طبیعی به سمت مخاطرات ناشی از فعالیتهای انسانی که اغلب شکل جهانی و عالمگیر دارند، متوجه شده است. به تعبیر بک، اگر قوه محرکه جامعه طبقاتی و صنعتی در این شعار خلاصه میشد که “من گرسنهام” شعار جامعه جدید این است که ” من میترسم، من نگرانم”.
بک مدعی بود که درحالیکه در جوامع ماقبل مدرن انسجام بر پایه نیاز بود، انسجام دنیای معاصر بر پایه نگرانی است. نگران از نقضهای مخرب نیروگاههای هستهای، نگران از سلاحهای کشتارجمعی مانند سلاحهای هستهای، بیولوژیکی و شیمایی، نگران از فنّاوریهای هوشمند و خطرات تکنولوژیک تخریب لایه ازن، مخاطرات پیشبینیناپذیر همراه با مهندسی ژنتیک گیاهان و انسانها، خواب غفلت مدرنیته را از انسان میرباید و برای ما آشکار میشود که با رشد و پیشرفتهای تکنولوژیکی و پزشکی عصر جدید، کماکان در جهان مخاطره آمیزی زندگی میکنیم که ریسکها و مخاطرات در کنار ما کمین کردهاند و به انسان و دستاوردهای عصر جدید آن نهیب میزنند. باری با رشد و پیشرفت صنعت و دستاوردهای پزشکی در علوم طبیعی عصر مدرن، عالمان علوم انسانی همگام با آنان به یارای بشر برای بهبود هر چهبهتر کیفیت زندگی شتافتند، از این میان جامعه شناسان و روانشناسان در برابر مخاطرات عصر جدید، انسان و جامعه را برای کاهش هر چهبهتر این خطرات مجهز کردهاند و به توسعه مفاهیمی چون سبک و کیفیت زندگی، بهداشت فردی و عمومی، توسعه پایدار، توسعه انسانی، تنظیم و مقررات اجتماعی، کنترل اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه، سلامت اجتماعی، انضباط فردی و اجتماعی پرداختهاند، بنابراین با بروز این مخاطرات و خطرات جهانی و عالمگیر این بیماری مانند کرونا اهمیت این مفاهیم مانند انظباط اجتماعی (تجسس در نظر، تحقق در عمل) بیشازپیش برای جامعه شناسان نمایان می شوند و درسهای است که از این بیماری باید گرفته شود.
من نگرانم!
من می ترسم!