برزن نیوز: بیشترین تحولات بشر طی یک سدۀ اخیر به وقوع پیوسته است که از مصادیق بازر آن می توان به ابداعات فناورانه در عرصه های مختلف علمی، صنعتی، پزشکی و به تبع آن رشد بالای جامعۀ شهرنشین در مقیاس جهانی اشاره کرد؛ لیکن با وجود تمام دستاوردها، هنوز انسان در مقابل بسیاری از قانونمندی های محیطی (طوفان، سیل، زلزله، آتشفشان و… شیوع بیماری های مسری نظیر طاعون، وبا، آنفولانزا و…) ضعیف و ناتوان است.
شیوع تدریجی و در عین حال فراگیر ویروس کرونا (COVID-19)، در آغاز سال میلادی ۲۰۲۰ ضرورت اندیشه به بحران های آتی بشر را بیش از آشکار ساخته است. این ویروس مهلک، در مدت کوتاهی (کمتر از یک ماه) از مبدا خود که شهر ووهان چین بود، به بسیاری از کشورهای جهان سرایت کرد و حیات اجتماعی و اقتصادی بسیاری از شهرهای بزرگ را به رکود کشاند.
شیوع کرونا خواه قانون طبیعی زمین باشد، خواه حاصل تعمد یا مدرنیتۀ ناقص، عدم کنترل بشر بر سرنوشت خویش و قانون بقای اصلح هربرت اسپنسر و داروین را حکایت میکند که در حال زدودن و پاکسازی افراد، گروهها و جوامع ضعیف از نظام زیست و اقتصاد جهانی است. اپیدمی های مشهور تاریخ نظیر شیوع طاعون، سل، آبله، جذام، مالاریا و… خسارات جانی و اقتصادی زیادی به مردمان جوامع تحمیل کردهاند و شرایط امروز جهان نیز بیانگر آن است که عصر بیماری های مُسری به پایان نرسیده و هر لحظه امکان بروز بحرانها و فجایع در فضاهای شهری وجود دارد.
خاموش کردن آتش کرونا در شرایط کنونی نیازمند امکانات علمی، اطلاعاتی، بهداشتی، درمانی و از همه مهمتر تقویت اقتصاد در مقیاس های جهانی- ملی و محلی (شهری و روستایی) است. متاسفانه به رغم سهم ۷٫۱ درصدی بخش سلامت از تولید ناخالص ملی، ایران هنوز در میان کشورهای جهان در رتبه ۸۹ قرار دارد که همین امر توفیق در مقابله با بحران ها را باچالش مواجه می سازد. همچنین مشاهدات وگزارش های رسانه ها از وضعیت بیماران و بیمارستان ها نشان می دهد که به رغم گذشت دو ماه از انتشار کرونا در چین، آمادگی و درس آموزی لازم صورت نگرفته و مسائل زیادی در زمینه های مدیریت کلان مواجه با بحران، تدارک مواد اولیۀ ضدعفونی کننده، آموزش شهروندی(با تمام شیوه های ممکن)، برنامه ریزی برای برپایی بیمارستان های صحرایی، نقاهتگاه ها و… مشاهده می شود.
طبق مصوبات قانونی از جملۀ مادۀ ۵۵ قانون شهرداری ها، صیانت از جان شهر و شهروندان وظیفه ذاتی مدیریت شهری است. از این رو در هرگونه برنامه ریزی و مدیریت بحران (و از جمله بحران شیوع ویروس کرونا)، باید در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی و در دو دورۀ پیش و پس از وقوع بحران و در مقیاس های ملی، منطقه ای و محلی مورد توجه قرار گیرد. شایان ذکر است، طی چند دهۀ اخیر رویکردهای نوین و در عین حال وابسته به هم در عرصۀ برنامه ریزی مطرح شده است که کاربرد وسیعی می توانند در مدیریت مخاطرات و بحران های شهری داشته باشند که از آن جمله می توان به سه مفهوم ” آینده نگاری، یادگیرندگی و تاب آوری” اشاره کرد که به صورت چرخ های همدیگر را تحت پوشش قرار می دهند.
آینده نگاری، فرآیندی نظاممند با نگاه به آیندۀ بلندمدت در زمینه های علمی، فناوری، اقتصادی و اجتماعی است که هدف آن تعیین حوزه های پژوهش راهبردی و پیدایش فناوری های نوظهور با بیشترین فواید اقتصادی و اجتماعی بوده و به رویکردی نظاممند و مشارکتی برای توسعۀ راهبردها و سیاست های کارا برای دورۀ میان مدت و بلند مدت آینده بر اساس ترسیم آینده های “محتمل، ممکن و مطلوب” اشاره دارد.
تاب آوری را فرایند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدیدکننده تعریف نموده اند. تابآوری ظرفیت بازگشتن از دشواری ادامه دار و توانایی در ترمیم خویشتن است. همچنین، یادگیرندگی به معنای انباشتن، اندیشیدن، استفاده از دانش، مهارتها و نگرش های پیچیده است، به گونه ای که فرد یا گروه بتواند سازگاری فعالی با محیطهای در حال تغییر خود داشته باشد.
یادگیری فرایندی علمی- عملی است و یادگیری مادامالعمر توسعه تواناییهای انسانی با استفاده از حمایت مستمر است، که افراد را برای کسب دانش، ارزشها، مهارتها و درک آنچه در طول زندگیشان نیاز دارند، برمیانگیزد و قوی میکند. در این میان باید توجه داشت که شاخص های دانشی یادگیرندگی شامل یادگیری مادامالعمر، کنجکاوی و پرسشگری، نوآوری و خلاقیت، آیندهنگری و برنامهریزی، تفکر انتقادی، خودکنترلی، خلق و انتقال دانش و … و شاخصهای اجتماعی یادگیرندگی شامل مهارت ارتباطی، مشارکت اجتماعی، تحولگرایی اجتماعی، وفاق و همدلی، قانونگرایی، مسئولیتپذیری و… نقش زیربنایی تری در آینده نگاری برای تابآوری اجتماعات را دارند. وضعیت کنونی جامعۀ ایران نشان می دهد که غفلت از مقولۀ یادگیری در مواقع بحران بسیار جدی است، چراکه هنوز به رغم تاکیدات باستانی- دینی بر امر پاکیزگی و همچنین حدیث نبوی در زمینۀ «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ فیالاسلام »، هنوز بسیاری از اعضای جامعه این وضعیت را جدی نگرفته و به آن عمل نمی کنند که همین امر امکان هرگونه برنامه ریزی برای بحران را با شکست مواجه نموده و تابآوری جامعه را کاهش می دهد. این مقاله برنامه ریزی و اقدامات اجتماعی- فرهنگی در مدیریت بحران های شهری را مقوله ای زیرساختی می داند که باید در پیوند با اقدامات کالبدی مد نظر قرار گیرد. از این رو به کارگیری الزامات و اقدامات زیر میتواند به افزایش یادگیرندگی و تاب آوری شهری منجر شود:
- ایجاد مدیریت یکپارچۀ بحران متشکل از کلیۀ نهادهای اجرایی کشور و سازماندهی خدمات به شکل یک قرارگاه بهداشتی- درمانی به منظور ایجاد وحدت رویه و اجتناب از اقدامات جزیزه ای.
- آگاهی بخشی و ارتقاء شفافیت در جامعه از طریق ایجاد و تقویت سیستم های اطلاعرسانی فیزیکی (بیلبوردهای آموزشی ، بنرها، بروشورها و…) و الکترونیک (رسانه های عمومی، کانال ها، سایت ها، و شبکه های مجازی، پاسخگویی تلفنی و…).
- برگزاری رزمایشهای دفاع بیولوژیک و آموزش شهروندان، گروه های داوطلب و نهادهای اجتماعی در مواقع پیش و پس از وقوع بحران در مقیاس ملی به منظور ارتقاء آمادگی جامعه.
- استفاده از ظرفیت اجتماعی و قدرت کنشگری جامۀ مدنی و شبکه های اجتماعی افلاین نظیر مساجد و نهاد بسیج محلات، انجمن های صنفی و حرفهای، خیریه ها و… به منظور پذیرش بخشی از مسئولیت دولت.
- ایجاد سامانۀ اطلاعات مکانی (GIS) شهروند محور به منظور به روزرسانی سریع پایگاه داده های شهری، رصد و پایش بیماران، ضدعفونی کردن مسیرهای پر تردد و توزیع مواد اولیه (ماسک و دستکش، الکل و..) در بین شهروندان.
- استفاده از ظرفیت علمی و تجربی مراکز دانشگاهی، شرکتهای دانش بنیان و استارتاپ ها در ایجاد سامانه های مدیریت هوشمند بحران بیماریهای مسری به منظور شناسایی هوشمند بیماران (از طریق کدهای دیجیتال QR، حسگرهای مصنوعی سنجش دمای بدن و …) و تحلیل مکان مبنای آنها به منظور ارائۀ خدمات درمانی.
- افزایش سرانه های درمانی (مساحت و تخت بیمارستانی در کشور) در مقایسه با استانداردهای منطقه ای و جهانی، با توجه به مخاطرات زیاد در کشور.
- شناسایی اراضی و مکانیابی بیمارستان های صحرایی در برنامه ریزی های پیش از وقوع بحران و آماده سازی کامل پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران و درمانگاه ها.
نویسندگان:
دکتر نوید سعیدی رضوانی: نایب رئیس جامعۀ مهندسان شهرساز ایران
دکتر حمیدرضا تلخـابی: دکتری برنامه ریزی
شهری