«آنچه امروزه به عنوان نوسازی و بهسازی بافتهای تاریخی شهرها از آن یاد می شود نیازمند نگرشی دقیق و موشکافانه برای شناخت نقش فضا در گذشته و امتداد آن مطابق نیازهای حال و آینده است»۱. این جمله بخشی از دستورالعملهای بیانۀ وین در سال ۲۰۰۵ است که تحت عنوان «مدیریت منظر شهری تاریخی» در بحث معماری معاصر و میراث تاریخی منتشر شد. به آن معنی که برخورد معاصر با میراث تاریخی شهری باید به گونهای باشد که علاوه بر توجه بر «وجه تاریخی فضا»، بتواند نیازهای «امروز و آینده» را نیز برطرف نماید. میدان امام علی(ع) یا میدان کهنه و مسجد عتیق بخش شمالی محور تاریخی اصفهان و دارای ارزشهای تاریخی، اقتصادی و اجتماعی فراوان است. طرحی که برای بهسازی و نوسازی این میدان داده شد اگرچه در بازنمایی کالبد تاریخی موفق بودهاست –و شاید حتی جاذب گردشگران باشد- ولی با گذر بیش از پنج سال از افتتاح آن، همچنان فضایی متروک و فاقد سرزندگی مورد انتظار فضایی شهری با این ابعاد تاریخی، اقتصادی و اجتماعی است. اگرچه به نظر میرسد این طرح در پیوست «کالبدی» راستههای تاریخی شهری موفق عمل کرد ولی استقبال اجتماعی از آن، خبر از گسست میان این فضا و جریانهای زندگی اجتماعی شهروندان میدهد.
میدان امام علی(ع) یا میدان کهنۀ اصفهان میدانی با بستر غنی تاریخی است که پیشینۀ آن به پیشینه آن به دورۀ سلجوقی و پیش از آن میرسد. این میدان که با پیدایش میدان نقش جهان -میدان نو- از رونق افتاد٬ به مرور در دوره قاجار با تبدیل شدن به مکان استقرار خردهفروشان در بافت شهری مستتر و محو شد. در دورۀ پهلوی نیز به دنبال شکلگیری سازماندهی شبکهای و تسلط محورهای سواره، دو خیابان از بافت ایجاد شده در میدان کهنه عبور و پیوستگی بازار بزرگ شهر را نیز قطع کردند و موجب ایجاد گسست در محدودۀ تاریخی میدان و بازار شدند. طرح امروز با هدف احیا شکوه تاریخی میدان، معابری که در دورۀ پهلوی در محدودۀ میدان کهنه ایجاد شده بود را به سطح زیرین منتقل نمود و با تملک و تخریب ملکهای تجاری خردهفروشان، در سطح میدان فضایی وسیع جهت حرکت پیاده به وجود آورد. این طرح امکان ترمیم و پیوستگی راسته قدیمی بازار اصفهان ا فراهم کرد. طبق اطلاعات منتشرشده از طرح، مشاور طرح سه موضوع «تقویت نقش تاریخی، فرهنگی و گردشگری محدوده در شهر اصفهان»، «اعتلای کیفیت زندگی اجتماعی» و «افزایش کارایی و بهرهوری از زمین» را به عنوان اهداف اصلی پروژه بیان کرده است (Url1). ولی مشاهدات محلی، مصاحبه با بهرهبرداران و ساکنان و همچنین سخن صاحبنظران و متخصصین بیانگر آن است که این طرح علیرغم صرف بودجۀ هنگفت نتوانسته انتظارات مخاطبان را برآورده سازد. به عبارتی «اعتلای کیفیت زندگی اجتماعی» در میدان کهنۀ اصفهان قربانی هدف نخست شده است.
اگرچه در اقدامات پروژه نکات مثبتی چون تأکید بر حرکت پیاده و اختصاص پارگینگهای طبقاتی به چشم میخورد، اما به نظر میرسد ضعفهای بنیادین پروژه در تعریف و اجرای دستوری طرح بدون مشارکت عموم و رویکرد از بالا به پایین در ابعاد مختلف موجب از میان رفتن چهرۀ اجتماعی پروژه شده است. موضوعاتی نظیر نحوۀ تملک زمین از ساکنین پیشین -که در مواردی سبب شد روحانیت رأی بر قصبی بودن ملک دهد!_، تغییر نام میدان به شکلی دستوری، از میان بردن منظرۀ متنوع پیشین و سعی در یکپارچهسازی چشمانداز میدان از اقداماتی بود که منظر میدان را از منظری مردمی به منظری دستوری تبدیل کرد و با نگرشی اقتدارگرایانه، ساختار و محتوای ادراک مردم از شهر را مورد تهاجم قرار داد و منظری فرمایشی را جایگزین روابط فرهنگی پیشین کرد. علاوه بر آن از مهمترین اقداماتی که در پروژه صورت گرفت تغییر شکل میدان و جلوخان مسجد عتیق به فضایی پیاده وسیع و انتقال معابر سواره به زیر زمین بود. این اقدام دارای دستاوردهای مثبتی چون تأمین امنیت عبور و مرور پیاده، کاهش سرعت رفت و آمد و اتصال دو بخش گسیختهشدۀ بازار تاریخی بود اما از طرف دیگر حذف کامل اتومبیل پیامدهایی چون کاهش چشمگیر حضور اجتماع در فضای میدان ایجاد کرد که در شکل گستردهتر میتواند به انقطاع در انتقال تصویر ذهنی میان نسلهای مختلف ساکنین منجر شود (اگرچه تصویر جدید برای توریستهایی که خاطرۀ فضایی از میدان ندارند در این فرآیند آسیبی نخواهد دید).
از طرفی این طرح اگرچه سعی در ایجاد پیوستگی بازارهای تاریخی داشت با در نظر نگرفتن جریانهای حیاتی اجتماعی_اقتصادی شهر، در برقراری ارتباط با شهر دچار مشکل شد. عدم سرزندگی و حیات شهری در فضایی که نام «میدان» به آن اطلاق شده است بیانگر گسست این فضا از بستر اجتماع شهری اصفهان دارد. برای نمونه در اقدامات طرح، سبزهمیدان به طبقات درآمدی خاصی تعلق داشت و بر اساس نیاز مخاطبان طرحریزی شده بود، اکنون با تغییر الگوی اقتصادی و به اصطلاح «اعیانسازی» از اجتماع مخاطبان تاریخیاش دور شدهاست. اگرچه در حوزه مدیریت پروژه برنامهریزیهای هدفمندی در ایجاد مراسم در مناسبتهای اجتماعی- مانند عید نوروز- انجام میشود که میتواند به تثبیت بیشتر فضا در زندگی اقتصادی و همچنین خاطره جمعی مخاطبین مؤثر باشد ولی باید توجه داشت که سیاستگذاری این مراسم باید با تأکید بر حضور ساکنین صورت گیرد درحالیکه برنامههای موجود عموماً گردشگران و مخاطبان خارجی را هدف قرار دادهاست.
اگرچه یکی از اصلیترین اهداف میدان امام علی(ع) «اعتلای کیفیت زندگی اجتماعی» بیان شدهاست ولی به نظر میرسد اولویت هدف «تقویت نقش تاریخی، فرهنگی و گردشگری» به عنوان اولویت اصلی توسط برنامهریزان و دستاندرکاران دیده شدهاست و میدان هرگز به عنوان یک فضای جمعی موفق در شهر عمل نمیکند. بنابراین به طور خلاصه میتوان از منظر اجتماعی مهمترین عوامل دور شدن این طرح از اهداف خود را نگرش دستوری و غیر مشارکتی، تأکید بیش از اندازه به بازآفرینی تاریخی و عدم توجه به مخاطبان امروز، حذف جریان اجتماع و عدمهمخوانی به بستر اجتماعی_اقتصادی تلقی کرد.
پینوشت
۱٫ برداشتی از بیانۀ وین که تحت عنوان میراث جهانی و معماری معاصر – مدیریت منظر شهری تاریخی در بیست و هفتمین نشست کمیتۀ میراث جهانی یونسکو در سال ۲۰۰۵ ارائه شد و ترجمۀ آن توسط ساشا ریاحیمقدم در شمارۀ ۱۸ مجلۀ منظر به چاپ رسید.