پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳ - ۸:۰۳ بعد از ظهر
  • کد خبر 7047
  • امکان بازآفرینی شهری با اجرای طرح جهش تولید مسکن
    امکان بازآفرینی شهری با اجرای طرح جهش تولید مسکن

    بازآفرینی شهری: عادی‌سازی خشونت پنهان از زبان متخصصان شهری

    برزن نیوز: مهم‌ترین تاکتیک دست اندرکاران: قاپیدن گفتمان‌ها از متخصصان، تهی کردن آن‌ها از معنا و پر کردن آن گفتمان با هر معنایی که منافع خود را تأمین کند.

    یکی از این گفتمان‌ها که به‌شدت موافقت اکثریت متخصصان شهری را به‌همراه دارد، بازآفرینی شهری‌ست. متخصصانی که دغدغه حفاظت از «بافت‌های تاریخی» دارند ناگهان این گفتمان را عین به عین ترجمه کرده‌اند و دودستی تقدیم مدیران کرده‌اند.

    گفتمانی که محلات را نه روابط اجتماعی و انسان‌هایی که در آن زیست می‌کنند بلکه «صرفاً کالبدی واجد ارزش» می‌بیند که باید این کالبد حفظ شود نه زیست ساکنان آن. ساکنان آن مخل سودآوری از «بافت واجد ارزش» تلقی می‌شوند پس باید اخراج شوند.

    گفتمانی که پیشاپیش این را در ذهن‌ها می‌کارد که محله‌های مرکزی و پتانسیل دار شهر از طریق «جذب گردشگر» می‌بایست درآمدزا باشند تا به بقای خود ادامه دهند و صرف مسکونی بودن آن مسئولیتی را برای دست اندرکاران نسبت به بهبود کیفیت زیست ساکنان آن به همراه نمی‌آورد.

    گفتمانی که در ظاهر از «مشارکت مردم» سخن می‌گوید اما نمی‌گوید که منظورش از «مشارکت» سلب مالکیت ساکنان برای آزادسازی رانت بالقوه زمین است از طریق «تسهیل‌گری» میان مالک و توسعه‌گر (شما بخوانید بسازبفروش).

    گفتمانی که هیچ ایده‌ای درباره مستأجران ندارد اما در واقع دارد : مستأجران باقیماندگان بازآفرینی هستند و باید اخراج شوند.

    گفتمانی که در اسناد آن نوشته است:
    «از آنجا که نهاد توسعه‌گر در فرآیند توسعه به دنبال سود حداکثری است، نهاد تسهیل گر با ایجاد توازن قدرت نیروها در بازار و ایجاد ارتباطات مؤثر میان آنان، توسعه را در جهت تأمین منافع عامه و منافع اجتماعی جامعه سوق می‌دهد».
    گویی تسهیل‌گر اساساً قدرتی حقوقی، رسمی و حمایت‌شونده دارد که بتواند جلوی ولع سود حداکثری توسعه‌گر را بگیرد. تسهیل‌گر در دفاتر توسعه محله همان نقشی را دارد که مشاوران بنگاه‌های معاملات ملکی دارند.

    این است بازی خطرناک و پرریسک بازآفرینی شهری که نیروهای آن پیشاپیش نابرابر دور یک میز می‌نشینند که برنده و بازنده آن از پیش مشخص است.

    این گفتمان گفتمانی‌ست که متخصصان از آن حمایت می‌کنند و چنان نابرابری را عادی‌سازی می‌کنند که انگار چیزی ذاتی‌ست و نه تولیدشونده و مدعی می‌شوند که این چیزی طبیعی‌ست و فقط بازنمود آن باید ظریف‌تر باشد و برای توجیه آن به هر نظریه‌پردازی چنگ می‌زند از فوکو گرفته تا لفور. در پایان بخشی از یادداشت دکتر حبیبی را بخوانید (تأکیدها اضافه شده است):

    حبیبی: «… رابطه قدرت و فضا از دیدگاه اندیشمندانی مثل فوکو و لوفور همیشه و در همه جای دنیا وجود دارد و این رابطه را حتی در معماری و شهرسازی کهن خود نیز می‌توان دید. این امری طبیعی است و هر قدرتی در زمان خودش می‌خواهد آثاری به جای بگذارد. ولی مهم شیوه اعمال قدرت و چگونگی تبلور آن در فضاست. این شیوه می‌تواند بسیار رسمی و یک‌سویه از جانب قدرت تحمیل شود و یا به شکلی ظریفتر این اتفاق بیافتد، مثلا رابطه قدرت و فضا را در سایت موزه لوور هم می‌توان مشاهده کرد؛ تبلور قدرت در این فضا همان هرم شیشه‌ای است. در این نمونه، در بطن یک مجموعه تاریخی قدرتمند، یک هرم فوق مدرن جای می‌گیرد. اگر قدرت نبود این کار غیر ممکن بود، بنابراین قدرت همیشه با فضا در رابطه است. حال ممکن است تبلور این قدرت بسیار صریح و خشن باشد و یا بسیار نامحسوس و ظریف. نکته مهم این است که اعمال قدرت می‌تواند با در نظر گرفتن و گفتگو با دیگران صورت گیرد…».

    منبع: کانال خوانش انتقادی



    مطلب پیشنهادی

    نوید اتفاقی نو در بازار مسکن / ساخت مسکن ملی سرعت می گیرد

    نوید اتفاقی نو در بازار مسکن / ساخت مسکن ملی سرعت می گیرد

    مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های عمرانی تهران گفت: برای نخستین بار دولت با روش‌های مختلفی از ظرفیت‌های تعاونی‌ها در پروژه‌های نهضت ملی مسکن استفاده می‌کند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *