وخامت وضع اقتصادی مردم بر کسی پوشیده نیست، مگر بر شکمسیران ازجامعهدور یا کسانی که به دلیل منافع مادی و معنوی خود را به نابینایی زدهاند. این وخامت هم نتیجۀ یک فرایند بلندمدت است، کافی است خط رسمی فقر را با میزان درآمد مردم مقایسه کنیم.
در این ناگواریها، شیوع کرونا استخوانی جدید در گلوی اقتصاد خانواده است. بخش بزرگی از مردم خرج و دخلشان کاملاً ــ و به زور و با هزار لطایفالحیل ــ سربهسر است و حتی اگر در یک ماه چند روز به دلیل مشکل یا بیماری کار نکنند، اضافه حقوق نگیرند، کار دوم و سوم انجام ندهند، بدهکار روزگار میشوند. هر روز و هر ساعتِ این زندگی چونان داروغهای بیشفقت است که با دو چماقدار امنیه درِ خانه ایستاده است تا طلبهای بیپایانش را وصول کند.
به این ترتیب، بخشی از مردم باید کار کنند. معیشت کرونا و طاعون سرش نمیشود. امیدم این است که این بندگان خدا که دیریست فراموششدهاند، خود علاجی برای درد خود کنند و برای روزها و هفتهها و چهبسا ماههای پیشرو چارهای بیندیشند. اما این بحران ــ که شاید به بدترین بحران معاصر تبدیل شود ــ بدون همدلی و درک متقابل و همسایهدوستی محقق نخواهد شد. کسانی که اهل مماشات با شریک و همسایه و همشهری و هموطن خود نیستند، بدانند که اگر همان هموطن مبتلا شود آن ویروسِ گلوگیر و ریهکُش یک کوچه و یک خانۀ دیگر به خودِ طمّاع او نزدیکتر میشود و جای طلب جان خود و عزیزانش را میستاند. پس زنهار از این شقاوت!
اما اصل سخنم با کارفرمایان گرامی است. شک ندارم این روزها زیر فشار اقتصادی کمرشکن، همینکه بنگاه اقتصادی خود را سرپا نگاه داشتهاند و کموزیاد ــ با بهرهکشی و بیبهرهکشی ــ نانی بر سفرۀ دیگران میگذارند، کار سترگی انجام میدهند. نفس این بنگاهداری فضیلت است. اما امیدوارم کارفرمایان و صاحبکاران به گزینۀ مرخصیهای بلندمدت فکر کنند. اگر امکان دورکاری و کار در خانه میسر است تعلل نکنند و اگر امکانپذیر نیست به مرخصی با حقوق کمتر یا اگر عاجزند به مرخصی با حداقل حقوق برای ایام بعد از تعطیلات فکر کنند. در بدترین حالت، شاید حتی مرخصی بدون حقوق بهتر از ابتلای خود و عزیزان باشد. این را باید بر عهدۀ انصاف خودشان گذاشت که کدام گزینه برایشان مقدور است. حتی میتوانند یک یا دو ماه مرخصی با حقوق به کارمندان خود دهند و پس از بحران برای چند ماه درصدی از حقوقها بکاهند. اما به هر حال فرد کار میکند تا معیشت بهتری داشته باشد، تا زندگی کند، وقتی خطری جان خود او و نزدیکانش را تهدید کند، وقتی خطری کل جامعه را تهدید کند، چه سود از کسبدرآمد؟
مرخصی با حقوق، با کسر حقوق، با حقوق پنجاه درصد یا در بدترین حالت بدون حقوق راهی است برای نجات مردم بیچاره و درمانده از مترو و اتوبوس و پیادهروهای شلوغ. اگر فکر میکنید از جهان عقب میافتیم نگاهی به فیلمهای ووهان بیندازید و ببینید چین که برای چند صدم درصد رشد اقتصادی جان میکند، چقدر راحت شهر را تعطیل کرده است. حال ما که رشد اقتصادیمان از پایین نمودار افتاده است روی زمین نباید خیلی نگران یکی دوماه تعطیلی باشیم. به داد هم برسیم تا ویروس زخمی خونبارتر به جان همهمان نزده است…
کارفرمایان اگر خود داوطلبانه چنین کنند «جوانمردی» کردهاند و در خاطر حقوقبگیرانشان میماند که آیین مردمداری را رعایت کردهاند، اما اگر روزی رسد که این کار را از سر جبر و با دستور حکومتی انجام دهند، گلی که به سر خود و دیگران نزدهاند، تازه در یادها هم میماند که حاضر نشدند فکر جان زیردستانشان را کنند.