سه شنبه , ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۷ قبل از ظهر
  • کد خبر 9171
  • تقلیل همبستگی به زمانۀ بحران
    تقلیل همبستگی به زمانۀ بحران

    تقلیل همبستگی به زمانۀ بحران

    طی سال‌های اخیر جامعۀ ایران با بحران‌های مختلفی مواجه بوده است؛ از سیل و زلزله تا همین شیوع کروناویروس. یکی از مفاهیمی که بلافاصله در سطح گسترده در چنین بحران‌هایی برجسته می‌شود، «همبستگی اجتماعی» است و تاحدزیادی هم به کنش‌های نیکوکارانه محدود می‌شود؛ جمع‌آوری پول، فعالیت‌های داوطلبانه، و مواردی از این دست و کمی هم که از بحران می‌گذرد، همبستگی هم به حاشیه می‌رود. اما این نوع کنش‌ها تنها یکی از انواع، و در یک معنا سنتی‌ترین گونۀ همبستگی است.

    در حوزۀ سیاست‌گذاری اجتماعی، همبستگی ترکیبی است از انسجام اجتماعی و عدالت اجتماعی، و دو سطح افقی و عمودی برای آن قائل‌اند: نظام مالیاتی مهم‌ترین ابزار همبستگی عمودی و نظام بیمۀ اجتماعی مهم‌ترین ابزار همبستگی افقی است. در هر کدام از این دو سطح می‌توان شواهد زیادی نشان داد که ما با چه سطحی از عدم‌همبستگی مواجهیم؛ کافی است فرارهای مالیاتی، و تخریب و تضعیف نظام بیمۀ اجتماعی و گرایش به انفرادی‌کردن آن طی سال‌های اخیر بررسی شود.

    وقتی همبستگی اجتماعی به دورۀ بحران تقلیل پیدا می‌کند، برداشت از همبستگی هم در حد کنش‌های نیکوکارانه و حداقلی تقلیل می‌یابد، و در این بین با تأکید مدام بر ناتوانی و نداری دولت، از یکسو امکان مطالبه‌گری از دولت نابهنگام دانسته و مسدود می‌شود و از سوی دیگر امکان شکل‌گیری و حتی بحث دربارۀ راه‌حل‌های اساسی از بین می‌رود. این در حالی است که بسیاری از سیاست‌های رفاهی مبتنی بر همبستگی نظیر بیمه‌های بیکاری در اوج بحران‌ها گسترش پیدا کرده است؛ نمونۀ آن بحران مالی دهۀ ۱۹۹۰ در کرۀ جنوبی است که به گسترش اساسی نظام بیمه‌ای در آن کشور منجر شد.

    برای مثال، وضعیت بیمۀ بیکاری در ایران را در نظر بگیرید. بیش از ۶۰ درصد بیمه‌شده‌ها در صورت بیکاری، تحت هیچ شرایطی امکان بهره‌مندی از مقرری‌های بیکاری را ندارند. درحال‌حاضر از جمعیت بیکار کشور تنها حدود ۰.۵ درصد مقرری بیکاری دریافت می‌کنند. در سال‌های اخیر در وقایعی نظیر پلاسکو، سیل، تحریم، و کرونا مسئلۀ بیکاری یکی از مسائل محوری بوده و هر بار متوجه نارسایی‌های جدی در بیمۀ بیکاری شده‌ایم ولی تلاش شده است که با اقدامات موقتی مسئله رفع و رجوع شود؛ بدون کمترین تلاش برای حل اساسی آن. ایجاد بیمۀ بیکاری فراگیر به نفع همۀ بازیگران است؛ از کارگران و کارفرمایان گرفته تا دولت و سازمان تأمین اجتماعی.

    می‌توان در زمینۀ این گونه‌های همبستگی اجتماعی مثال‌های زیادی از حوزۀ بیمه‌ای و مالیاتی و آموزش و سلامت و اشتغال فهرست کرد، و دوران بحران را بزنگاهی دانست برای درانداختن و پیشبرد سیاست‌هایی مؤثر در این حوزه‌ها. باید به‌دنبال سیاست‌های راهگشا بود نه اقداماتی سرگرم‌کننده و موقتی. این بدان معنا نیست که کنش‌های نیکوکارانه مهم نیستند، اتفاقاً بسیار مهم‌اند اما نباید از طریق آن فضایی ایجاد کرد برای به تعویق‌انداختن و نادیده‌گرفتن مطالبات اساسی.



    مطلب پیشنهادی

    ساخت‌وساز، شاهراه رونق اقتصاد است

    ساخت‌وساز، شاهراه رونق اقتصاد است

    بر طبق طرح جامع مسکن، به‌طور سالانه به یک‌میلیون واحد مسکونی در کل کشور، نیاز است. هدفی که دستیابی به آن نیازمند جدیت بیشتر از سوی وزارت راه و شهرسازی، رفع موانع و مشکلات کلیدی و ساختاری اقتصاد کشور و درنهایت عزم ملی است.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *