جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۲ بعد از ظهر
  • کد خبر 5172
  • توسعه اجتماعی پایدار از دیدگاه پارادایم تفسیری
    توسعه اجتماعی پایدار از دیدگاه پارادایم تفسیری

    توسعه اجتماعی پایدار از دیدگاه پارادایم تفسیری

    به گزارش برزن نیوز به نقل از روابط عمومی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان، حسین ابوالحسن تنهایی سخنران چهل وسومین نشست تخصصی توسعه در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان گیلان با اشاره به کج فهمی هایی که درخصوص مفهوم توسعه وجود دارد، گفت: تحقیق و پژوهش اساس برنامه ریزی است، اما نباید صرفاً به کمیت ها بسنده کنیم.

    وی با بیان اینکه پوزیتیویسم در جامعه ما دیر آمد و ناشناخته ماند، ادامه داد: دیدگاه تفسیرگرایی یا ذهن گرایانه در تقابل با نگاه پوزیتیویستی نیست، بلکه دو روی یک سکه انسان کنشگر است. انسان هم ساختار مادی دارد و هم تفسیری و نسبت به اتفاقات در زمان و مکان تاریخی واکنش نشان می دهد. در ایران تفسیرگراها را ذهنی و پوزیتیویست ها را عینی می دانند، اما در واقع هم پوشان هم هستند.

    عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، با اشاره به مولفه های توسعه اجتماعی از دیدگاه تفسیرگرایی، افزود: تفکیک یافتگی یکی از اصطلاحات ادبیات جامعه شناسی است که برخی آن را تمایزیافتگی تلقی می کنند، اما هر چه تفکیک یافتگی بیشتر شود، پیچیدگی بیشتر خواهد شد و لذا حرکت از سادگی به سمت پیچیدگی نوعی پیشرفت و تکامل و برآیش محسوب می شود که همواره در طول تاریخ وجود داشته است.

    ابوالحسن تنهایی رشد و تکامل و پویایی را جزئی از فرهنگ و تمدن دانست و تصریح کرد: برآیش در دوره مدرن ویژگی های خاصی پیدا کرد و نگاه مقایسه ای بین جوامع مختلف به وجود آمد لذا واژه «توسعه» Development) ) تعریف و به سه دسته کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه و کمتر توسعه یافته تقسیم شد. این تعریف از توسعه غرب محور و امپریالیستی بوده و لذا جایگاه خود را از دست داده است.

    وی با اشاره به ویژگی های توسعه درون زا و برون زا، خاطرنشان کرد: گاهی ساز و کار جامعه در طول تاریخ منجر به برآیش و پیشرفت می شود، اما گاهی جامعه آن برآیش و پیشرفت را قرض می گیرد (تراوش). در واقع برآیش به تغییرات از درون جامعه اتلاق می شود، یعنی جامعه در برابر مسائلی که با آن مواجه می شود اختراع می کند، اما گاهی جامعه این اختراع را از دیگران می گیرد لذا آن چیزی که از بیرون وارد جامعه می شود با گوهر ذات جامعه هماهنگی ندارد و استعمار پیش می آید.

    مدرس دانشگاه ادامه داد: جوامعی که درون زا هستند در مواجهه با مشکلات اقدام به یافتن راه حل می کنند و لذا کمترین آسیب را می بینند و عناصر مادی و غیر مادی آنا بیشترین هم پوشانی را دارند، اما تراوشی ها هماهنگی لازم و منطقی را با حرکت های درونی جامعه ندارند.

    وی توسعه مفید را توسعه درون زا دانست؛ نه برون زا و گفت: از دیدگاه جامعه شناسی تفسیری، جوامع متشکل از سازمان ها و نهادهای اجتماعی و اقتصادی براساس کنش کنشگران هستند، اما در تئوری های سیستماتیک کنش کنشگران دیده نمی شود و انسان منفعل بوده و تحلیلی از واقعیت ندارد.

    این استاد دانشگاه ، با بیان اینکه انسان ها باید فرصت های زندگی از جمله فرصت تحصیل کردن، فرصت اشتغال، فرصت سالم ماندن و فرصت زنده بودن داشته باشند، اظهار کرد: مادامی توسعه اجتماعی و تفکیک یافتگی در یک جامعه رشد می کند که فرصت های زندگی عادلانه برای مردم فراهم شود.

    ابوالحسن تنهایی با اشاره به بیگانگی انسان در سیستم های صنعتی و اقتصادی و اجتماعی، ادامه داد: کشورهای توسعه یافته اقتصادی کشورهای خوشحال نیستند و افسردگی، جرم، اعتیاد، بی تفاوتی و… دارند. لذا اگر انسان خالق باشد و مدیریت کند، احساس خوشحالی پیدا می کند. در واقع دغدغه انسان همیشه «داشتن» نیست، بلکه گاهی به دنبال انسان بودن است.

    وی فردیت را یکی دیگر از اصطلاحات جامعه شناسی تفسیری دانست و گفت: جریان توسعه از جوامع پیشامدرن به مدرن با عنصر فردیت همراه بوده است، یعنی توسعه آنقدر رشد پیدا می کند که در برابر سیستم حاکمیت سیاسی و اجتماعی می ایستد. در دوران یک هزار ساله قرون وسطی فردیت به عنوان مهمترین شاخص تحول جوامع پیشامدرن به مدرن دیده نمی شود؛ البته فردیت به معنی فردگرایی نیست.

    مدرس دانشگاه با بیان اینکه در فردیت احکام کلامی و فلسفی جای خود را به تجربیات استقرایی و پژوهش های عملیاتی می دهد، خاطرنشان کرد: انسان در جوامع توسعه یافته از قیاس و سنت به استقرا و تجربه شخصی می رسد که نشان دهنده رشد فردیت است.

    ابوالحسن تنهایی با اشاره به رویکرد انسان گرایانه جامعه شناسی تفسیری، یادآور شد: انسان در جوامع توسعه یافته تغییردهنده تاریخ است، اما انسان در دایره جوامع کمتر توسعه یافته یا سنتی اراده خودش را زمین می گذارد و ناخوشحال، بی تفاوت و ناسالم می شود لذا باید به کنشگری انسان توجه کنیم تا توسعه اتفاق بیفتد.

    وی با بیان اینکه توسعه باید در ساختار سازمانی به وجود آید، گفت: در جوامع با تضاد و تناقض مواجه هستیم لذا توسعه پایدار زمانی ممکن می شود که تضادها در ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شناخته و پذیرفته شده باشد. در واقع تضاد منطقی ترین شکل ارتباط بین انسان هاست و هرچه جامعه تفکیک یافته تر شود، تضادها بیشتر خواهد شد، اما تناقض به معنی تضاد منافع است که با سلطه بر دیگری حل خواهد شد.

    عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد تهران آسیب های اجتماعی و بیماری های روانی را ناشی از سرپوش گذاشتن بر تضادها دانست و اضافه کرد:فقدان گفت وگو یکی از مشکلات جامعه هاست. لذا اگر بتوانیم ساز و کاری فراهم کنیم که سازمان ها فرصتی برای مشارکت فکری و هم فهمی به وجود آورند، به سمت تضادهای مثبت پیش خواهیم رفت.

     



    مطلب پیشنهادی

    زلزله اقلیمی در بازارهای املاک

    زلزله اقلیمی در بازارهای املاک

    ۱۰درصد از دارایی‌های ملکی در خطر ویرانی به‌زودی برسر «پرداخت هزینه‌‌‌های ملکی تغییرات اقلیمی» منازعه بین دولت‌‌‌ها و مردم شکل ‌‌‌می‌گیرد

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *