برزن نیوز: در سال ۱۳۹۷ سلسله نشستهایی با عنوان “پروژههای بزرگ مقیاس” به همت موسسه تهران برگزار شد که در آخرین آن با موضوع “طرح تفصیلی تهران و چالشهای آن” روند تهیه طرح جامع و تفصیلی مورد بررسی قرار گرفت و هر یک از صاحبنظران انتقادها و پیشنهادهای خود را در این زمینه مطرح کردند. از جمله این موارد بحث جمعیتپذیری شهر تهران بود. این یادداشت به بهانه بحث جمعیتی مطرح شده در این جلسه و لزوم توجه دوچندان به پیشبینی جمعیت در برنامهریزی آتی شهر تهران نوشته میشود.
مقدمه
بحث تعیین سقف جمعیتی برای یک شهر بسیار اهمیت دارد تا حدی که میتواند سایر جنبههای برنامهریزی از جمله ترافیک، محیطزیست و تراکم ساختمانی را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع جمعیت یک شهر نقش تعیین کنندهای در برنامهریزی برای حملونقل شهری، فاضلاب، تأمین زیرساختهای آب، برق و گاز، اشتغال، آموزش، بهداشت و غیره دارد. معمولا یکی از چالشهای اصلی کارشناسان و برنامهریزان شهری در هنگام تهیه طرح جامع و تفصیلی، تعیین سقف جمعیتی آن شهر است. فرایندی که با توجه به سابقهاش در تهران به نظر میرسد نه تنها با موفقیت پیموده نشده بلکه همچنان با ابهام در رویکرد صاحبنظران و مدیران شهری مواجه است.
طبق مباحث مطرح شده در جلسه مذکور، به نظر میرسد ارقام پیشبینی شده برای سقف جمعیتپذیری شهر تهران با روند واقعی آن اختلاف داشته و در واقع هیچ ارتباط منطقی یا ضمنی میان برنامهریزی برای جمعیت و ساکنان فعلی شهر تهران وجود نداشته است. بررسی اسناد قبلی نیز نشان میدهد که این اختلاف در همه طرحهای شهری تهیه شده برای تهران وجود داشته و جمعیت پیشبینی شده یا برنامهریزی شده هیچگاه نزدیک به آنچه بعدا وقوع یافته نبوده است. گویی برنامهریزان شهری پیشبینیهای خودشان را انجام دادهاند و تهران هم به راه خود رفته است.
سابقه و تاریخچه:
طبق اطلاعات طرح جامع، افق جمعیتپذیری شهر تهران (تا سال ۱۴۰۵) بر اساس نتایج مطالعات مشاور تهیه کننده طرح ۸٫۷ میلیون نفر پیشبینی شد. به همین ترتیب جمعیتپذیری شهر تهران با احتساب تأمین نیازهای خدمات شهری که شامل جمعیت ساکن و شاغل (جمعیت روزانه) است ۹٫۱ میلیون نفر برآورد شد. اگر مصوبه شورایعالی شهرسازی و معماری در مورد افزایش سقف جمعیتی شهرها تا ۲۰ درصد مازاد بر جمعیت پیشبینی شده در طرح جامع در نظر گرفته شود، جمعیت شهر تهران تا سال ۱۴۰۵ به ۱۰٫۵ میلیون نفر میتواند افزایش یابد. این ارقام در واقع ظرفیت سکونت و فعالیتی که باید برای شهر تهران برنامهریزی شود را نشان میدهند.
شایان ذکر است جمعیت شهر تهران طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ حدود ۸٫۷ میلیون نفر بوده که یعنی شهر تهران ۱۰ سال زودتر به سقف جمعیتی پیشبینی شده رسیده است. تهران با شروع دوران قاجار پایتخت شد و در آن زمان حدود ده هزار نفر جمعیت داشت، که با تمرکز امور حکومتی دستخوش تحولی سریع شد و در سال ۱۳۲۰ جمعیتش به حدود ۶۰۰ هزار نفر رسید. این رشد شتابان تداوم یافت و در سال ۱۳۳۵ جمعیت به حدود ۱٫۵میلیون نفر افزایش یافت. در مطالعات طرح جامع اول در سال ۱۳۴۵ شهر تهران حدود ۲٫۷ میلیون نفر جمعیت داشت و این طرح جمعیتی حدود ۵٫۵ میلیون نفر را برای سال ۱۳۷۰ (افق طرح جامع اول) برآورد کرد. دومین طرح جامع تهران (طرح ساماندهی) در حالی در سال ۱۳۷۰ تصویب شد که جمعیت شهر تهران بیش از رقم برآورد شده طرح جامع اول بود. طرح دوم نیز سقف جمعیتی را ۷٫۶۵ میلیون نفر در نظر گرفت.
برخی گمانهزنیها در مورد جمعیت آتی شهر تهران
طبق تحلیل آقای مهندس سهراب مشهودی، از شهرسازان حاضر در پنل گفتگوی نشست مذکور، با محاسباتی که ایشان انجام دادهاند اگر طبق ضوابط و مقررات ساختمانی، تراکمهای پیشنهادی در تهران تماما ساخته شود، ظرفیت جمعیتپذیری تا بیش از ۲۶ میلیون نفر افزایش خواهد یافت. به عبارتی اگر همه ساختمانها تا سقفی که قانون برای مالکان تعیین کرده ساخته شوند امکان استقرار جمعیتی تا این سقف برای تهران وجود دارد. این رقم بدون احتساب تراکمهای تشویقی برای تجمیع و برخی پهنهها مانند اراضی پادگانها در نظر گرفته شده است.
از سوی دیگر طبق تحلیل آقای محمد سالاری، جامعهشناس و اقتصاددان، با توجه به شاخصهای جمعیتی در سطح ملی، انتظار میرود جمعیت شهر تهران تا سال ۱۴۲۵ حداکثر تا نزدیک به ۱۰ میلیون نفر افزایش یابد، اما هیچگاه به ۱۰ میلیون نفر نخواهد رسید. پس از آن نیز احتمال سالخوردگی جمعیت و کاهش جمعیت وجود خواهد داشت. پیشبینی ایشان با توجه به نرخ رشد طبیعی جمعیت در مقیاس ملی، روندهای مهاجرفرستی و مهاجرپذیری و وضعیت کنونی سکونت و فعالیت در شهر تهران انجام شده است.
آیندهنگری برای شهر تهران
شهر تهران طی نیم قرن اخیر دچار تحولات جمعیتی بیسابقهایشده که از اساس با برآوردها و برنامهریزیها بیارتباط است. حتی میتوان این ادعا را مطرح کرد که اگر هیچگاه طرحی برای تهران تهیه نمیشد، باز هم روند تغییرات جمعیت در طول دورههای برنامهریزی بر همین منوال بود. طی دهههای گذشته سقف جمعیتی شهر تهران یا دستوری تعیین شده و یا محاسبات با خطای قابل توجهی همراه بوده است. به علاوه، مقایسه دو رقم ۱۰ میلیون نفر جمعیت تا سال ۱۴۲۵ که از بررسی تحولات جمعیتی در ایران برای شهر تهران برآورد شده و ۲۶ میلیون نفر ظرفیت جمعیتی شهر با در نظر گرفتن تراکمهای ساختمانی، نیز نشان میدهد که تهران برای آینده خود برنامهای ندارد.
این در حالی است که طی دهه گذشته ساخت و سازهای بیسابقهای در تهران اتفاق افتاده، به سهم بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری افزوده شده، کمبود جدی در زیرساختهای شهری از جمله حملونقل عمومی بوجود آمده، زمین و آسمان تهران با آلودگیها تهدید شده و به نظر میرسد هیچ برنامه مدون و هدفمندی که رویکرد درازمدت برای رفع این چالشها داشته باشد برای تهران وجود ندارد. در واقع آثار منفی خطا در پیشبینی جمعیتی طرح جامع اخیر بیش از طرحهای قبلی گریبان تهران را گرفته است. حال که زمزمههای تجدید نظر در طرح جامع و تفصیلی شهر تهران شنیده میشود، شاید باید قبل از هرچیز به این سوال پاسخ داد که وضعیت کنونی نتیجه کدامین خطاست، بی برنامهگی یا بیعملی؟