پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳ - ۱:۱۹ بعد از ظهر
  • کد خبر 13134
  • حکمرانی آمار و دشمنان آن!
    حکمرانی آمار و دشمنان آن!

    حکمرانی آمار و دشمنان آن!

     

    دانشجویان، پژوهشگران، حرفه مندان، اصحاب رسانه و به طورکلی همه کسانی که به نوعی با امر برنامه ریزی، تحلیل یا پژوهش سروکار دارند، بارها و بارها با این پدیده به طور ملموسی مواجه بوده اند: «مسلخ آمار»! فقدان آمار، عدم انتشار آمار (بنا به دلایل طبقه بندی محرمانگی)، به روزنبودن آمار، تناقض آمار (با سایر مراجع)، تکثر مراجع آماری و… سبب شده است تا یافتن آمار و اطلاعات صحیح، دقیق و معتبر برای تدوین یک پژوهش، رساله، گزارش یا برنامه همواره یکی از طولانی ترین و آزاردهنده ترین بخش های انجام این امور است: اما سوال مهم اینجاست چرا هیچ گاه تلاش موثری برای حل این معضل بنیادین نشده است؟ و اینکه گره اصلی مسئله آمار و اطلاعات در ایران چیست و چرا این موضوع حل نمی شود؟ هرچند برنامه ریزی به مفهوم برخورداری از «تدبیر و کفایت برای نیل به مطلوب» همزاد با اولین جوامع بشری است، اما قریب به یک قرن است که خرد و تجربه بشری برای دستیابی به رفاه، آبادانی و رضایت عمومی و در یک کلام نیل به «توسعه»، روش «برنامه ریزی» را برگزیده است. برنامه ریزی صحیح نیز سه پایه اصلی دارد: «تئوری»، «روش شناسی» و «آمار». فارغ از آنکه اشکالات و خلاهای اساسی در حوزه «تئوری» و «روش شناسی» برنامه ریزی در کشور وجود داشته، بااین حال همین تئوری ها و روش شناسی های نیم بند، تقلیدی و کم اثر نیز خود بر یک بنیان شناختی از وضع موجود استوار شده که از درون تحلیل آمار و اطلاعات بیرون می آید:
    با اینکه ضرورتی به بزرگ نمایی درباره نقش حیاتی «آمار» در مقوله توسعه نیست، ولی باید گفت ما در جهانی سرشار از عدم قطعیت، بی ثباتی و خطاهای مختلف زندگی می کنیم. «آمار» موضوعی است که باید با روش ها و تکنیک های مناسب به طور موثری با این مسائل ناخوشایند سروکار داشته باشد.
    «آمار»، آیینه عددی (numerical mirror) یک جامعه و کشور بوده و بازتاب دهنده و تجسم کننده واقعیت پیرامون ماست. نمایاندن و توضیح حقایقی که جامعه، اقتصاد، فرهنگ، سلامت، آموزش، محیط زیست و به طورکلی «حال ملت ما» را مشخص می کند، از طریق آمار صورت می گیرد. آمار به ما سنگ محکی از وضع موجود یک ملت در یک زمان مشخص و معیاری برای بررسی تغییرات احتمالی در طول یک دوره مشخص به دست داده و شالوده زیرین و اصلی هر برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدتی است که حکومت ها و کسب وکارها در سطح محلی، منطقه ای یا ملی انجام می دهند. آمار جایگاه رفیعی در علم دارد تا آنجا که کارل پیرسون، ریاضی دان مشهور، «آمار» را «گرامر علم» دانسته و اندیشمند دیگری «آمار» را یکی از دو بال پرواز برنامه ریزی (در کنار بال تئوری و روش شناسی) در سپهر کشورداری می نامد! نظام آمار و اطلاعات در ایران با دو ابرچالش جدی مواجه است: اول) صحت و اعتبار آمار و اطلاعات که معمولا به سازوکارهای سنتی گردآوری آنها مربوط بوده و پدیده «افزونگی داده» را منجر شده است؛ و دوم) یکپارچه و هم پیوندنبودن سامانه آمار و اطلاعات که موجب بی خاصیت شدن و کاربردناپذیری بایسته بخش اعظمی از اقلام آماری شده است. با اینکه آمار و اطلاعات به عنوان «خشت اول» تحلیل وضع موجود، جایگاه بی بدیلی در جهت دهی به سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه دارد و به تعبیر دیگر به مثابه «دماسنج»، ابزاری جهت تب سنجی زمینه توسط مدیران و سیاست گذاران است، اما تحول در این حوزه و نظم و نسق دادن به آن هیچ گاه در نقطه عزیمت قرار نداشته است. آشکارشدن شکست و ناکارآمدی سازوکارهای سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه در کشور، بازاندیشی و تحول اساسی در نظامات تدبیر امور از اولین تا آخرین مرحله (از تحلیل وضع موجود تا اجرا و نظارت) را اجتناب ناپذیر می کند و ضرورت حرکت به سوی استقرار «نظام حکمرانی آمار» را که متصف به سه خصلت جامعیت، یکپارچگی و هوشمندی بوده و می تواند در کوتاه ترین زمان ممکن، دقیق ترین و کامل ترین آمار و اطلاعات و تحلیل ها را در اختیار برنامه ریزان قرار دهد، بیش از پیش نمایان کرده است. هرچند تحقق این امر با موانع زیر روبه رو است:

    اول) نظریه- ضرب المثل «سری که درد نمی کنه دستمال نمی بندن!»: اساسا تجربه تاریخی نشان از آن دارد که تحول و اصلاح در کشور ما هم به سختی و هم خیلی دیر صورت می پذیرد؛ غالبا در موقعیت «نوشدارو پس از مرگ سهراب!» بنابراین وقتی مطالبه و تقاضای جدی برای این موضوع وجود نداشته و به قول معروف صدایی از جایی و کسی بلند نمی شود، تغییر معنایی ندارد.

    دوم) مافیای «شفافیت»: شفافیت هرچند در یک نظام حکمرانی مطلوب و جاافتاده یک ارزش بنیادین محسوب می شود ولی در وضعیت فرهنگ سیاسی و جغرافیای اقتصادی کشور ما، لزوما یک ارزش نیست؛ چراکه منافع برخی (=بسیاری!) در «عدم شفافیت» نهفته است!

    سوم) پیروان دست نامرئی «دست کاری»: فقدان استقرار نظام حکمرانی آمار، فرصت وارونه نمایی، کژثابی، دلبخواه گویی، بهانه تراشی، لاپوشانی و هرگونه برداشت آزاد از واقعیات و بزک کاری چهره مهیب حقیقت را فراهم می کند.

    چهارم) مخالفان تجمیع: به طورکلی تجمیع آمار و اطلاعات که خود یکی از مبادی قدرت و احیانا فساد در دستگاه های دیوان سالاری است، به سبب حساسیت های ذاتی و نیز برخی تجربه های پیشین با مخالفت مواجه می شود.

    منبع: روزنامه شرق



    مطلب پیشنهادی

    نوید اتفاقی نو در بازار مسکن / ساخت مسکن ملی سرعت می گیرد

    نوید اتفاقی نو در بازار مسکن / ساخت مسکن ملی سرعت می گیرد

    مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های عمرانی تهران گفت: برای نخستین بار دولت با روش‌های مختلفی از ظرفیت‌های تعاونی‌ها در پروژه‌های نهضت ملی مسکن استفاده می‌کند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *