پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۱ بعد از ظهر
  • کد خبر 8913
  • رویکردهای گذشته  در مواجه با بافت فرسوده تک بنایی بوده  که ریشه آن تک بنایی به قانون مالکیت بر می گردد
    رویکردهای گذشته  در مواجه با بافت فرسوده تک بنایی بوده  که ریشه آن تک بنایی به قانون مالکیت بر می گردد

    رویکردهای گذشته در مواجه با بافت فرسوده تک بنایی بوده 

    به گزارش برزن نیوز رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران در  نخستین سمپوزیوم و کارگاه  آموزشی بین‌المللی “بازآفرینی شهری و تحلیل راهبردهای فضایی” که  از سوی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی و با همکاری دانشگاه لیسبون، مرکز تحقیقات معماری، شهرسازی و طراحی (CIAUD) پرتغال و موسسه پرهام عمارت افرند، در تاریخ ۳ و ۴ اسفند ماه برگزار شد عنوان نمودند که ” رویکرد جدید بازآفرینی شهری یعنی نگاه به شهر از زاویه فرهنگی و انسانی که جایگزین نگاه سخت افزاری و کالبدی  شده است در این نوع رویکرد خیلی از شاخص های ما تغییر پیدا می کنند مسیر طی شده در توسعه شهری  در چند سال گذشته حاکی از آن است که سیاستگذاران، برنامه ریزان و مجریان چاره ای جز توجه به رویکرد مشارکت جویانه ندارند و مفاهیهی نظیر آگاهی بخشی، آموزش، توانمند سازی و نهادسازی می بایست به عنوان ادبیات غالب جایگزین ادبیات قبلی گردد”.

    بوچانی در ابتدای صحبت های خود چند نکته را جهت شروع بحث مطرح نمودند  نکته اول اینکه استفاده از تجارب جهانی  با اینکه میتواند به شدت مفید واقع باشد  اما باید محدودیت های اقتصادی و اجتماعی و نهادی فرا روی مدیریت شهری در ایران دیده شود مقتضیات محیطی و زیستی جامعه شهری ایران باید لحاظ گردد. نکته بعدی محدودیت های اقتصادی جدی هست که هر نوع مداخله در شهر را محدود کرده و باید بهره وری آن مداخله ارزیابی گردد نکته سوم  مشارکت جمعی است به گفته وی ” در شهر بدون مشارکت جمعی مردم اساساً شکوفایی و اثر بخشی طرح ها، خوابی هست که تعبیر فردایی ندارد”.

    محمد حسین بوچانی  برای تغییر رویکرد در مواجه با بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری نکاتی را حائز اهمیت دانست که در صورت غفلت از آنها مسیر را همانند گذشته طی کرده و فقط ادبیات مورد استفاده ما تغییر خواهد کرد اشتباهات گذشته با عنوان های جدید تکرار خواهند شد نکات مورد اشاره ایشان عبارتند از:

    “نکته اول: رویکردهای گذشته  در مواجه با بافت فرسوده تک بنایی بوده  که ریشه آن تک بنایی به قانون مالکیت بر می گردد در اینجا با محدودیت های مالکانه و حقوقی مواجه هستیم و این سبب شده که تمام تشویقات و امتیازات داده شده در چارچوب نارسایی حقوقی و مالکانه  منجر به ساخت تک بناها شود  این باید تغییر کند.

    نکته دوم: تفاوت رویکرد نظام قانونگذاری با نظام اجرایی می باشد شکافی بین نظر، مقررات، قانون و فضای اجرا و عمل وجود دارد  در ۴ دهه گذشته این ۲ گانه ای است که نتوانسته کنار هم باشند  در رویکرد جدید باید این شکاف و تفاوت دیده شده و مورد توجه قرار گیرد.

    نکته سوم:  تجربه طرح نواب به عنوان یک طرح مداخله شهری برای ما وجود دارد متأسفانه در ضوابط و مقررات رویکردهای تک بنایی بدون توجه به تأمین خدمات شهری کماکان در حال اجرا است و رویکردهای میراثی این را تقویت کرده است برای بازآفرینی شهری نمیشود مقوله مسکن و سکونت را فرآموش کرد و صرفاً به تک بناهایی که نقش میراثی یا اجتماع عمومی دارن به نام نوسازی و بازآفرینی شهری  آن را به شهر خوراند. نمی توان خیابان را که روزی نمادی از نوستالوژی  ما به نام محله بود با مداخله  مدیریت شهری به عنوان بازآفرینی شهری معرفی کرد  و آن را کد باز آفرینی اجتماعی بدانیم استارت بازآفرینی شهری را باید از سکونت شروع کنیم بهتر بود نوسازی با تأمین خدمات مختلف آموزشی و درمانی و ..  شروع میشد و بعد به بازآفرینی سکونت می رسیدیم و این مناسب تر از طرح های المان های هویتی و میراثی و تاریخی بود

    نکته چهارم:  تلاش های حوزه سیاست گذاری کلان با وجود دفاع های متعددی که در آن در حوزه نظام برنامه ریزی می شود چون با یک عینک و با یک پیش فرض می خواهد مقتضیات کل شهرهای کشور را پیش ببرد فکر نمی کنم آورده ای داشته باشد  نمی شود در ساختمان شورای عالی شهرسازی و یا هیئت وزیران  نشست و به چابهار یا مهران فکر کرد تفویض اختیار و مسئولیت به نهادها و مدیریت محلی مانند شوراها باید صورت پذیرد درک محیطی و مقتضیات محلی نهادها و مدیدیت محلی بسیار بیشتر از  بهترین کارشناسان ساکن تهران است.

    نکته پنجم: مجموعه ای از مدیران ارشد ما در مقیاس ملی یا محلی یک نوستالوژی به نام محله را دوست دارند وضعیت زیستی شهرها این مفهوم را درنوردیده و مقیاسش را شکسته است یعنی ما چیزی را دوست داریم  که وجود ندارد همانطور که مقیاس تک بنایی مقیاس کوچکی بود مقیاس محله هم مقیاس بزرگی است محله هایی با ۱۰ یا ۵۰ هزار جمعیت بزرگ است باید به طرف طرح های شهری با مقیاس واحد های سکونتگاهی برویم  چیزی که مامفورد به نام شهرک سازی هایی که حدودشان روشن است  معرفی می کند. البته منظور مثل مسکن مهر  نیست بلکه مدلی متناسب با وضعیت و مقتضیات شهرهای کشورکه هم سکونت و هم خدمات در آن دیده شود و حدود اقتصادی و اجتماعی آن هم تعریف گردد”.

    تهیه و تنظیم: عباسس سوری تسهیلگر اجتماعی



    مطلب پیشنهادی

    نوید اتفاقی نو در بازار مسکن / ساخت مسکن ملی سرعت می گیرد

    نوید اتفاقی نو در بازار مسکن / ساخت مسکن ملی سرعت می گیرد

    مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های عمرانی تهران گفت: برای نخستین بار دولت با روش‌های مختلفی از ظرفیت‌های تعاونی‌ها در پروژه‌های نهضت ملی مسکن استفاده می‌کند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *