برزن نیوز: شهر محصول و برساخت سه عنصر مکان، زمان و جامعه است که در هر دوره بهتناسب دانش ساکنان شکل میگیرد، تکوین مییابد و دگرگون میشود. با پیچیدهتر شدن جریان شهرنشینی و سیطرهی شهر بر دیگر الگوهای زیست، کنکاش در باب شهر و سامان بخشی به آن نیز ابعاد گستردهتری یافته است.
شهرشناسان پیشرو نظیر مارکس، وبر، زیمل، لوفور و… اغلب مصلحان اجتماعی بودند؛ اما بیش از نیم سده است که دانش شهرشناسی و شهرسازی جنبهی تخصصیتری به خود گرفته، با علوم گوناگونی گرهخورده و امروزه بهعنوان علم میانرشتهای محسوب میشود.
در این میان دانش زیباییشناسی بهرغم پیشینهی طولانی در عرصهی هنر، موسیقی، فلسفه و…، بهعنوان زمینهای نو در مطالعات شهری مطرح شده است.
در میان خیل عظیم پیشگامان علوم شهری، کوین لینچ را بهحق میتوان شخصیت تأثیرگذار و از سردمداران اندیشمندانی قلمداد کرد که جنبههای نو در این علم بنا گذاشت و آن را به افقهای انسانی و زیبایی شناسانهتری کشاند و با وجود انتقاد پدیدهشناسان از تأکید بیشازحد آنها بر ابعاد شناختی در تجربهی محیطی، از کارهای مهم و یاری بخش اولیه بهحساب میآید. از این دوره به بعد، شهر نه از دریچهی نگاه محقق شهری، بلکه از منظر ساکن شهری نگریسته شد که ابعادی فراتر از دو بعد دارد و موجودیتی سرشار از معنی است.
لینچ در زمینههای متفاوتی آموزش دیده بود. او معماری را از فرانک لوید رایت آموخت و ســپس آموزهی خود را در پژوهشهای روانشناســی و مردمشناسی ادامه داد. روش لینچ در وصول به معنای تجربهی شهری بهواسطهی فراگیری نقشههای ذهنی به سنگ بنای جغرافیایی شناختی تبدیل شده است.
او در اثر ارزشمند سیمای شهر[۱] به بررسی نقشههای ادراکی شهروندان از محیط شهر پرداخت. در این مطالعه معنای محیط در درون افراد و افکار جستجو میشود که هدف آن توصیف و به تصویر کشیدن سیمایی تخیلی از شهر است (مدنی پور، ۱۳۸۴: ۱۰۱). لینچ در این کتاب، نخستین قدم را در راه شناخت شهر ورای مفاهیم دوبعدی آن برمیدارد. کار او آغاز دگرگونسازی مفهوم شهر از پدیدهای دوبعدی و روی نقشه، چنانکه مرسوم شهرسازان آن زمان بود، به پدیدهای چندبعدی، به همراه زندگی شهری و شهروندان آن است.
او نگرش کل گرا را در شناخت محیط مؤثر میداند و بیان میکند که هیچ عاملی از شهر بهخودیخود، به تجربه درنمیآید، مگر آنکه در رابطه با محیطش دیده شود. تسلسل وقایعی که سبب بروز و ظهور آن شده، شناختهشده و در ارتباط با خاطرههای تجارب گذشته است. او معتقد است که داشتن تصویری روشن از محیط، عامل مثبتی در شناخت فردی از خود و محیط و کمک به رشد فردی است و نقش کالبد زنده و پیوسته را اینچنین بیان میکند: یک چارچوب کالبدی زنده، کاملاً پیوسته و قادر به آفریدن تصویری استوار، نقشی اجتماعی نیز بازی میکند. اینکه در ارتباط بین گروهها مورد استفاده قرار میگیرند. بهعلاوه، تصویر مطلوب از محیط به فرد نوعی احساس عمیق از امنیتی مؤثر میبخشد. از این پس، فرد میتواند رابطهای هماهنگ با جهان خارج برقرار کند. این محیط خصوصی شده و خوانا نهتنها امنیت، بلکه عمق و فشردگی تجربه انسانی را افزایش میدهد.
به عقیدهی لینچ، شهر تنها در حد قالب کالبدی نقشهی شهری معنا نمییابد، بلکه به همراه زندگی ساکنان آن و دیدگاه آنان نسبت به شهرشان و تحرک و زندگی شهری معنا میشود. به بیانی دیگر، فضا یا شهر فقط شامل عناصر کالبدی آن نیست، بلکه انسانها، فعالیتها و رفتارهایشان را نیز در برمیگیرد. وی معتقد است که عوامل محرک هر شهر، خاصه مردم و فعالیتهای آنان هرقدر در ایجاد تصویر هر شهر در ذهن مؤثرند که عناصر ثابت کالبدی شهر. آدمیان نهتنها ناظر مناظر شهرند، بلکه خود نیز جزئی از آن هستند. بیشترین توجه و تأکید لینچ به درک تصویر ذهنی شهروندان و ناظران از شهرهایشان هستند. چنانکه میگوید، هر شهروندی رابطهای دیرینه با بعضی محلههای شهر دارد و تصویر ذهنی او از آنها همراه با خاطرات و معانی بسیار برای اوست. از میان کیفیتهای متفاوتی که یک شهر میتواند داشته باشد، توجه لینچ بیشتر معطوف به کیفیتهای بصری شهرها و تأثیر آن بر تصویر ذهنی شهروندان از شهر است که این امر سبب ارتباط غیرکلامی انسان و محیط میشود.
او با شناسایی نقشههای ذهنی مردم، پنج عامل شامل؛ «راه، لبه، نشانه، گره و محله» را شناسایی کرد به کمک همین عوامل به بررسی ساختار، هویت و معنا در شهر پرداخت. اعتقاد بسیاری از محققان شهری بر این است که هدف لینچ از طرف این مفاهیم ناظر بر هویت کالبدی است که خوانایی محیط شهری را امکانپذیر میسازد و منظور از خوانایی، کیفیتی در شیئی است که تصویری روشن از آن را در ذهن ناظر ایجاد میکند؛ یعنی شکل، رنگ و نظمی که ایجاد تصویری مشخص را با بافتی مستحکم از محیط زندگی انسان میسر میسازد.
دکتر منوچهر مزینی با الهام از لینچ، با نگاهی سرشار از نقد، آموزههای او آن را بسط داده و به جامعیت موضوع افزوده و آن را «نظریهی فرا دوبُعدی» خوانده است؛ یعنی شهر در ورای دو بعد، چراکه تنها از این رهگذر میتوان به تصویر روشن و واقعی از شهر دست یافت.
دورهی حیات علمی دکتر مزینی را میتوان در دو دوره طبقهبندی کرد. دورهی اول با انتشار نخستین کتاب وی از سال ۱۳۴۹ آغاز و پیش از انقلاب پایان میپذیرد. در این دوره با مزینی «معرف» مواجه هستیم. یعنی پژوهشگری که خود را موظف به معرفی رشتهی علمی و حرفهای میداند. بدین ترتیب آثار برجستهای را از صاحبنظران اصلی شهرسازی نظیر کتاب سیمای شهر، اثر کوین لینچ (۱۳۴۹)، کتاب عرصههای زندگی جمعی و زندگی خصوصی اثر سرچ چرمایف و کریستوفر الکساندر (۱۳۵۲)، کتاب مقالاتی در باب شهر و شهرسازی اثر چنسی هریس، ادوارد اولمن، ملوین وبر، جین جیکوبز، کوین لینچ و ماکی واتاکا (۱۳۵۵)، کتاب روشهای علمی تحلیل مسائل شهری اثر آنتینی کاتانیزی (۱۳۵۶) و درنهایت کتاب فضا زمان و معماری اثر زیگفرید گیدئون (۱۳۶۵) بود.
دورهی دوم مزینی از سال ۱۳۷۰ آغاز میشود و تا پایان عمر او ادامه دارد. در این دوره آثار استاد بیشتر تألیفی (و بعضاً ترجمهای) است و شامل مقالات و کتب ارزشمندی نظیر کتاب مدیریت شهری و روستایی در ایران (۱۳۷۴)، ترجمهی کتاب واسازی (دکنستروکسیین) اثر جفری برادبنت (۱۳۷۵)، کتاب از زمان و معماری (۱۳۷۶)، کتاب مطالعهی کالبد شهر تهران از نظر بصری و زیباییشناسی (۱۳۷۷)، و درنهایت کتاب بررسی ساختار مدیریت شهری در ایران (۱۳۷۸) میشود. به عبارت بهتر میتوان مزینی را دورهی دوم «مؤلف» نامید.
مزینی در «مطالعهی کالبد شهر تهران از نظر بصری و زیباییشناسی» که در دو جلد در مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران به چاپ رساند، بهصورت موردی و از دریچهی نگرش خاص خود به مطالعهی سه محور در شهر تهران میپردازد. وی در این اثر، سرشت مکان یا روحیه را مطرح میکند. از دید او آنچه «جسم شهر» (که ترکیبی از پیکر، سیما و چهرهی شهر است)، مظروفی برای «جان شهر» (که ترکیبی از مردم و زندگی مردم در شهر) بوده و جسم و جان در ارتباطی نظاممند، درهمتنیده و ترکیب یافته قرار دارند. بر همین اساس محصول نهایی این دو مؤلفه، «روحیهی بصری شهر» است. همچنین به اعتقاد او، شهر را هم روابط و فعالیتهایی که در آن جاری است، پدید میآورد و هم عواملی چون ساختمانها، خیابانها، فضاها و جزء آنها؛ یا آنچه کالبد شهر نامیده میشود. همهی واقعیت شهر واجد نکاتی است که شهروند با آن سروکار دارد، تجارب روزانهی او را به وجود میآورد، زندگی شهر را میسازد و میتواند آن را دلپذیر تر و یا نامطلوبتر سازد.
این پژوهش شخصیت علمی، جایگاه نظروری و سیر اندیشههای شهرسازانهی مزینی را روشنتر میسازد. تمایز و اهمیت این متن بهخصوص از آن روست که اولاً نظریهی مزینی ایرانیالاصل را در طراحی شهری بازگو میکند، آنهم با دقت و بازبینیهای متعددی که وی از ترجمهی کتاب سیمای شهر تا مقالاتی در باب شهر و شهرسازی و نیز جزوهها و تدریسهایش در دانشگاههای متعدد بر آن داشته است. دوم آنکه تئوری وی را در مطالعهی موردی به عرصهی علمی و میدان حرفهای میکشاند. سوم اینکه مزینی بر نظریهی خود ضمایمی را هم افزوده که قبل آنکه فرصت مکتوب کردنشان را بیابد، آنها را به ذهن و قلب دانشآموختگان خود سپرده است.
در کتاب شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر، محسن حبیبی سه جریان فکری شامل فرهنگ گرایی، نوآوری و فرا نوآوری را طی سالهای ۱۳۶۰-۱۳۸۰ شناسایی کرده و مزینی را در گروه دوم و در طیف نو پردازان معرفی نموده است و معتقد است که این گرایش با تأکید بر نگاه به آینده به معماری و شهرسازی توسعهگری میاندیشد که قرار است فضاهای شهری درخوری را برای آینده تدارک ببیند، آیندهای فارغ از زمان و مکان و با کیفیتی جهانی. مزینی در دورهی علمی خود، شجاعانه به نقد چارلز جنکس نظریهپرداز معروف پرداخت و برخلاف آنچه جنکس اظهار داشت، مرگ معماری مدرن را قبول داشت و معتقد بود که عرصهی آزادی مدرنیسم وسعت یافته و در این عرصهی تازه، پارهای از ارزشهایی را که مدرنیستها خود واضع آن بودند، میشکند و این کیفیت را درست از ویژگیهای هر ارگانیسم زنده میداند.
بدون تردید سخن در وصف اعتبار و شخصیت علمی بسیار است و خارج از حوصلهی این نوشتار میباشد. در این خصوص، کتاب ارزشمند یادنامهی خرد جاوید که به همت خانم دکتر مهرناز محمودی زرندی در سال ۱۳۹۰ تألیف شده و توسط انتشارات طحان منتشر شده است، از دریچهی نگاه اساتید، همکاران و شاگردان مزینی، به شرح کامل حیات علمی و دانشگاهی ایشان میپردازد.
بهرغم جایگاه والای شخصیتی و علمی مزینی، متأسفانه اندیشههای او تمام و کمال به جامعه علمی و حرفهای کشور معرفی نشده است. هدف کتاب حاضر معرفی نظریهی فرا دوبعدی است که یکی از نظریات مهم در حوزهی شهرشناسی و طراحی شهری میباشد. در فصل نخست مباحث نظری و موردی در باب کالبد شهر، عناصر و عوامل زیبایی شناسانهی آن بهتفصیل به بحث کشیده شده است.
فصل دوم کتاب عیناً و بدون هیچ کموکاست از کتاب مطالعهی کالبد شهر تهران از نظر بصری و زیباییشناسی دکتر منوچهر مزینی منتقل شده است تا اصالت اثر حفظ شود.
فصل سوم کتاب نخست با مروری اجمالی بر برخی ویژگیهای منطقهی ۲۲ آغاز شده و در پرتو شاخصهای نظریهی فرا دوبعدی، عمقتر میشود و از این رهگذر، کلیتی از ویژگیهای منطقه با نگرش گشتالتی و کلگرایانه ادارک و ارائه میگردد.
[۱]-The Image Of The City
نویسندگان کتاب :
نوید سعیدی رضوانی
علی نوذر پور
حمیدرضا تلخـابی
انتشارات طحانگستر
ناشر تخصصی معماری و شهرسازی
اردیبهشت ماه ۱۴۰۰