شنبه , ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱:۰۴ قبل از ظهر
  • کد خبر 5240
  • سیل و سوال های باقیمانده در ذهن ما!
    سیل و سوال های باقیمانده در ذهن ما!

    چگونه ادبیات می تواند شهرهای ما را انسانی تر کند

    برزن نیوز: ژولیا کریستوا متفکر بلغاری الاصل فرانسه مفهومی دارد به نام “تنوع” و معتقد است که ما برای داشتن دنیایی انسانی تر باید از “دوران تکثر ” عبور کرده و به “دوران تنوع ” وارد شویم‌.
    تلقی او از دوران تکثر؛ دورانی است که انسان ها براساس خرد و عقلانیت مدرن دست به تعریف هویت های متکثر می زنند. در نتیجه تیپ ایده آل این دوران عمدتا ریاضی، منطق و فلسفه است.
    به عبارت دیگر، در این دوره انسان و اقداماتش براساس درجه خلوص منطق و عقلانیت ابزاری قضاوت می شود، و او چیزی نیست جز یک موجود عقلانی و دارای منطق.
    حال آنکه مشخصه دوران تنوع؛ وجود امر نشانه ای مبتنی بر میل و احساس در انسان هاست. به عبارت دیگر، در این دوره انسان با هر ماهیتی صرفا بواسطه بودنش صاحب اعتبار و ارزش می شود.
    در واقع وی معتقد بود که انسان علاوه بر منطق عبارت از احساسات و میل. بنابراین از نظر کریستوا، تیپ ایده آل این دوره چیزی نبود جز شعر و رمان.
    درنتیجه او بر این باور بود که راه حل انسانی شدن دنیای کنونی چیزی نیست جز دیالکتیک و توازن میان امرنمادین(منطق و عقلانیت) و امر نشانه ای( میل و احساسات و غرایز).
    او بر این باور بود که تنها از طریق ادبیات است که می توان نگاه به “دیگریِ عقلانی” را به نگاه به “دیگریِ انسانی ” تغییر داد و اصطلاحا اینگونه دیگرانِ بیرونی را به درون منتقل کرد.
    اما سوال این است که چگونه ادبیات می تواند حاوی چنین نگاه نجات بخشی باشد؟ در پاسخ باید گفت که تنها در ادبیات و رمان نویسی و یا رمان خوانی است که ما فرصت پیدا می کنیم تا خود را در جای شخصیت های مختلف و متنوع رمان قرار داده و با آن ها همذات پنداری کنیم.
    در واقع رمان ما را قادر می سازد تا تمام بیگانه های بیرون(یا همان دیگری های عقلانی) را به درون خود منتقل کنیم و این گونه درون خویش را توسعه ببخشیم. بواسطه همین خصلت ویژه است که او معتقد است؛ رمان نویسان و رمان خوانان عاشق ترین انسان های جهانند.
    بر همین مبناست که بر این باورم که مدیران امور شهری، اگر می خواهند بهتر وضعیت شهروندان را درک کنند باید چند ساعتی از وقت خود را به خواندن ادبیات و رمان های شهری اختصاص دهند.
    چرا که ادبیات آن ها را قادر خواهد ساخت تا مسائل مختلف شهری را از نگاه دیگرانِ شهروند، نه صرفا محاسبات منطقی و ریاضی وار نقشه های مهندسی ببینند.
    متاسفانه باید گفت که در سال های گذشته بدلیل تسلط گفتمان عمران و مهندسی- که عمدتا تکیه بر امر نمادین دارد-بر حوزه مدیریت شهری، شهر های ما نتوانسته اند تولیدکننده ادبیات و رمان شهری و تجلی بخش روح و احساسات انسانی باشند.
    در عوض با نقشه ها و محاسبات ریاضی گونه خود تا توانستیم تعداد زیادی از شهروندان را به حاشیه راندیم و آنها را از گردونه زیست شهروندی حذف کردیم.شاهد آن حاشیه نشینی ۱۱ تا ۱۹ میلیون شهروند، ناپایداری صدها هزار واحد مسکونی، شکل دادن به محلات زشت و زمخت و بی هویت در کلانشهرها آلوده شدن شهرها، تصرف شهرها توسط خودروهای آلوده و یا تک سرنشین، باریک تر و گم شدن محل های عابر پیاده و یا حوزه های عمومی شهری و… است.
    این در حالیست که در ادبیات غرب، که خود موسس این نوع نگاه های نمادین به امور شهری بوده، بدلیل داشتن نیم نگاهی به این امر نشانه ای(در نوع مواجهه با شهروندان)، توانسته هم رمان های بسیار غنی خلق کند و هم شهرهای زیست پذیرتر، انسانی تر و حق مدارتر خلق کند.
    رمان هایی که بلاشک به قول والتر بنیامین محصول تجربیات اصیلی( نه تجربیات آنی و زودگذر) است که شهروندان در ارتباط با محیط شهری پویا و انسانی خود کسب کرده اند‌. و گرنه در یک محیط شهری زمخت، بی هویت و فاقد حوزه های عمومی که در آن انسان ها با هم گفتگو کنند، بخندند و به نظاره هم بنشینند، نمی توان شاهد شکل گیری رمان و ادبیات بود.
    فراموش نکنیم تنها کسب این نوع تجربیات و به زبان درآوردن آنهاست که می تواند مولد ایجاد یک جامعه گفتگومحور، انسانی و دموکراتیک باشد.



    مطلب پیشنهادی

    طرح ترافیک ۴۰ ساله تهران نیازمند جراحی

    طرح ترافیک ۴۰ ساله تهران نیازمند جراحی

    سالهاست که مدیران شهری برای کنترل ترافیک و تسهیل در تردد طرح ترافیک را در معابر مرکزی تهران اجرایی می‌کنند، طرحی که حالا با گذشت چهار دهه از اجرای آن به لزوم بازبینی و تغییرات این طرح اشاره می‌شود.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *