یکی از رسالتهای خبرگزاری برزن نیوز، معرفی محققان و متخصصان شهری و ایدههای نو در حوزه مسائل شهری است. در این زمینه، با آقای دکتر حمیدرضا تلخابی که از پژوهشگران فعال در حوزه برنامهریزی شهری و صاحب چندین اثر بنیادی در حوزه شهرشناسی و مطالعات شهری است، مصاحبه کوتاهی صورت گرفته است و ضمن تبریک به ایشان در خصوص پذیرفته شدن ایده پیشنهادی ایشان از بین ۱۰۷ اثر ارسالی به دبیرخانه “اولین رویداد هوای پاک از ایده تا عمل” با عنوان “تعیین محدوده ترافیکی شهر تهران بهمنظور کاهش تقاضای القایی سفر و آلودگی هوا با استفاده از شاخصهای تلفیقی” بهعنوان اثر “شایسته تقدیر” از سوی شهرداری تهران در تاریخ اول بهمن ۱۴۰۳و اعطای جایزه در این مراسم در سالن همایشهای سعدی در برج میلاد، از ایشان خواهش میکنیم ما را بیشتر در جریان ایده خود قرار دهند.
آقای دکتر تلخابی، تحصیلات شما در چه زمینهای است و چه عاملی باعث شد که شما به سمت ایده پردازی در زمینه هوای پاک بروید؟
من دانشآموخته مقطع دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری هستم و مقاطع تحصیلی قبلی هم در این رشته و در دانشگاههای شهید بهشتی و خوارزمی تحصیل کردم. رساله دکتری من در خصوص مطالعه سیر تطور شکلگیری منطقه کلانشهری تهران و مسائل زیستمحیطی ناشی از این ساختار بود که بهصورت مشخص روی آلودگی هوا کار کرده بودم. مطالعاتم در آن مقطع نشان داد که از بین کل ترددهای ثبتشده در کل منطقه کلانشهری (شامل استانهای تهران و البرز کنونی)، حدود ۵۵ درصد ترددهای خودرویی در داخل محدوده شهر تهران و ۴۵ درصد خارج از شهر تهران صورت میگیرد که آلودگی آنها نیز با توجه به جهت جریان بادها و شرایط توپوگرافیکی منطقه، به شهر تهران روانه میرسد. من به این نتیجه رسیدم که نباید مسئولیت کل آلودگی هوای تهران به گردن ساکنان تهران بندازیم و لازم است که در یک مقیاس کلانتر فکر و برنامهریزی کنیم.
مسئله مشخص شما در این ایده پردازی چه بوده است؟
به نظرم حملونقل بخش جداییناپذیر در توسعه و کارکرد شهرهای امروز است. این بخش طی دورههای مختلف زمانی دچار تحولات اساسی شده، بهطوریکه امروزه با گسترش شهرها و روستاها متأثر از ابداعات حملونقلی و توسعه فناوریهای ارتباطات و اطلاعات، اهمیت و میزان استفاده از این بخش در حال افزایش است. این وضعیت در مورد شهر تهران هم صادق است. مجموعهای از عوامل سیاسی-سیاستی، تصمیمات اقتصادی، اجتماعی و حتی زیستمحیطی، باعث شده که تا دهه ۶۰ شهر تهران و از اون دهه به بعد شهرهای پیرامونی مقصد بسیاری از مهاجرتها باشند. با توجه به اینکه شهرهای پیرامون تهران عمدتاً نقش خوابگاهی برای شهر تهران دارند، سفرهای روزانه آونگی یا رفت و برگشتی به شهر تهران دارند. مسئله این است که زیرساختی حملونقلی ما ناقص است و بسیاری از این ترددها به تهران بهوسیله وسایل نقلیه شخصی انجام میشود. نتیجه این شرایط میشود، ترافیکهای سنگین و بهتبع آن، شکلگیری آلودگی هوا در کل منطقه کلانشهری تهران (یعنی هم شهر تهران و هم شهرهای پیرامون). البته عوامل دیگر هم در آلودگی نقش دارند، اما بخش حملونقل متکی به سوخت فسیلی، بیش از ۸۰ درصد این آلودگیها را شامل میشود.
برای اینکه گفتگوی ما دوطرفه باشد، از شما باید بپرسم که آیا شما معتقدید که مردم صرفاً به خاطر استفاده از وسایل نقلیه خودرویی باعث بروز این مسئله میشوند؟
البته من مشکل را ساختاری میبینم و معتقدم که مردم تابع این وضعیت هستند. اگر وضعیت تغییر کند، رفتار مردم هم در استفاده از وسایل نقلیه تغییر میکند. به نظرم چندین عامل در بروز پدیده آلودگی هوا نقش دارند. چون تخصص من در حوزه شهر است، بنابراین صرفاً از این منظر به موضوع نگاه میکنم و اظهارنظر در خصوص سایر موضوعات را به متخصصان مربوطه واگذار میکنم. ازنظر برنامهریزی شهری، عوامل تولید و جذب سفر، ناشی از چیدمان کاربریهای مسکونی و فعالیتی در شهر و حتی منطقه کلانشهری تهران است که باهم منطبق نیستند که تأکیدی بر نظریه “عدم انطباق فضایی” یا Spatial mismatch است. اگر جدایی گزینی بین محل کار و سکونت نباشد و توزیع کاربریها در مقیاس محله و ناحیه باشد، بسیاری از این سفرها شکل نمیگیرد. همچنین مشکل بعدی، نبود زیرساختهای حملونقلی ریلی و عمومی در مقیاس شهر و فراشهری است. این ساختار فضایی توسط چندین عامل و در طول حداقل ۶ دهه شکلگرفته و در شرایط فعلی، مردم تابع این ساختار هستند، هرچند در کلان موضوع، روی اون تأثیر هم میگذارند. مجموع این شرایط منجر به این میشود که مردم نا گریز به استفاده از وسایل نقلیه شخصی بشوند.
با توجه به چندبعدی بودن موضوع، و اینکه ساختارهای حکومتی، تصمیمات سیاسی و مجموعهای از عوامل اقتصادی و فرهنگی و… در شکلگیری منطقه کلانشهری تهران نقش دارند و در حال حاضر امکان دستکاری و جراحی یکباره این وضعیت وجود ندارد، به نظر شما چه باید کرد؟
منطقه کلانشهری تهران همچنان در حال بزرگ شدن است، چون نیروهایی که این منطقه را شکل میدهند، همچنان قوی عمل میکنند. مصوبات مربوط به مجموعه شهری که مربوط به بیش از دو دهه پیش است، هنوز اجرایی نشده. لایحه مدیریت شهری هنوز در مجلس به قانون تبدیل نشده. تفرق مدیریتی و فضایی که در منطقه شهری تهران و بسیاری از کلانشهرها با آن مواجه هستیم، باعث شده که جریانهای جذب بیش از جریانهای توزیع عمل کنند. همچنین مسئله نوظهور اخیر، پدیده تغییرات اقلیمی در کشور است که منجر به جابجایی جمعیت از عرضهای جنوبی به دامنههای البرز و زاگرس شده و بخش زیادی از جمعیت به شمال کشور و منطقه کلانشهری تهران وارد شده و خواهند شد. به نظر من باید به موضوعات بهصورت نظاممند و جامع نگاه کنیم و برنامه بلندمدتی برای این مسئله داشته باشیم.
ایده پیشنهادی شما در چه مقیاسی مطرحشده و نگاه شما برای حل مسئله چه بوده است؟
من با لحاظ شرایط موجود و محدودیتهای ناشی از آن ازجمله؛ مدیریت شهرداری تهران صرفاً بر روی محدوده مصوب طرح جامع، لحاظ امکانات و زیرساختهای کنترل ترافیک، سیاستهای پیشین مدیریت شهری در تعیین محدودههای ترافیکی و همچنین با اعتقاد به اینکه در شرایط فعلی حملونقل خودرویی متکی به سوخت فسیلی بخش وسیعی از ترددها را به خود اختصاص داده، ایده خودم را مطرح کردم. درواقع من معتقدم که شهرداری تهران فعلاً روی منطقه کلانشهری کنترلی ندارد پس ناچاریم فعلاً برای کاهش مسئله روی خود شهر تمرکز کنیم. و از سوی دیگر آلودگی هوا با توجه به سیال بودن در کل شهر شکل میگیرد و مختص ساکنان محدودههای طرح ترافیک و طرح کاهش آلودگی هوا نیست. بنابراین عادلانه است که طرحهای محدودیت ترافیکی در کل شهر و در قالب حداقل چهار محدوده ترافیکی کم آلایندگی (LEZ) انجام شود و تمام استفادهکنندگان خودرو در فضای شهری، در پرداخت هزینههای ناشی از تولید ترافیک و آلودگی شهر شریک باشند. البته این کنترل و پرداخت هزینه با لحاظ شاخص تلفیقی دهگانه شامل نوع معاینه فنی، عمر وسیله نقلیه، ساعت استفاده از وسایل نقلیه، میزان پیمایش خودرو در سطح هریک از محدودههای تعیینشده و… باید انجام بشود.
با فرض برقی شدن تمام وسایل نقلیه و از بین رفتن مسئله آلودگی هوا، آیا محدوده ترافیکی پیشنهادی شما کلاً باید برچیده شود؟
بنظر من شهرهای ما در تسلط خودرو قرار گرفته و از شهر انسانی خارجشده است. این وضعیت علاوه بر مسائل زیستمحیطی، باعث شده که خیابانهای شهر پارکینگ خودروها شوند و شهروندان هیچگونه امکان حضوری در محلات نداشته باشند. این وضعیت برای افراد کمتوان مثل معلولان جسمی و حرکتی، کودکان و سالمندان بسیار بغرنجتر است. مسئله من این است که باید با ایجاد برخی محدودیتها، در شرایطی که گرایش روزافزونی برای خرید و استفاده از خودرو شخصی به خاطر رفاه ناشی از آن وجود دارد، فضای شهری را برای حضور انسان آماده کنیم. بنابراین به نظرم محدودههای پیشنهادی من با اندکی بازنگری، در آن شرایط هم میتوانند کارایی داشته باشند.
ایده شما چه مزایای برای شهر تهران خواهد داشت؟
به نظرم اولین تأثیر مثبت و حتی کوتاهمدت اجرای این ایده، میتواند کاهش تمایل به استفاده غیرضروری از وسایل نقلیه و بهتبع آن کاهش آلودگی هوا، عادلانه نمودن هزینهها و پیامدهای استفاده از وسایل نقلیه شخصی، کسب درآمدهای پایدار برای مدیریت شهری بهمنظور توسعه زیرساختهای حملونقل عمومی، ریلی، توسعه فضاهای پیاده، توسعه زیرساختهای اکولوژیک در مناطق با تراکم ساختمانی و جمعیتی در بخش مرکزی شهر، توسعه کمربند سبز در ارتفاعات شمالی و حریم تهران و… باشد.
لینک گزارش تصویری مراسم:
بسیار عالی. واقعا ایده ای که مطرح کردن عادلانه ترین حالت ممکنه برای تمامی شهروندان تهران