یکی از اهداف برزن نیوز انتقال و ثبت تجربه اعضا شورای شهر دوره های قبل به منظور هم افزایی، رفع نواقص و ارتقاء نقش آفرینی شورای شهر در مدیریت شهری است. بدین منظور مجموعه مصاحبه هایی با اعضا شورای شهر دوره چهارم شهرهای کشور طراحی شده است. در اولین مصاحبه خبرنگار برزن نیوز پای صحبت های آقای حمزه محمد صالح رئیس شورای شهر شمشک دربندسر نشست. آقای محمد صالح یکی از اعضا خوش نام و مردمدار و تاثیرگذارشورای شهر شمشک است وی فرهنگی بازنشسته و از معتمدین محلی است. در ادامه پاسخ ایشان به سوال های برزن نیوز را می خوانیم.
-عموما افرادی که وارد شورای شهر می شوند جز تجربه زیسته دانش و آشنایی قبلی با مسائل شهری و مدیریت شهری ندارند، تجربه شما در اولین حضورتان در شورای شهر شمشک دربندسر و نحوه مواجه تان با مسائل تخصصی چگونه بود؟
ضمن تشکر از پایگاه خبری تحلیلی برزن نیوز به استحضار می رسانم که اگر چه برداشت عمومی چنین است که افرادی که در ایران به شورای شهر و روستا وارد می شوند آشنایی زیادی با مسائل شهری ندارند. ولی اگر به واقعیت وظایف و اختیارات شورا بیشتر دقت کنیم مقوله انجام وظیفه در شوراهای اسلامی شهر و روستا در حوزه های فنی و اجتماعی خلاصه می شود. بسته به نگاهی که به شورا داریم می توان نیاز هر دوره از شورا به رسیدگی بیشتر به هریک از این حوزه ها مشخص خواهد شد به عبارت دیگر مردم برای انتخاب نمایندگانشان در شورای شهر به نیازهای شهرشان توجه می کنند. همانگونه که شهرها به عمران و آبادی و توسعه نیاز دارند و برای رسیدن به آن وجود کارشناسان و خبرگان علوم شهرسازی و مدیریت شهری از دوباره کاری ها و صرف هزینه های مضاعف جلوگیری می کند ولی علاوه برآن شهر و مدیریت شهری به انسجام اجتماعی، حفظ، تقویت و توسعه زیرساختهای فرهنگی و ورزشی هم نیاز دارد. اگرچه در این حوزه نیز لزوما می بایست متخصصین و کارشناسان امور وارد عرصه مدیریت شهری شوند تا از بروز آسیب های بیشتر جلوگیری و روند رشد اجتماعی جامعه را رونق بخشند ولی همه موارد فوق را می توان تنها شکلی از وضعیت مطلوب حضور نمایندگان مردم در شوراهای شهر و روستا دانست و روح حضور نماینگان مردم شاخصه ها و ویژگی های دیگری را می طلبد مانند شناخت از جامعه به گونه ای که خود از متن این جامعه برخواسته باشد. نیاز ها و دغدغه ها و مشکلات جامعه را بشناسد و دلسوزانه برای رفع آن اقدام نماید. به این ترتیب شاید در جامعه افرادی باشند که به یکی از علوم مورد نیاز به مدیریت شهری مجهز و مسلط باشد ولی بواسطه درک درست از جامعه موفقیت چندانی نتواند کسب نماید. اگرچه عکس این موضوع نیز می تواند صادق باشد و چنانچه افرادی عنان و اختیارات مدیریت شهری را به دست می گیرند که بدون برخورداری از علوم روز موجب عدم توسعه متوازن و همه گیر شهر و درواقع تخریب زیرساخت ها و صرف هزینه ای زیادی برای مردم هم شده اند. بنابر این برای مدیریت شهری لزوما انسان های دلسوز و آگاه از نیاز های جامعه مورد نیاز هست که توانمندی علمی آن را هم داشته و یا جسارت بهره گیری از مشاوران فنی و کارشناسان خبره را داشته باشد.
متأسفانه اغلب شوراهای شهری و روستایی در سنوات گذشته بدون توجه به این مطالب عمدتا به صورت نمایندگان قومی و قبایلی به جای شایسته سالاری اداره شده و می توان یکی از دلایل عدم موفقیت صد درصد شوراها در اداره جوامع شهری روستایی را همین موضوع دانست.
– در دوره حضورتان در شورای شهر با چه چالش هایی در حوزه های مختلف اجتماعی، فنی، بودجه ریزی شهر و روبرو بودید و چه راه حل هایی در پیش گرفتید؟ لطفا بر اساس مصداق عینی توضیح فرمایید
شاید خوانندگان و مخاطبان برزن نیوز آشنایی زیادی با شهری که بنده افتخارنمایندگی مردم آن را در شورای شهر دارم، نداشته باشند. بنابر این ناچارم اطلاعات مختصری از وضعیت گذشته و حال این شهر که فاصله چندانی با تهران ندارد در اختیار قرار دهم که بی ارتباط با سؤال مطرح شده نیست.
در شمالی ترین نقطه شهرستان شمیرانات تا قبل از آبان ماه سال ۹۱ تعداد شش روستا با فاصله کمی از هم قرار داشتند که مردمانش از قرابت و نزدیکی و حسن همجواری خوبی برخوردار بودند. براساس سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی مبنی بر اداره یکپارچه و واحد مجموعه روستاهایی که قابلیت ارتقاء به شهر دارندشهر شمشک دربندسر قدم به عرصه تقسیمات کشوری نهاد و طبیعی بود که بر اساس قانون انتخاب شورای شهر واحد به جای شوراهای روستایی سابق و متعاقب آن استقرار شهرداری ابتدایی ترین اقدام برای ایجاد شهر جدید باشد که این مهم نیز با تمهیدات مدیران استانی و همکاری مردم شهر به سرعت انجام و روستاهای سفیدستان، شمشک بالا و شمشک پایین و دورود و جیرود و سه محله بزرگ دربندسر به عنوان شهر شمشک شناخته شدند.
این شهر که در منطقه کوهستانی و ییلاقی نزدیک تهران قرار دارد دیرزمانی است که مورد توجه گردشگران و متولین قرار گرفته و همه روزه پذیرای خیل زیادی از مردم تهران می باشد وجود دو پیست بین المللی اسکی دربندسر و شمشک در این شهر ایام سرد زمستان را محلی برای ورزشهای زمستان و مشتاقان روز افزون آن قرار داد. طبیعی است که نزدیک بودن به کلان شهر تهران، وجود جاذبه های طبیعی و برخورداری از آب و هوای متبوع تمایل به خرید و فروش املاک و مستغلات و ساخت ویلاها و آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی در این منطقه را رونقی دوچندان بدهد ولی این همه تنها یک روی سکه است چرا که عدم بهره مندی از زیرساخت های لازم برای شهر شدن، انفکاک و جدایی محله های مختلف شهری ، عدم وجود مراکز مناسب آموزشی، درمانی و بهداشتی و از همه مهمتر عدم برخورداری از خدمات عمومی مورد نیاز شهر موجب مهاجرت بومیان این منطقه به تهران و دیگر شهرهای همجوار و تبدیل وضعیت جمعیتی این منطقه به هرم چندگانه؛ بومیان ساکن دائمی و غیر دائم و غیر بومی مالک و بهره برداران متعدد شد.
علاوه بر وضعیت چندگانه جمعیتی که خود از چالش های شهر جدید می باشد، افزایش بی شمار انتظارات و متعاقب آن رقابت های بین محله های مختلف برای جذب بیشتر درآمد های شهری بدون توجه به نیازهای واقعی شهر و همچنین ترکیب یک طرفه اعضای شورای شهر کار را برای اداره شهر جدید التأسیسی که علاوه بر عدم برخورداری از هیچ نوع زیرساخت شهری و خدمات عمومی هیچ نقشه راه و برنامه و طرح توسعه ای ماند طرح های هادی و جامع و تفضیلی که سند بالادستی مهمی برای اداره و توسعه شهر محسوب می شود. مفهوم چالش برای این شهر را به خوبی معنی می کند.
بنابراین شورای شهری که در بدو امر با این مشکلات عدیده مواجه می شود طبیعی است که برای عبور از آن برنامه ریزی و چاره اندیشی کند.
آسیب شناسی و شناخت از مشکلات شهر با استمداد از مدیران و دست اندرکاران سابق محلات مختلف شهر و دسته بندی، اولویت بندی و برنامه ریزی برای حل آنها در همان ماه های اولیه صورت گرفت. و با انتخاب شهردار عملا عبور از چالشها آغاز شد. ایجاد المان ها و نشانه های شهری مانند تعریض و بهسازی راه ها و معابر شهری، توجه با ساخت و سازها بر اساس اصول فنی شهرسازی، و جلوگیری از ساخت و ساز بی رویه، پیگیری مدام و همه جانبه برای داشتن طرح هادی شهری با توجه به رویکردهای اصلی آن یعنی گردشگری و ورزشی و…
اگرچه بواسطه وسعت نیازها، کوتاه بودن زمان عملیات عمرانی در این منطقه کوهستانی و مهمتر از آن عدم همکاری و همراهی سازمان ها و نهادهای دست اندرکار و مسؤل برای ساخت این شهر و وجود قوانین و مقررات متناقض و دست و پاگیر چالش ها را همچنان پیش روی مردم و مسؤلان این شهر باقی نگه داشته است.
-چه رهنمودهایی برای فردی که اولین بار عضو شورای شهر میشود دارید؟
فکر می کنم گذراندن چهار دوره شورای شهر و روستا در ایران تمرین و تجربه خوبی برای مردم این سرزمین بود که انتظارات و توقعات خود از شورای شهرشان را با معیارها و مقیاسهای غیراحساسی دنبال کنند. اگرچه خرد جمعی در نهایت کمتر اشتباه می کند ولی با وجود رسانه های متعددی که در مواقع انتخاباتی رگباری از توصیه های تبلیغاتی را مطرح می کنند که امکان اشتباه و یا حداقل منحرف نمودن افکارعمومی وجود دارد. ولی کسانی که تمایل به حضور در شورای شهر را دارند وظیفه دیگری دارند که بخش های زیادی از آن را قانون مشخص نموده است . بدیهی است با مطالعه آن نامزد های عضویت در شورای شهر نسبت به این وظایف و اختیارات آگاهی پیدا خواهند نمود ولی همانگونه که پیشتر عرض کردم این قوانین و مقررات لزوما همه آن چیزی که اعضای شورا باید بدانند و به آن عمل کنند نمی تواند باشد. شناخت از شهر و مردمان آن، صداقت در عمل و تقسیم مساوی ثروت بر اساس نیازها و اولویت ها، جلب تعامل و همکاری سازمان ها و نهادهای مسؤل و… مسائل مهمی است که بدون توجه به آن نمی توان در شورای شهر یا روستا موفقیتی به دست آورد.
-آیا شورای شهر به یک بازوی فنی نیاز دارد؟ این امر چگونه میتواند محقق شود و چه کمکی میتواند به شورا بکند؟
بدون شک هزارتوی نیازها و مشکلات موجود در شهرها بدون برخورداری از توان علمی و فنی کارشناسان و خبرگان شهرسازی و مدیریت شهری امکان پیشرفت فراهم نخواهد شد چرا که محدودیت نفرات اعضای شورا و همچنین گستردگی دانش شهرسازی و مدیریت شهری بهره مندی و برخورداری از مشاوران مجرب را ضروری و لازم می دارد.
-وجود برنامه پنج ساله را تا چه حد برای شهر مفید میدانید؟
همانگونه که برای اجرای درست پروژه ها و جلوگیری از هدررفت سرمایه دانش و علم کارشناسان ضرورت دارد، تدوین برنامه ها ی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نیز لازمه توسعه متوازن و همگون در شهرها و روستا ها می باشد. البته قبل و بعد از تدوین و ابلاغ برنامه های توسعه ای فرهنگ سازی و اجبار نمودن شهرداران و دست اندکاران و مدیران بعدی شهر برای اجرای آن نیز ضروری به نظر می رسد. چرا که اگر بودجه های سالیانه شهرداری ها برش یکساله از برنامه های میان مدت چهار یا پنج ساله و آنهم برشی از برنامه های بلند مدت بیست و یا سی ساله نباشد. و شهرداران و مسولان و سازمان های بالادست مجبور به اجرای آن نباشند و اصولا قائل به برنامه های تدوین شده نباشند، نمی توان افق روشنی برای توسعه در شهر ها و یا روستاها متصور بود. همان وضعیتی که در طول سال های گذشته بر سر برنامه های توسعه ای یک تا پنچم آمد.