شاید در اولین نگاه ، هریک از ما تفسیر متفاوتی از توسعه داشته باشیم ؛ یا درباره سند آمایش سرزمین ، مطالبی کلی و گذرا را شنیده و از عمق مصوبات و راهبردهای اعلامی ، اطلاعات جامعی نداشته باشیم. آنچه درکشور ایران موجب اتلاف منابع انسانی و مالی میگردد، نگاه منطقهای و محلهای به رشد و توسعه است .
همه شهرها میخواهند دانشگاه و کارخانه داشته باشند. اگر شهری، دانشگاهی با ۴۰۰ هکتار زمین تاسیس میکند، شهر دیگر میخواهد ۴۵۰ هکتار زمین برای تاسیس داشته باشد ؟! همه شهرها و روستاها میخواهند شهرک صنعتی داشته باشند. در ایران چندین برابر آلمان خالق انقلاب صنعتی چهارم جهان، شهرک صنعتی تاسیس کردهایم که این را حق خود و افتخار میدانیم؟! توسعه کیفی دانشگاهها در آلمان و ژاپن و توسعه کمی دانشگاهها در ایران که سرانجام با اتلاف هزاران میلیارد تومان سرمایه به جایی میرسیم که ظرفیت بیش از ۷۰ درصد این مراکز آموزش عالی هنوز تکمیل نشده است!؟ در ایران داشتن دانشگاه در هر شهر و روستایی را نشانه مدنیت و توسعهیافتگی میدانیم و بر این اساس چندین برابر کشورهای توسعه یافته دانشگاه و مراکز آموزش عالی تاسیس میکنیم که اکثر این سرمایه گذاریها دچار چالش شدهاند. در همین راستا، کارخانههای خودروسازی آلمان و ژاپن که سالانه میلیون ها خودرو صادر میکنند به اندازه انگشتان یک دست هستند ولی در ایران دهها کارخانه خودروسازی تاسیس کرده که در بسیاری مواقع دچار بیکیفیتی، عدم رقابت در تولید هستیم. وقتی میگویند شهری باید منطقه ویژه اقتصادی داشته باشد و یا بندر خشک تاسیس کند. به یکباره همه شهرهای مجاور اعلام میکنند که: «ما هم منطقه ویژه اقتصادی را درخواست داریم» متأسفانه در حوزههای مختلف دچار چنین آفتی در رشد و توسعه منطقهای هستیم. غالباً به رشد کمی میاندیشیم نه توسعه بر اساس توان منطقه، شهر یا استان خود… به تعبیری دیگر اقیانوسی میشویم به عمق چند سانتیمتر…
تفکر ایلیاتی در این زمینه موجب گردیده که دهها هزار میلیارد تومان اعتبار در توسعه احساسی نه عقلانی به هدر میرود. در استانی مثل اصفهان چندین کارخانه فولاد و ذوبآهن افتتاح میکنیم در صورتی که این توسعه به شدت نیازمند آب است. از طرف دیگر به دلیل کمآبی، مردم و کشاورزان و به خصوص زایندهرود عزیز خشک و یا دچار بیآبی فصلی میگردد؟!
چرا به جای تفکر ملی و برنامهای برای توسعه، تفکر منطقهای توأم با چاشنی تعصب را ترویج میکنیم!؟ در این کشور ۸۰ هزار پروژه نیمه تمام بر روی زمین مانده که بسیاری از آنها توجیه علمی و منطقهای ندارد و به گفته معاون وزیر کشور در ۲۷ خرداد سال ۱۳۹۹ که : ” به اعتباری بالغ بر ۸۰۰ هزار میلیارد تومان نیاز میباشد “.
۸۴ سال پیش یعنی در سال ۱۳۱۶ شمسی برای نخستین بار شورای تنظیم برنامه، برای فعالیتهای عمرانی در کشور شکل گرفت، در اول تیرماه همان سال این شورا، گزارشی درباره تهیه برنامه عمومی اقتصادی کشور به پهلوی اول داد تا توسعه کشور بر اساس برنامه محوری تدوین شود. اما پس از گذشت چندین برنامه در کشور، شورای عالی آمایش سرزمین در جلسه ۱۳۹۹/۱۲/۱۱ در راستای بند الف ماده ۲۶ برنامه ششم توسعه کشور و احکام دائمی مصوبه مجلس، سند آمایش سرزمین کشور و استانها را تصویب کرد. این سند بعنوان سند بالادستی مرجع بوده و همه دستگاههای اجرایی و بانکها را مکلف کرده که مبنای توسعه و دادن تسهیلات را، این سند قرار دهند تا از هدر رفتن مکرر منابع انسانی، اقتصادی کشور جلوگیری شود.
راستی سهم استان…… از سند آمایش سرزمین چیست؟ برش شهرستانی آن چگونه تدوین شده است. راهبردهای اجرایی آن به چه روش هایی مشخص و اعلام میشود؟!
چرا این سند در مجامع عمومی و رسانهای، علمی و پژوهشی و تشکلهای مردمنهاد به بحث و بررسی گذاشته نمیشود!؟ آیا هدف آن است که این سند راهبردی نیز مانند سایر اسناد و برنامههای توسعه به بایگانی و یا موزهها سپرده شود؟!
با در نظر گرفتن این مهم که اجرای این سند توسط دستگاههای اجرایی تکلیفی است و نیازمند برنامههای کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت اجرایی میباشد امیدواریم استانداران، فرمانداران و سازمان مدیریت و برنامهریزی در کنار رونوشت کردن آن که به نظر میرسد پس از چندین سال و هزاران ساعت کار کارشناسی تدوین گردیده با تشکیل دبیرخانه فعالی در این زمینه: اطلاع رسانی بایستهای در عملیاتی شدن مفاد آن فراهم آورند.
مطلب پیشنهادی
قول مسکن معاون وزیر راه و شهرسازی به کارگران
مدیر عامل سازمان ملی زمین و مسکن با بیان اینکه تا تمام کارگران متقاضی مسکن را خانهدار نکنیم، آرام نمینشینیم، گفت: تا کنون برای ساخت ١۴٠ هزار واحد مسکن کارگران زمین تامین و به مدیران صنایع ارائه شده است.