سه شنبه , ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۴ قبل از ظهر
  • کد خبر 17565
  • در دنیای امروز با افزایش روزافزون اهمیت شهرها و رقابت بین آن‌ها، مسئولان می‌کوشند با یافتن یا ایجاد منابعی جدید و مزایای رقابتی، رشد و توسعه پایدار شهرها را تضمین و جایگاه رقابتی آن‌ها را تثبیت کنند، حال آنکه یکی از این منابع و مزیت‌های رقابتی، فراهم کردن امکانات فرهنگی و تفریحی همراه با سازماندهی و برگزاری رویدادهای خاص و جشنواره‌های سالانه است. این موضوع از آن رو اهمیت دارد که نقش رویدادها در توسعه و ارتقای جایگاه رقابتی میزبانانشان با توسعه امکانات و زیرساخت، موضوعی اثبات‌شده است، پس می‌توان گفت وقوع آن‌ها در مکان‌های شهری در واقع به خدمت گرفتن مکان برای خلق هویت و در عین حال ایجاد ویژندهای شهری است، درواقع مهم نیست که علت برگزاری یک رویداد چه باشد بلکه مهم شرکت‌کنندگانی هستند که هر یک انتظارات خاص خود را از جشنواره دارند اما در این بین بسیار مهم است که در نظر داشته باشیم برگزاری جشنواره‌ها تأثیرات بسیار چشمگیری را به‌ویژه بر اقتصاد، جامعه، فرهنگ و همچنین آینده شهر میزبان خواهد داشت. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در این خصوص با دانش‌آموخته دکتری شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه گفت‌وگویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید: مهران گومه با بیان اینکه ما در شهرهایمان با دو نوع زیست یا زندگی مواجهیم، گفت: نخست زندگی عادی و روزمره که در لایه‌ها و فضاهای شهری در جریان است مثل اینکه روزانه شما از منزل خود برای رفتن به سر کار و یا خرید خارج شده و در فضای شهری حاضر می‌شوید. این نوع از زیست شهری را می‌توان اتفاقات اجباری در شهر به‌حساب آورد. وی با اشاره به اینکه نوع دیگری از زیست شهری در پی بروز اتفاقات و برگزاری رویدادها در شهر رقم می‌خورد، افزود: درواقع اگر ما به‌دنبال آن هستیم که مردم در شهر دارای حیات اجتماعی بوده و در عین حال خود شهر نیز از این حیات برخوردار باشد، می‌بایست زندگی رویدادی را در آن تقویت کنیم. این دانش‌آموخته دکترای شهرسازی با تأکید بر اینکه در پی برگزاری رویدادها و وقایع می‌بایست در مسیر تقویت حیات اجتماعی شهر، زندگی مردم را از شرایط معمولی و همیشگی برای مقاطعی خارج کرد، افزود: این وقایع را می‌توان به بهانه‌های مختلف در شهر رقم زد پس نیازی نیست که برای آن بهانه و دست‌آویز پیچیده‌ای فراهم کرد مثل آئین‌های ملی و مذهبی با توجه به زیرساخت‌های طبیعی و تاریخی که در شهر وجود دارد. گومه با تأکید بر اینکه در شهرهای چندفرهنگی و دارای قدمت و زمینه تاریخی، فرهنگی و هنری ظرفیت اجرا و برگزاری رویدادها بسیار قوی‌تر از سایر شهرها است، ابراز کرد: برای مثال برگزاری رویدادهای مذهبی همچون عاشورا و تاسوعا امروزه در شهرهای مختلف در برخی از شهرهای ایران به یک ویژند (برند) تبدیل شده و سالانه خیل عظیمی از مردم از شهرهای مختلف در این شهرها حاضر شده تا از نزدیک شاهد برگزاری این مراسم مذهبی باشند. وی با تأکید بر اینکه ظرفیت‌های ملی ما برای برگزاری رویدادها در بستر فرهنگ، متناسب با شرایط هر شهر، مناسبت‌هایی همچون یلدا، نوروز و چهارشنبه‌سوری است اذعان کرد: علاوه بر این می‌توان رویداد‌هایی را به‌صورت تخصصی برای هر شهر تعریف کرد، از جشنواره غذا گرفته تا جشنواره موسیقی، تئاتر و غیره. وی با تأکید بر اینکه حتی امکان برگزاری این مراسم‌ها با توجه به ظرفیت طبیعی در شهر قابل اجراست که ازجمله آن می‌توان به برگزاری جشنواره پاییزی که سال جاری در بافت تاریخی (خیابان اکباتان) همدان برگزار شد و توانست نظر و نگاه بسیاری را همراه خود کند، افزود: حتی بزرگداشت شخصیت‌های فرهنگی یک شهر را نیز می‌توان در رویدادهای شهری گنجاند. این دانش‌آموخته دکتری شهرسازی با بیان اینکه با برگزاری این مراسم‌ها می‌توان شهر را از حالت عادی خارج کرده و به او شور و حال بخشید، اذعان‌کرد: نکته این است که این شور و حال در وهله نخست آن فضا و شهر را در مقیاس آن رویداد سرزنده کرده و جنب و جوشی به فعالیت‌ها می‌دهد و در عین حال ممکن است چندین واحد صنفی نیز در کنار حضور مردم متناسب با خریدی که در بیشتر رویدادها شاهد آن هستیم، منتفع شوند. گومه ادامه داد: در یک نگاه کلان این جنب و جوش یقیناً تأثیرگذارتر خواهد بود مثلاً در آستانه برپایی رویدادی همچون نوروز غالباً اسفندماه در شهر شاهد جنب و جوش خاصی هستیم به طوری که کل بازارها در شهرهای مختلف سرزنده هستند. وی با تأکید بر اینکه رویدادها همواره در پویایی اقتصاد شهر مؤثر خواهند بود، اذعان کرد: اگر بتوانیم بهانه برگزاری آن را در شهر بیشتر کنیم این توسعه اقتصادی را بیشتر در شهر احساس خواهیم کرد. این دانش‌آموخته دکتری شهرسازی با بیان اینکه حضور مردم در پی برگزاری رویدادها در بخش‌های مختلف می‌تواند رونق را به شهر هدیه، کند، افزود: امروز به کمک فضای مجازی چنین اتفاقاتی را می‌توان در وسعت بیشتری یعنی استانی و ملی تعریف کرد. گومه ادامه داد: برای مثال همه‌ساله در شهر ادینبورگ اسکاتلند سالانه به مدت یک ماه شاهد برگزاری جشنواره بین‌المللی در راستای بازیابی جنگ‌های آن با انگلستان در پی استقلال هستیم، اذعان کرد: مردم این شهر نیز به مدت یک ماه لباس‌های محلی می‌پوشند و محیط شهری نیز برای این جشنواره آماده می‌شود. این استاد شهرسازی با تأکید بر اینکه در این مقطع زمانی هتل، مسافرخانه و حتی رستوران و فضاهای تفریحی شهر میزبان گردشگرانی از سراسر جهان است که این خود آورده بالای اقتصادی را به‌دنبال دارد، اذعان کرد: طبق برآوردهای انجام‌شده این رویداد نیاز یک‌ساله مالی این شهر را تأمین می‌کند. گومه با بیان اینکه برگزاری رویدادهای فرهنگی و تاریخی این‌چنینی در شهرها می‌تواند هویت‌بخشی را برای شهر به‌دنبال داشته و به ویژندی برای تأیید داشته‌های این شهرها در دل بازدیدکنندگان از آن شهر بدل شود، ابراز کرد: با توجه به ظرفیت‌های تاریخی بیشتر شهرهای ایران یقیناً برگزاری رویداد‌های تاریخی و معرفی شخصیت‌های فرهنگی، امکان‌پذیر است. وی با تأکید بر اینکه برگزاری یک رویداد در یک شهر تنها مختص آن فضای نیست، اذعان کرد: درواقع گردشگر با حضور در یک شهر علاوه بر بازدید از رویداد با سایر فضاهای شهر نیز ارتباط برقرار کرده که خود آورده اقتصادی بالایی را برای شهر رقم می‌زند. این شهرساز همدانی با بیان اینکه در شهرهای ایران نیز در مقیاس خرد باید در راستای شناسایی ظرفیت‌ها برای برگزاری رویداد‌ها اقدام کرد، گفت: برای مثال چند سال پیش در همدان شاهد برگزاری جشنواره‌های غذاهای سنتی بودیم که مورد استقبال هم قرار گرفت. گومه با اشاره به اینکه برگزاری رویدادها علاوه بر بعد اقتصادی می‌تواند بر ارتقای زیرساخت‌های شهری نیز تأثیر‌گذار باشد، افزود: یقیناً متناسب با جشنواره‌ها، شهر باید برای میزبانی از میهمان خود در بخش‌های مختلف زیرساخت لازم را مهیا کند و مطلوبیت لازم را در پی داشته باشد. وی با اشاره به اینکه این رویدادها در جایی موفق عمل می‌کند که شهرها به لحاظ زیرساختی از مطلوبیت کافی برخوردار هستند، اذعان کرد: امروز با توجه به محدودیت اقتصادی حادث‌شده بر شهرها برگزاری این رویدادها می‌تواند به محرک اقتصادی در شهر بدل شود، علاوه بر این در تقویت فرهنگ نیز مؤثر خواهد بود مثلاً در رویدادی همچون چهارشنبه‌سوری که یک موضوع فرهنگی است مدیریت شهری می‌تواند آن را به‌صورت مدیریت با مشارکت مردم به اجرا درآورد. این عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی با تأکید بر اینکه برگزاری رویدادها حتی در افزایش امنیت فضاهای شهری مؤثر واقع می‌شود، تشریح کرد: جمیعت و حضور آن در مکان خود نویدبخش افزایش امنیت و رویدادپذیری آن است. گومه با تأکید بر اینکه مدیریت شهری باید برای برگزاری مراسم‌ها در شهر برنامه داشته باشد، گفت: آنچه مسلم است اینکه شهر تنها معبر و خیابان نیست بلکه یک اجتماع است؛ بنابراین مدیریت شهری در نگاه کلان به‌عنوان متولی می‌بایست این اجتماع را به‌صورت پویا حفظ کند حال آنکه یکی از رویکردهای تأثیرگذار در این راستا برگزاری رویدادهاست. مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد در عرصه ویژندسازی برای یک شهر اگر رویداد را به‌عنوان رسانه شهری در نظر بگیریم کارکرد آن کمتر از تلویزیون‌های بزرگ‌مقیاس میادین یا بنرها و تابلوهای بزرگ شهری نیست با یک تفاوت و آن ایجاد فرصت تعامل و تأثیرگذاری! در واقع رویدادها همچون یک رسانه پیام‌هایی را برای مخاطب طراحی و منتقل می‌کنند تا او را تحت‌ تأثیر قرار داده و وادار به واکنش کنند؛ بنابراین چارچوبی که این رویدادهای شهری برای پیام‌رسانی اعم از فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی و غیره تدارک می‌بینند به‌عنوان پیام‌های شهری به مخاطبان منتقل می‌شود، بنابراین وقتی با رویدادهای شهری به‌خصوص محله‌ای روبه‌رو می‌شویم پیام آن را به روشنی درمی‌یابیم که محله در حال تعامل با مخاطبانش است و این یعنی زنده بودن محله، شهر و سرزندگی و مشارکت، بنابراین با تأکید بر نقش رسانه‌ای رویدادها، مدیریت شهری در همه شهرها باید با تأکید بیشتر برای طراحی رویدادهای محله‌ای و شهری نقش پیام‌رسانی آن را مورد توجه قرار دهد و امکان بیشتری برای بروز و ظهور استعدادهای شهری ایجاد کند، این امر فرصتی برای کنار هم قرار گرفتن مردم در بخش‌های مختلف است.
    طرح جامع مدیریت شهری و روستایی؛ ابهام در تعاریف و مفاهیم

    طرح جامع مدیریت شهری و روستایی؛ ابهام در تعاریف و مفاهیم

    یکی از ویژگی‌های مهم طرح جامع مدیریت شهری و روستایی ارائه تعاریف و مفاهیم در ماده ۳ طرح یادشده است. از جمله تعاریف و اصطلاحات طرح عبارت‌اند از امور حاکمیتی، امور تصدی‌گری، امور محلی، مدیریت یکپارچه و تعاریف مربوط به دسته‌بندی شهرها تحت عنوان کلان‌شهر، شهر بزرگ، شهر میانی و شهر کوچک و در‌نهایت تعاریفی جدید از شهر جدید، شهرک، حریم پایتخت و حریم کلان‌شهر.

    بررسی و تدقیق در تعاریف و اصطلاحات مندرج در طرح، ابهامات و سؤالاتی را پیشاروی مخاطبان و علاقه‌مندان حوزه مدیریت شهری قرار می‌دهد. از جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

    ۱. در ماده ۴ طرح، ساختار نظام مدیریت امور محلی مشتمل بر استانداری، فرمانداری، بخشداری، شهرداری و دهیاری تعریف شده است و در ماده ۳ طرح یادشده در تعریف امور محلی آمده است: «آن دسته از وظایفی که در محدوده و حریم شهرها و حریم روستاها، در ارتباط با خدمات‌رسانی مستقیم به ساکنان است و به استثنای امور امنیتی، دفاعی و قضائی و…» (سایر امور را در بر می‌گیرد). در‌حالی‌که اساسا استانداران، فرمانداران و بخشداران مقامات کشوری تلقی شده و وظایف امنیتی بر عهده دارند.

    برای مثال، فرماندار مسئولیت برقراری و حفظ نظم و امنیت در شهرستان را بر عهده دارد و همین معنا نیز در محدوده استان و بخش بر عهده استانداران و بخشداران است؛ ازاین‌رو ماده ۴ باید اصلاح شود و مقامات کشوری حذف شوند و ساختار نظام امور مدیریت محلی محدود به شهرداران و دهیاران شود یا اینکه تمامی لوازم و تبعات محلی‌بودن را برای مقامات یادشده پذیرفت، از جمله اینکه مقامات مذکور منتخب مردم باشند و به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط شوراهای بخش، شهرستان و استان انتخاب شوند. این ابهام در ماده ۵ نیز در «انتخاب فرمانداران از طریق مشورت با شورای شهرستان» تکرار شده و فرمانداران را موقعیتی ملی – محلی  بخشیده است.

    ۲. در بند ت از ماده ۳ طرح «مدیریت یکپارچه» به شرح ذیل تعریف شده است: «در این الگو اداره امور شهر و روستا مستلزم دربرگرفتن طیفی از نهادهای دولتی، عمومی و بخش خصوصی است. وظایف و عملکردهای مدیریت شهری و روستایی می‌تواند توسط سازمان‌های مختلفی انجام گیرد و این سازمان‌ها باید با هم هماهنگ بوده و با همکاری و مشارکت در راستای توسعه شهر یا روستا گام بردارند».

    درخصوص تعریف یادشده نکاتی به شرح ذیل قابل طرح است:

    الگوی پذیرفته در این طرح، «الگوی مدیریت واحد شهری» است نه الگوی «مدیریت یکپارچه»؛ بنابراین باید تعریف مدیریت واحد شهری جایگزین مدیریت یکپارچه شهری شود. در الگوی مدیریت واحد شهری همه امور شهرسازی و عمرانی، زیربنایی، فرهنگی و اجتماعی، حمل‌ونقل و ترافیک، محیط زیست و منابع طبیعی و مانند اینها از دولت منتزع شده و به شهرداری‌ها واگذار می‌شود و در‌واقع آنچه این طرح در موارد مختلف دنبال کرده است، پیاده‌کردن الگوی مدیریت  واحد شهری است.

    ۳. در بند الف ذیل ماده ۳ امور حاکمیتی به شرح ذیل تعریف شده است:

    «آن دسته از اموری که با استناد به ماده ۸ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۸/۷/۱۳۸۶ تحقق آن موجب اقتدار و حاکمیت کشور است و منافع آن بدون محدودیت شامل همه اقشار جامعه است و مشتمل بر سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، نظارت، پایش، هدایت و راهبری است که باید توسط دولت و سایر دستگاه‌های اجرائی انجام شود».

    به نظر می‌رسد امور حاکمیتی در تقابل با امور محلی تعریف شده است. به این معنا که امور حاکمیتی توسط دولت مرکزی انجام شود و امور محلی توسط مدیران امور محلی، یعنی شهرداران و دهیاران. اما نکته قابل‌تأمل اینکه برخی از وظایف کنونی شهرداری‌ها از جنس امور حاکمیتی است. برای مثال جلوگیری از دست‌فروشی و رفع سد معبر به معنای محروم‌‌کردن بخشی از شهروندان در بهره‌برداری از فضای عمومی (پیاده‌روها) است و شهرداری این حق حاکمیتی را به موجب قانون دارد یا اینکه به موجب ماده ۱۰۰ قانون شهرداری، جلوگیری از ساخت‌وسازهای بدون پروانه ساختمانی از وظایف شهرداری‌هاست و حتی در صورت صدور رأی تخریب توسط کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون، شهرداری می‌تواند تخلفات احداثی را قلع و تخریب کند و این نیز به‌معنای محروم‌کردن شهروندان از حق بهره‌برداری از فضای بالای زمین تحت مالکیت آنهاست که این نیز جزء امور حاکمیتی است؛ بنابراین امور محلی از وظایف دولت مرکزی نیست و باید به مدیران امور محلی واگذار شود‌ ولی امور حاکمیتی در انحصار دولت مرکزی نیست و مدیران امور محلی نیز برخی از وظایف حاکمیتی را  بر عهده دارند.

    نکته دیگری که درباره این تعریف در طرح می‌توان یادآوری کرد، این است که بهتر بود طراحان در تعریف امور حاکمیتی صرفا به ماده ۸ قانون مدیریت خدمات کشوری ارجاع می‌دادند؛ چراکه تعریف مندرج در طرح قسمتی از تعریف امور حاکمیتی در ماده ۸ قانون یادشده به‌صورت ناقص است و اینکه تکرار ماده قانون یادشده در طرح مجلس  نادرست است.

    ۴. در بند ب از ماده ۳ نیز «امور تصدی‌گری» تعریف شده است. با این هدف که امور تصدی‌گری قابل واگذاری از دولت به شهرداری‌ها و بخش غیردولتی است‌ ولی به مواد ۱۳ تا ۱۵ قانون مدیریت خدمات کشوری ارجاع داده شده و هم اینکه مجددا در این طرح امور یادشده تعریف شده که بهتر است صرفا به قانون مدیریت خدمات کشوری ارجاع داده شود.

    ۵. در بند ع ماده ۳ حریم پایتخت تعریف شده است و محدوده آن مستند به سند اصلی طرح جامع شهر تهران مصوب ۵/۹/۱۳۸۶ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران عنوان شده است. در‌حالی‌که ارجاع قانون‌گذار به طرحی که افق آن درسال ۱۴۰۵ است، صحیح نیست و پیشنهاد می‌شود با حذف تاریخ صرفا به طرح جامع پایتخت اشاره شود.

    ۶. ذکر مجدد برخی از تعاریف و اصطلاحاتی مانند شهر جدید، شهرک، منظومه روستایی، طرح هادی روستایی و مرکز خدمات کشاورزی و روستایی و عشایری که قبل‌تر در قوانین مرتبط آمده است، ضرورتی نداشته و در صورت لزوم، ارجاع به قوانین یادشده کافی است و نیازی به تکرار نیست.

    ۷. در برخی از مواد طرح تعاریف جدیدی از مفاهیم قابل استفاده در نظام مدیریت شهری و روستایی ارائه شده که قابل بررسی و تحلیل است و در یادداشت دیگری می‌توان به آن پرداخت از جمله تعاریفی چون روستا، آبادی، حریم کلان‌شهر، واحدهای تقسیمات شهری مانند محله، برزن، ناحیه و منطقه شهرداری.



    مطلب پیشنهادی

    شهرهای بدون مانع برای افراد دارای معلولیت

    شهرهای بدون مانع برای افراد دارای معلولیت

    شهرهای هوشمند فراگیر ملزم به اجرای اصولی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان شهروندان و افزایش استقلال همه افراد از جمله افراد دارای معلولیت هستند تا تمام ویژگی‌های کلیدی شهر هوشمند از جمله حمل‌ونقل، آموزش، اشتغال، امکانات اجتماعی و رفاهی برای همه ساکنان قابل‌دسترس باشد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *