یکشنبه , ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۶:۲۶ بعد از ظهر
  • کد خبر 1489
  • انباشت علمی در ایران

    در فقدان عدم انباشت علمی در ایران(بخش اول)

    برزن نیوز: تولید نظریه های متعدد در جامعه علمی جهانی در حالی مشکلات بسیاری را برای آنها حل می کند، امکان باز تولید همان راه حل را در ایران ندارد. در حالی که تنها در بخش دانشگاهی و آنهم بطور خاص در تحقیقات پایان نامه ای سالانه ۳ هزار میلیارد تومان هزینه می   شود ولی این هزینه منجر به تولید راه حل عملی برای مشکلات موجود و یا تولید نظریه ای انقلابی نمیگردد. این بحث در همه حوزه ها مطرح بوده و مختص علوم شهری نیست و حتی در علوم طبیعی که دارای خروجی های قابل لمس تری است این مشکل به چشم می خورد.

    سوالات متعدد و مکرری بین نسلی(در طول زمانی طولانی) تکرار میگردد که دارای پاسخ بوده ولی در مرحله اجماع بر مسئله فاقد ابزار لازم برای اثر گذاری میباشند. مباحث و مشکلات متعددی در حوزه   های مختلف در حالت عام و در حوزه شهرسازی در شکل خاص آن وجود دارد که دارای راهکارهایی برای حل و رفع می باشند ولی این راهکارها منجر به حل مشکل نمیگردند و هر روز بر عمق مسئله افزوده و راه حل ها کمتر و کمرنگتر میگردند به نحوی که پاره ای اوقات تصور پایان خط را برای محققین ایجاد می کند.

    در پیشرفت علمی هم پیشرفت خطی مفروض است و هم بر اساس نظرات تامس کوهن گسست یا به معنایی تولید پارادیمی کل گرا و قیاس ناپذیر مطرح می شود. حال چه به پیشرفت خطی و تلقی انباشتی معتقد باشیم چه بر تولید پاردایم با ویژگیهایی کوهنی معتقد، متوجه می شویم در هیچ یک از فرایندها در حال حاضر در حال تولید راه حل نیستیم. سوالات انتقالی از نسلی به نسل دیگر با وجود راه حل نشان عدم تغییر زبان می   دهد. زبان بعنوان یک نشانه تغییر و یا انباشت و یا حتی گسست مطرح است. واژه حرکت در مفهوم ارسطویی و واژه حرکت در فلسفه نیوتنی دو کارکرد متفاوت داشته که نشان از تغییر مسئله و فلسفه می دهد در حالی این تغییر زبان در جامعه علمی ما مطرح نیست.

     درحال حاضر حجم عظیمی از مطالعات در تمام حوزه   ها در حال تهیه است ولی منجر به تغییر زبان نمی شوند. این شرایط بحرانی شاید مقطعی انقلابی در مفهوم انقلاب علمی از نگاه پوپر و یا کوهن  باشد ولی بحرانی که تولید کننده زبان پیشرونده نباشد تخریب مجدد به همراه خواهد داشت. مجالی برای پرداخت به شرایط انقلابی موجود نیست بلکه هدف پرداخت به موضوع عدم انباشت علمی در شرایط حاضر است. هر چند در حال حاضر پارادایم موجود امکان پاسخ بسیاری از مسائل را نداشته و باید منتظر پارادایم جدیدی بود که سازمانهای منحصر به خود و شرایط موجود را تولید کند.

     تلقی انباشتی متعقد است جریان علم چون جریان رودخانه ای میماند که در مسیر خود هر لحظه در حال عظیمتر و گسترده   تر شدن است و هر کار علمی منجر به انباشتی در حال و آینده موضوع مورد تحقیق یا حوزه های مختلف میگردد و معتقد است انسان موجود باهوشی نیست بلکه از انباشت علمی توانسته بسیاری از مسائل خود را حل کند. حال با وجود هزینه   های گزاف در حوزه تحقیقاتی چرا این انباشت در ایران صورت نمیگردد؟

    حوزه سوال گسترده بوده و تعدد پاسخ به همراه خواهد داشت ولی چند پاسخ می   تواند تلنگر پیش زمینه   ای ایجاد کند برای حل این مسئله.

    ۱- عدم اجماع حوزه ای

    وقتی یک راه حل منجر به حل مسئله میگردد که اجماع بر سر راه حل ایجاد گردد وگرنه راه حل صرف حتمی بودن نمی   تواند منجر به حل مسئله شود. این عدم اجماع  در حوزه علوم اجتماعی شدیدتر و در علوم طبیعی کم رنگتر بوده ولی در حال حاضر ساختارهای اجماع ساز وجود نداشته و یا در صورت وجود رسالت خود برای اجماع بر موضوع واحد را انجام نمی   دهند؛

    ۲- بستر اجتماعی

    تناقضات بین روح علم و بستر فرهنگی موجود اجازه بروز و ظهور راه حل را نمی دهد. بستر اجتماعی و زمینه ای مرحله انقلابی یا گسست علمی را هم ایجاد می   کنند که به علت عدم وجود این مسئله رخ نمی   دهد جریان فکری سنت گرا و سنت ستیز و تنش بنیادی موجود بین این دو توان بروز راه حل را تا زمانی یکی از این دو گروه قدرت اجماع سازی را به وسیله ساختارهای خود در دست دارد را در ایران نمی دهد.

    ۳- عدم انباشت شکلی

    حتی در ساده  ترین سطح تلقی انباشتی هم شکل رویه  ای باید به نحوی باشد که تلقی انباشت را ایجاد کند. یعنی در ساختار آموزش پایه  ای تا عالی و سیستم تحقیقاتی و اجرایی در حالت شکلی باید این انباشت به چشم بخورد. دسترسی به تمام تحقیقات قبلی ، تجارب و نتایج گذشته از شکل می  تواند استرداد شود حتی اگر به تحول یا حرکت انباشتی منجر نشود.

    حال برای نتیجه  گیری و در شکل حوزه  ای کردن این بحث و مختص کردن آن به شهرسازی می  توان گفت ساختار  های اجماع ساز در حوزه شهرسازی مانند شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، دانشگاه  های و انجمن  های تخصصی و… فاقد دیدگاه اجماع سازی علمی می  باشند و بیشتر بر تصویب شکلی و رویه  ای تکیه دارند و هر راه حل جدیدی در این جریان به اجماع نمی  رسد تا بعنوان تکنیک اجرایی در همه حوزه  های مربوط اعمال گردد. در حوزه شهرسازی بستر اجتماعی نیز به گونه  ای است که توان بازار و شبکه قدرت رانتی بر ستیز بین افکار علمی حاکم بوده و امکان تولید و انباشت علمی را نمی دهد و در حالت شکلی نیز حوزه شهرسازی فاقد ساختاری است که بتواند وظیفه تجمیع سازی تلاش ها و تحقیقات را فراهم آورد. برای برون رفت از این شرایط باید اقدامات پایه ای مطرح شده و به اجرا گذاشته شده و فارغ از نتیجه انباشت به انباشت علمی بپردازد و بعد منتظر حل مسئله ها، تولید زبان جدید و در نهایت شهرهایی کارآمدتر و پایدارتر در چارچوب پاردایم های استخراج شده باید بود.

     

     

     



    مطلب پیشنهادی

    بتن نفوذپذیر؛ راه نجات شهرها از رواناب

    بتن نفوذپذیر؛ راه نجات شهرها از رواناب

    تغییرات اقلیمی شدید منجر به وقوع سیل‌های ویرانگر در شهرها شده است و نحوه سنگ‌فرش خیابان‌ها که مانع نفوذ آب به داخل زمین می شود نیز در تشدید این موضوع بی‌تاثیر نیست. طی چند سال گذشته استفاده از بتن نفوذپذیر به‌عنوان راه‌حلی برای مقابله با این چالش و نجات شهرها مطرح شده است.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *