یکشنبه , ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۴:۳۳ بعد از ظهر
  • کد خبر 6124
  • مسکن اجتماعی
    مسکن اجتماعی

    شش توهم “وزارت راه و شهرسازی” برای پالایش پایتخت

    شاید عمده­ ترین توهم گزارش ۲۴۰ صفحه­ای وزارت راه و شهرسازی (که چکیده آن در مقاله فوق ذکر شده) را باید در حمله “دون کیشوتی” به تعین سقف جمعیتی دانست، که آنرا در ۱۴۰۵ در ۱/۹ میلیون­نفر در نظر گرفته است، بدلایل زیر:

    توهم اول: مقایسه جمعیت حاصل از پروانه­های ساختمانی صادره، بعداز تصویب طرح جامع تهران، با سقف جمعیت­پذیری مصوب[۱].

    جدول زیر اطلاعات پروانه­های صادره شهر تهران را (از ۸۶ تا ۹۳) نشان می­دهد.

     

    سال مساحت زیربنا مأخذ عنوان گزارش/منبع
    ۱۳۸۶ ۱۵۹۲۷۴۲۶٫۲ مرکز آمار ایران برآورد از روی چکیده نتایج طرح جمع­آوری اطلاعات پروانه­های ساختمانی صادر شده توسط شهرداریهای کشور ۱۳۸۷ (با فرض ۷۰ درصد زیربنای کل به عنوان مسکونی)
    ۱۳۸۷ ۱۹٫۵۳۰٫۲۳۸ مرکز آمار ایران چکیده نتایج طرح جمع­آوری اطلاعات پروانه­های ساختمانی صادر شده توسط شهرداریهای کشور ۱۳۸۷
    ۱۳۸۸ ۸٫۴۸۱٫۸۸۸ مرکز آمار ایران چکیده نتایج طرح جمع­آوری اطلاعات پروانه­های ساختمانی صادر شده توسط شهرداریهای کشور ۱۳۸۸
    ۱۳۸۹ ۱۹٫۴۱۳٫۰۸۲ شهرداری تهران برآورد از روی اطلاعات http://staristics.tehran.ir/1390  (افزایش ۳۹ درصدی سال ۹۰)
    ۱۳۹۰ ۲۱٫۸۲۴٫۷۲۴ شهرداری تهران http://statistics.tehran.ir/
    ۱۳۹۱ ۲۴٫۲۴۴٫۴۳۱ مرکز آمار ایران اطلاعات پروانه­های ساختمانی صادر شده توسط شهرداری­های کشور ۱۳۹۱
    ۱۳۹۲ ۲۳٫۳۴۸٫۹۳۷ مرکز آمار ایران اطلاعات پروانه­های ساختمانی صادر شده توسط شهرداری­های کشور ۱۳۹۲
    ۱۳۹۳ ۱۰٫۹۵۴٫۵۸۹ مرکز آمار ایران اطلاعات پروانه­های ساختمانی صادر شده توسط شهرداری­های کشور ۱۳۹۳
    جمع ۱۵۳٫۷۲۵٫۳۱۵ یکصد و پنجاه و سه میلیون مترمربع

    بدین­ترتیب پروانه زیربنای مسکونی از سال ۱۳۸۶ تا پایان سال ۱۳۹۳، مجموعاً ۱۵۳۷۲۵۳۱۵ مترمربع است.

    حتی اگر ۵۰% پروانه بازسازی محسوب شود، مقدار پروانه ابنیه جدید برابر است با:       مترمربع ۷۶۸۶۲۶۵۸= ۲/ (۱۵۳۷۲۵۳۱۵)

    با احتساب ۲۴ مترمربع برای هر نفر (براساس سرانه­های مصوب طرح جامع)، سرانه زیربنای مسکونی، جمعیت اضافه شده به تهران براساس پروانه­های ساختمانی عبارتست از:

    *  ۲/۳ میلیون­نفر براساس پروانه­های ساختمانی صادر شده به جمعیت تهران اضافه خواهند شد.          ۳۲۰۲۶۱۱ = ۲۴ ÷ ۷۶۸۶۲۶۵۸

    بنابراین جمعاً تهران به ۱۱ میلیون نفر می­رسد.                                                                                             ۱۱۰۰۲۶۱۱ = ۳۲۰۲۶۱۱ + ۷۸۰۰۰۰۰

    • بدین­ترتیب حتی با احتساب ۵۰% پروانه­های احداث بنا، به عنوان اضافه ساخت، نسبت به بنای تخریب شده (که بسیار کم است چون حداقل بناهای ۲ طبقه به ۵ طبقه بدل می­شوند)، جمعیت­پذیری تهران با اتمام این ابنیه به ۱۱ میلیون­نفر می­رسد که از سقف ۱/۹ میلیون نفر یاد شده بیشتر می­شود. لذا حتی اگر تا تهیه طرح جدید، از صدور هر گونه پروانه ساختمانی دیگر، به­جزء برای بازسازی واحدهای تخریبی (آن هم در همان مساحت تخریب شده و با همان زیربنا) و خدمات غیرانتفاعی خودداری نمود، دستیابی به هدف اصلی طرح فوق ناممکن است. بگذریم از اینکه وزارت راه و شهرسازی (پس از دریافت این آمار) تنها احداث ساختمان­های بیش از ۱۲ طبقه را ممنوع کرده است.

    البته قابل ذکر است تراکم متوسط ساختمانی در طرح جامع (با احتساب سرانه زیربنای مسکونی ۲۴ مترمربع و سرانه زمین مصوب مسکونی ۵/۱۷ مترمربع) معادل ۱۳۷ درصد می­باشد. در حالی که در ضوابط طرح جامع، تراکم­های مسکونی عام از ۱۸۰ درصد شروع می­شود. که این موضوع، به خودی خود منجر به افزایش ساخت بنا و جمعیت شهر می­شده است و شورایعالی به هنگام تصویب طرح به این امر توجه نکرد و فکر کرد اگر سقف جمعیتی تعیین کند، این امر نیز محقق می­شود. یعنی اگر از هم­اکنون هیچ پروانه­ ساختمانی جدیدی در تهران صادر نشود، نیز این امر شدنی نیست.

    • بد نیست یادآوری شود که برای تعیین سقف جمعیتی تهران در طرح گذشته مجموعه شهری تهران ۱۳ جلسه شورایعالی وقت گذاشت و هنوز مرکب، آن مصوبه خشک نشده بود، که جمعیت این سقف را درنوردید.

    توهم دوم- در مهاجرت به شهرها اصولاً خود شهرها نقش مفعولی دارند و برنامه­های آمایش سرزمین و توزیع متعادل شغل در کشورست، که می­تواند، مهاجرت را کنترل کند و عدم وجود چنین برنامه­ای (همچنان که در حال حاضر این چنین است) بدون شک سیر مهاجرت به شهرهای بزرگ و تهران را قطع نخواهد کرد.

    بنابراین توهم دوم، وزارت راه و شهرسازی (طی سالیان دراز) اینست، که فکر می­کند با تصویب سقف جمعیتی در شورایعالی (و در طرح­های شهری) می­تواند به کنترل جمعیت بپردازد.

    لازم به یادآوریست که، حتی در شهرهایی که وزارت راه و شهرسازی مایل به افزایش جمعیت است و آنرا افزایش می­دهد نیز، این امر محقق نمی­شود.

    توهم سوم- توهم سوم وزارت راه و شهرسازی اینست که فکر می­کند با عدم اجازه ساخت، جمعیت شهرها کنترل می­شود، در حالی که روستاییان و شهروندان شهری کوچک (بعلت غم نان و گرسنگی)، بدنبال کار، اگر لازم باشد آلونک­نشینی و زاغه­نشینی را، به گرسنگی در روستاها، ترجیح می­دهند. همانطور که همتایان آنها در افریقا، حتی اگر لازم باشد با قایق­های شکسته (همراه با همسر و فرزندانش) خطر عبور از دریای مدیترانه را به سوی اروپا بجان می­خرند.

    توهم چهارم- توهم چهارم وزارت راه و شهرسازی اینست که، فکر می­کند، که تفکیک طبقاتی را، می­توان با جلوگیری از توسعه محلات فقیرنشین در جنوب شهر، از بین برد و لابد می­خواهد آنها را به محلاتی با قیمت­های زمین متری ده تا پانزده میلیون تومانی شمال شهر منتقل کند.

    در حالی که جلوگیری از احداث محلات مناسب گروه­های زیر خط فقر شهری، فقط موجب راندن آنها به مکان­های بدتر، دورتر و ناامن­تر خواهد شد. در واقع این روش پاک کردن صورت مسئله است.

    توهم پنجم- توهم پنجم وزارت راه و شهرسازی اینست که، فکر می­کند، تا به­حال عقل هیچ کارشناس شهرسازی، ترافیک و یا مسئول دیگری نرسیده بود، که یکی از راه­حلهای عمده نجات شهرهای بزرگ از ترافیک دستیابی به یک شبکه ریلی کامل در شهرست (در رو و یا زیر زمین است) و فکر می­کند که حالا که این کشف بزرگ را کرده، دیگر کار تمام است و اصلاً توجهی به سختی­هایی که این امر (بخصوص از نظر تأمین هزینه دارد) نمی­نماید و نمی­داند که همین تعداد خط ریلی پایتخت، سانتی­متر به سانتی­متر، با چه سختی فراهم شده است.

    توهم ششم: توهم بعدی این وزارت اینست که، فکر می­کند که شهرسازی و شهرسازان قادرند که به رفع مشکل کم درآمدها اقدام نمایند و نمی­داند که اقتصاد کلان کشور، برنامه­های جامع وسیعی برای این امر لازمست که نه­تنها این وزارت، بلکه تا سالها کل دولت هم قادر به حل آن نیست.

    لازم به ذکرست، معمولاً وزارت راه و شهرسازی و شهرداری­ها با درج این نکته­ها در برنامه­های خود، قصد پاک کردنش از صورت مسئله را دارند و از این طریق اقدامات ضروری برای اسکان کم­درآمدها را نیز از برنامه­هایشان حذف می­کنند.         

    [۱] . (محقق:محمدامین سعیدی دانشجوی دکتری شهرسازی)

     



    مطلب پیشنهادی

    نخاله‌هایی که دیگر مخرب نیستند

    نخاله‌هایی که دیگر مخرب نیستند

    زیبایی بصری شهر و کاهش آلودگی‌هایی که زندگی انسان‌ها را تحت تاثیر قرار می ‌دهد از دیر باز مورد توجه شهروندان و مدیریت شهری بوده اما موضوع نخاله‌های ساختمانی از آن دست آلودگی‌های محیطی زیستی است که شهرهای روبه توسعه با آن دست و پنجه نرم می‌کند. در گزارش زیر به بررسی فرآیند بازیافت و چگونگی برخورد با این چالش مخرب پرداخته‌ایم.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *