واژه “شهرسازی” در کشور ما اولین بار شاید با تغییر قانون “وزارت آبادانی و مسکن” سابق در سال ۱۳۵۳ به” وزارت مسکن و شهرسازی” رایج گشت. نامی که به لحاظ نظری و همه جانبه با آبادانی و عمران یعنی “ساختن” عجین بوده و با خود به یدک می کشد. بعدها این به عنوان یک گرایش آنهم از نوع کالبدی (Physical) در پرداختن به شهر و مسائل پیچیده آن تقویت شد. به عبارتی می توان گفت که واژه شهرسازی در ایران از ریشه لغت ساختن می آید، همچنانکه ماشین سازی، کشتی سازی، هواپیما سازی و غیره در قالب صنعت ساخت شکل می گیرد. بنظر می رسد که پدید آوران این واژه ، شهر را به مثابه ساخت چند خیابان، جاده ، میدان، ساختمان ، مسجد و بیمارستان و… که کالبدی اند، فرض و تعریف نمودند، در حالیکه مسائل شهر بسیار فرا تراز شکل کالبدی و ساخت فیزیکی آن است و کسی نمی تواند مسئولیت ساخت پدیده پیجیده ای مثل شهر را به عهده بگیرد که در این مقال نمی خواهم بدان بپردازم. بنابراین آنچه بنام شهرسازی در ایران در دانشکده های شهرسازی تدریس می شود، نسبت به رشته های دیگر جدید تر است و می توان آن را رشته نو پایی دانست که بیشتر در قالب مطالعات کالبدی پایه گذاری شده و نزدیک به برنامه ریزی به مفهوم مداخله در شهر از طریق تنظیم فضا و فعالیت به منظور بهبود کیفیت زندگی ساکنان است.
واژه «شهرسازی» در کشور ما اولین بار شاید با تغییر قانون «وزارت آبادانی و مسکن» سابق در سال ۱۳۵۳ به «وزارت مسکن و شهرسازی» رایج گشت. نامی که به لحاظ نظری و همهجانبه با آبادانی و عمران یعنی «ساختن» عجین بوده و با خود به یدک میکشد. بعدها این به عنوان یک گرایش آن هم از نوع کالبدی (Physical) در پرداختن به شهر و مسائل پیچیده آن تقویت شد. به عبارتی میتوان گفت که واژه شهرسازی در ایران از ریشه لغت ساختن میآید؛ همچنانکه ماشینسازی، کشتیسازی، هواپیماسازی و غیره در قالب صنعت ساخت شکل میگیرد. بهنظر میرسد که پدیدآوران این واژه، شهر را به مثابه ساخت چند خیابان، جاده، میدان، ساختمان، مسجد، بیمارستان و … که کالبدیاند، فرض و تعریف نمودند، در حالیکه مسائل شهر بسیار فراتر از شکل کالبدی و ساخت فیزیکی آن است و کسی نمیتواند مسئولیت ساخت پدیده پیچیدهای مثل شهر را به عهده بگیرد.
بنابراین آنچه تحت عنوان شهرسازی در ایران در دانشکدههای شهرسازی تدریس میشود، نسبت به رشتههای دیگر جدیدتر است و میتوان آن را رشته نوپایی دانست که بیشتر در قالب مطالعات کالبدی پایهگذاری شده و نزدیک به برنامهریزی به مفهوم مداخله در شهر از طریق تنظیم فضا و فعالیت به منظور بهبود کیفیت زندگی ساکنان است.
اکثر دانشکدههای شهرسازی در ایران در درون دانشکدههای معماری یا در کنار آن شکل گرفتهاند و دارای دو گرایش برنامهریزی شهری و طراحی شهری میباشند که اخیرا در برخی دانشگاهها گرایش مدیریت شهری نیز به این دو افزوده شده است. در حالیکه در کشورهای انگلیسی زبان آنچه نزدیک به رشته شهرسازی است در قالب گرایشهای مختلف نظیر معماری، برنامهریزی شهری، طراحی شهری، طراحی منظر، مطالعات شهری ، جغرافیا و حتی مطالعات توسعه پایدار تدریس میشوند.
شهرسازی یک فعالیت متکثر و چند دسیپلینی متشکل از برنامهریزان شهری، نقشهبرداران، جامعهشناسان، مهندسین عمران، جمعیتشناسان، مهندسین محیط زیست و زلزله، اقتصادانان شهری و … میباشد. معادلی برای واژه “شهرسازی” در زبان انگلیسی وجود ندارد. در ادبیات مرتبط تنها جایی که عبارت سیتی بیلدینگ (City Building)به معنای “شهرسازی” در انگلیسی به کار رفته است، در مقاله شهر اسلامی ژانت ابولقود جغرافیدان، جامعهشناس و متخصص برجسته مسائل شهری است که مترجم خوب و فهیم آقای دکتر جلال تبریزی در ترجمه “کتاب مکان و حس لامکانی” به توصیه مرحوم مصطفی مؤمنی به دلیل اینکه این عبارت را فعالیتی متکثر و منبعث از فرهنگ بومی ایجاد ساخت شهرها به کار برده شده است، به معنای “شهرسازی” ترجمه کردهاند. وی همچنین نقل میکند که فینشتین (۱۹۹۴) نیز با دیدی انتقادی عبارت “شهرسازان” (City Builders) را به کار برده است؛ که منظور وی از شهرسازان عاملانی هستند که در تولید شهر سرمایهداری نقشی کلیدی ایفا میکنند که در بسیاری موارد با برنامهریزان، همانطور که ادوارد رلف آنها را در همین کتاب به این نام خوانده در این مسیر همدست هستند.
واژه urban انگلیسی و urbain در فرانسه، از ریشه urbanus لاتین یعنی «شهری» یا «متعلق به شهر» میآید. واژه «urban» از قرن چهاردهم ابداع و عملاً از قرن شانزدهم در زبانهای اروپایی رایج میشود. برخی واژه اربانیزم را که در زبان فرانسه به معنای «شهر گرایی» یا «شهر شناسی» است و منظور از آن عمدتاً «علم معماری کاربردی برای ساخت شهرهاست» و اولین بار توسط لوئیس ویر به کار برده شده است، به نوعی معادل شهرسازی به کار میبرند. همچنین واژه «urbanite» در زبان فرانسه به معنی «علم شناخت و تحلیل مسائل شهری» به ویژه از دیدگاه مدیریتی و حکومت و برنامهریزی شهری بوده و از پیشینهای طولانیتر برخوردار است و واژه «urbanist» که به «شهرساز» نیز ترجمه شده است از آن گرفته شده است. همچنین باید توجه داشت که کلمه اربانیزشین یا اربانیزاسیون که در زبان انگلیسی و فرانسه ( با تلفظ متفاوت) نیز به معنی «شهرنشینی» است به فرایند وسیع و همهجانبه موضوعهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و قومی «اسکان در شهر» اشاره دارد و نه به یک گرایش و رشته خاص دانشگاهی، به جای «شهرسازی» به کار میبرند. گرچه به نظر میرسد این واژه به مفهوم شهرسازی بیشتر نزدیک باشد، اما با این وجود لازم است تا واژه شهرسازی در ایران بازتعریف شده و به جنبههای غیرکالبدی آن نظیر مسائل انسانی، اجتماعی و فرهنگی توجه شود. همچنین از پیشوندهای غیرعلمی نظیر «مهندسی شهرسازی» نیز جلوگیری به عمل آید.