جمعه , ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱:۱۳ بعد از ظهر
  • کد خبر 1260
  • حفره فضاها، بدیل‌هایی برای فضای هموار جهانی

    حفره فضاها، بدیل‌هایی برای فضای هموار جهانی

    فضای حفره (holey space)، سومین فضا از فضاهای ماشین‌بنیان است که ساکنانش را متالورژیست‌های دوره‌ گرد و آواره تشکیل می‌دهند؛ فضایی است به نسبت زیرزمینی که در عین حال می‌تواند در قامت برآیندی از فضای هموار و فضای ناهموار نیز تقریر شود. فضای حفره، فضایی زیرخاکی شبیه پنیر سوئیسی می‌باشد که عملا به تفکیک خاک (sol) فضای سیال هموار و زمینِ (terre) ناهموارِ متجسدِ متصلبِ ساکن می‌انجامد و از ترکیب آن‌ها اجتناب می‌ورزد. در این فرایند تفکیکی و مبتنی بر اجتناب از همرَسِــش، فضای حفره محل شک است و ظن. از نظر ژیل دلوز نشان‌دار شدن قابیل، نشان توراتی به منظور تجسد داغ گناه نیست، بلکه نشان‌گر تعلق به وضعیتی زیرْخاکی است؛ چرا که فضای حفره، توسط ساکنان روی زمین در قامت فضای آفریده‌شده توسط دزدها و خلاف‌کارها تفسیر می‌شود.

    فضای حفره وجوه تفاوت عمده‌ای با فضای هموار و سیال و فضای منقسم متصلب و ساکن ناهمگون دارد. حفرهْ‌زی‌یان و تونل‌کن‌های خسته و از دل و دماغ افتاده، کم و بیش تحت قیمومیت دولت نیستند و غالبا در اتحاد با روستاییان و کوچ‌نشینان علیه دولت مرکزی عمل می‌کنند. از همین روست که این بنیانِ ماشینی در فضای حفره متبلور گردیده و در ترکیب با فضای هموار به ریزوم‌ها شکل می‌دهد؛ اگر‌چه این آمیزش به واسطه پرداختی دولتْ مبنا مسدود می‌گردد.

    رابطه سابقا مثبت فضای هموار و حفرهْ فضاها تغییر کرده است. در حال حاضر دولت‌ها قادرند فضاهای همواری بیافرینند که عمیقا تحت کنترل هستند و از سوی دیگر تحت لوای همین فضای هموار نوعی مداخله نظامی را نیز ترتیب دهند. فضاهای حفره صرفا بر قرار فرار از چشمان جاسوسی دولت هوشمند رونق گرفتند و موجبات رفتن به زیرزمین فراهم آمد. آیا نه این است که می‌توان فضاهای هموار جدید یا حفره‌فضاها را بدیلی دانست برابر فضایی هموار در یک سازماندهی جهانی. پل ویریلیو در همین راستا بر شکل گیری زیست زیرزمینی در “لایه های معدنی” تأکید می‌گذارد؛ سبک زیست و سکونتی که ارزش‌های بی‌نهایت متنوعی را شکل می‌دهد. چنین تغییر رویکردی کاملا واضح و مبرهن است؛ دولت‌های جهانی، به رهبری امریکا، خطر “دولت‌های [به ظن‌شان] سرکش” را در بوق و کرنا کرده‌اند؛ دولت‌هایی که حالا توانمندی این را دارند که زرادخانه‌های تسلیحاتی‌شان را به زیر زمین برند تا از چشم ماهواره‌ها دور باشد و گرفتار برنامه‌های جاسوسی نشود. اولین این مثال‌ها را می‌توان در سال ۲۰۰۳ و ظن نسبت به کره شمالی مطرح کرد، اما بیشترین تبلور این نگره را می‌توان در “حمله پیش‌گیرانه” امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ به بهانه ماهیت آزمایشگاه‌های مخفی تولید سلاح‌های کشتار جمعی و امکانات ذخیره‌سازی این سلاح‌ها مشاهده کرد. جنگ پسا یازدهم سپتامبری امریکا نیز عملا مواجهه‌ای بوده است با حفرهْ فضاهای شبکه معروف القاعده که ظاهرا تعداد بسیار زیادی پناهگاه زیرزمینی در اختیار دارند که با ظرافت نیز طراحی شده‌اند. البته در این میان، تونل‌ها و بانکرهای دولت امریکا از هر نوع سوءظنی بری هستند.

    فضای سایبر و فضای جنگلی نیز می‌تواند نقش حفرهْ فضا را ایفا کند؛ آن‌ها پوششی محافظ برای عملیات زیرزمینی فراهم می‌آورند. ارتش‌هایی هم‌چون فارک از جنگل برای مراقبت از خودشان استفاده می‌کنند، نیروهای دولتی نمی‌توانند وارد این محوطه‌ها شوند، پوشش گیاهی این جنگل‌های غالبا بارانی نیز می‌تواند پوشش مناسبی برابر حملات هوایی باشد، فضای سایبر نیز دارای شکاف‌ها و فضاهای خالی بی‌نهایت زیادی است، حفراتی که هکرها از درون آن‌ها به سایت‌ها و سرورها حمله می‌کنند.

    مروری بر تونل‌های فراری که طی جنگ سرد در حیاط‌های حومه شهرها ساخته شده بود نیز می‌تواند جنبه دیگری از کنش متقابل فضای حفره، فضایی ناهموار و فضایی هموار را نشان می‌دهد و البته شبکه فاضلاب و تونل‌های مترو نیز می‌توانند همین پرداخت را تداعی کنند و از همین روست که مد نظر متخصصان شهری‌اند.



    مطلب پیشنهادی

    طرح ترافیک ۴۰ ساله تهران نیازمند جراحی

    طرح ترافیک ۴۰ ساله تهران نیازمند جراحی

    سالهاست که مدیران شهری برای کنترل ترافیک و تسهیل در تردد طرح ترافیک را در معابر مرکزی تهران اجرایی می‌کنند، طرحی که حالا با گذشت چهار دهه از اجرای آن به لزوم بازبینی و تغییرات این طرح اشاره می‌شود.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *