با توجه به اهمیت موضوع مشورت در زندگی جمعی انسان و همچنین با توجه به اصل حاکمیت مردم که در اصل ۵۶ قانون اساسی مورد توجه قرار گرفته است، شوراها یکی از رکن های تصمیمگیری و اداره امور کشور معرفی شده اند؛ اعضای شوراها منتخب مردم هستند و در نتیجه میتوانند مشکلات و مسائلی را که عموم مردم یک منطقه با آن مواجه هستند، بهتر درک کرده و حل کنند؛ پیشبرد برنامهها و سرعت بخشیدن به جریان امور، واگذاری کار مردم به خود آنها، احترام به مردم و استفاده از افکار و ایده های آنها، آگاهسازی مردم از امور، کاستن فشار از دولت و بالا بردن توان آن و نظارت بر موسسات و سازمانهای دولتی در حدود اختیارات قانونی شوراها از مهمترین اهداف تشکیل شوراها است که در اصل یکصدم قانون اساسی هم بر آنها تاکید شده است.
انتقال تدریجی مدیریت امور و مسائل محلی و منطقهای از دولت به مردم با هدف جلب مشارکت مردم در حوزههای اجتماعی، عمرانی، بهداشتی، آموزشی، اقتصادی، رفاهی و دیگر امور، از مهمترین اهداف درازمدت تشکیل شوراها است.
داستان شورای شهر در اهواز داستانی پر فراز و نشیب است و در دورههای گذشته، کمک ها و تلاش ها و مشکلات و مصائب این نهاد مردمی در کنار هم بوده است. اگر از عملکرد شورای اهواز در دورههای اول و دوم به دلیل گذر زمان بگذریم، در خصوص شورای سوم باید گفت که در این دوره علی رغم همه تلاش هایی که برای شهر اهواز انجام شد، شاهد وقایع نامناسبی هم بودیم که اوج آن در انحلال این نهاد مردمی نمود کرد.
شورای اسلامی شهر اهواز در دوره سوم با ۹ عضو به نامهای سیدحمید حسنزاده، رمضان منجزی، داریوش ممبینی، آرزو بابادی، قاسم حمادی، اسکندر زنگنه، غلامرضا سبزعلی، سیدمهدی آلبوشوکه و حجتالاسلام و المسلمین سیدرضا فلاحیمقدم تشکیل شد؛ این شورا پس از انتخاب و استیضاح ۲ شهردار، سرانجام شهردار سوم یعنی محمدرضا شمسایی را برای مدیریت شهری اهواز انتخاب کرد، ولی پس از گذشت حدود یک سال، اعضای شورا به این نتیجه رسیدند که این شهردار هم مناسب شهر اهواز نیست و باید استیضاح شود.
مشکلات شورا با شهردار اهواز از زمستان سال ۸۸ اوج گرفت و برخی اعضا، ازجمله رییس شورا در جلسات علنی بارها عملکرد شهرداری و شخص شهردار را مورد انتقاد قرار دادند؛ نداشتن تعامل با شورای شهر و عملکرد نادرست شهرداری، از جمله مواردی بود که معمولا اعضای شورا به آن اشاره میکردند و البته تعدادی از اعضای شورا و شهروندان نیز با این توضیحات موافق نبودند و اعتقاد داشتند که فعالیتهایی که در شهر اهواز انجام میشود، قابل قبول است.
به هر صورت شهردار وقت اهواز از سوی اعضای شورا برکنار شد و پس از آنکه اعضای شورای سوم در خصوص شهردار بعدی اهواز به نتیجه واحدی نرسیدند و شهر اهواز برای بیش از یک سال با سرپرست اداره میشد، سرانجام رای انحلال شورای سوم اهواز صادر شد.
پس از انحلال شورای سوم، منصور کتانباف به پیشنهاد استاندار وقت خوزستان و تایید وزارت کشور شهردار اهواز شد. در دوره مدیریت کتانباف در اهواز شورایی وجود نداشت؛ در این دوره فعالیتهای بسیاری در شهر اهواز انجام شد که بسیاری معتقدند نبود شورای شهر، عامل موفقیتهای کتانباف بوده است و در مقابل برخیها نیز شورا را بازوی توانمند برای همراهی شهردار میدانند.
همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲، انتخابات چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز در کشور برگزار شد و ۲۱ عضو شورای چهارم اهواز مشخص شدند. شورای چهارم که نسبت به شورای سوم پرجمعیتتر بود، در همان روزهای ابتدایی آغاز به کار خود، تعویض شهردار را در دستور کار خود قرار داد و از میان گزینههایی که مطرح میشد، سرانجام سیدخلف موسوی شهردار اهواز شد.
زیبا صالحپور، هدایت ممبینی، قربانعلی سعادتنیا، اسکندر زنگنه، سید مهدی آلبوشوکه، جانعلی خورشیدی، کاظم سواری، حسین حیدری، احمد باورساد، حجت مظفری، آذر زمانپور، عاشور سواریپور، رامی علاسوند، علی ناصری، غلامرضا سبزعلی، ابتسام الباجی، مریم ابریشمکار، هوشنگ شیرمردی، جمشید سلحشور، سیدمحمد جواد رضوی و ناجیسواری اعضای شورای شهر اهواز در دوره چهارم بودند. در این دوره هم تعداد اعضای شورا افزایش یافته و هم طیف جمعیتی متنوعی از نظر قومیتی و همچنین تحصیلات و سوابق کاری بر کرسیهای شورای اهواز نشستند.
فرماندار اهواز نیز تغییر کرد و اسماعیل ارزانی در مراسم معارفه، خود را عضو بیست و دوم شورای شهر اهواز دانست و معتقد بود که میتوان با همدلی و هماهنگی و به دور از خشونت و “بدون شمشیر” کار را پیش برد.
شورای چهارم تا پایان با سیدخلف موسوی کنار آمد و فعالیتهای موثری هم در شهر انجام شد که از آن جمله میتوان به تعریض پل سوم و همچنین ایجاد زیرگذر و روگذر در اهواز اشاره کرد و شورای چهارم نیز به نظر میرسد هرطور که بود، با شهردارش کنار آمده است؛ با این وجود برخی انتظار بیشتری از شورای پنجم داشتند و معتقد بودند شورای چهارم به وظایف نظارتی خود، آنگونه که شایسته است، عمل نکرد و انتظار بیشتری از آن میرفت؛ ولی هرچه که بود، مشکلات شورای سوم را نداشت و حداقل چراغ شورا، روشن ماند.
در روزهای پایانی کار شورای چهارم، فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن فیلم تعدادی از اعضای شورا را در حال نزاع با یکدیگر میدیدیدم و در فاصله کوتاهی شاهد انتشار وسیع آن بودیم. انتشار این تصاویر، بار دیگر مردم شهر اهواز را با تردید مواجه کرد و تعریف و تمجید از شوراهای شهرهای دیگر، باز هم به اصلیترین موضوع بحث اهوازیها تبدیل شد.
هرچه که بود، انتخابات برگزار شد؛ اسامی منتخبان شورای شهر در همه شهرهای کشور اعلام میشد، ولی خبری از اعلام نتایج شورای شهر اهواز نبود. روزها گذشت و حواشی متعددی ایجاد شد تا بالاخره اسامی نهایی ۱۳ عضو شورای اهواز نیز اعلام شد. در همان روزهای ابتدایی پس از اعلام اسامی بود که منتخبان شورای پنجم با حضور در خبرگزاری ایسنا در خوزستان، از بیمها و امیدهایشان گفتند. مساله مهمی که شورای پنجم با آن مواجه است، تلاش برای بازگرداندن اعتماد شهروندان به شورای شهر و عملکرد شورایی است و منتخبان نیز در آن نشست تاکید کردند که تنها راه بازگرداندن اعتماد مردم، عملکرد منطقی شوراست. همچنین انتخاب یک شهردار کارآمد، هدف مشترک اعضای حاضر در نشست بود.
انتخاب شهردار، نخستین و مهمترین اقدام شورای پنجم است و این روزها گزینههای متعددی برای تصدی این مسئولیت مطرح هستند. از همان روزهای ابتدایی پس از اعلام نتایج، گزینههای متعددی مطرح شد و حتی اسم محمدباقر قالیباف نیز به میان آمد. ولی اصلیترین گزینهای که پس از برگزاری مراسم تحلیف اعضای شورا مطرح شد، مهدی جمالینژاد، شهردار وقت اصفهان بود که در خرداد ۱۳۹۴ با ۱۹ رای موافق و ۲ رای ممتنع، از سوی شورای شهر اصفهان منصوب شده بود. با روی کار آمدن شورای پنجم شهر اصفهان نیز جمالینژاد یکی از هشت کاندیدای مورد نظر شورا بود، ولی انصراف داد.
جمالینژاد به اهواز آمد و بازدیدی از مناطق مختلف شهر نیز داشت و برخی اعضای شورا نیز در این بازدید وی را همراهی کردند. در کنار نام وی، از سیدکریم حسینی (معاون اسبق استانداری خوزستان)، علیرضا عالیپور (سرپرست شهرداری منطقه ۲ اهواز)، سیدعلی بحرینیمقدم (معاون اقتصادی استانداری خوزستان)، محمد صفری (معاون فنی و عمرانی شهرداری اهواز)، محمودرضا شیرازی (شهردار اسبق آبادان)، محمدعلی دواییفر (شهردار اسبق دزفول) و محسن وطنخواه (معاون اسبق حمل و نقل و ترافیک شهرداری اهواز) و همچنین منصور کتانباف (شهردار سابق اهواز و شهردار یکی از مناطق تهران) نیز به عنوان گزینههای شهرداری اهواز مطرح شدند.
در این میان، اخباری که از شورا منتشر میشد نشان میداد که مذاکرات با جمالینژاد به خوبی پیش میرود و حتی گفته شد که وی به همراه خانواده به اهواز آمده است. شنبه هفتهای که گذشت، بنا بود جلسه انتخاب شهردار برگزار شود، ولی نشست لغو شد و در فاصله اندکی، خبر انتصاب جمالینژاد به عنوان شهردار یزد منتشر شد!
شایعه و واقعیت، در کنار هم منتشر شد، تا اینکه فلسفی، رییس شورا، به سرعت نشستی خبری ترتیب داد و گفت: آقای جمالینژاد گفته بود اگر قرار باشد که سکاندار شهرداری اهواز شوم باید اکثر اعضای شورای شهر یعنی حداکثر ۱۰ یا ۱۱ عضو به این جمعبندی درباره انتخاب من به عنوان شهردار اهواز رسیده باشند و مایل هستم در چنین فضایی کار کنم. در نشستها، جلسات و رایزنیهایی که شورا برگزار کرد، در مورد انتخاب آقای جمالینژاد به عنوان شهردار اهواز، یک جمعبندی حداقلی در میان هفت نفر از اعضا ایجاد شد و حتی این رقم به هشت نفر نیز رسید و هیچ مشکل خاصی در این زمینه وجود نداشت. هر گزینه دیگری با رای هفت یا هشت عضو شورا، میتواند شهردار شود. همزمان با این مسائل، شورای شهر یزد که خواهان آقای جمالینژاد بود، نیز لحظه به لحظه مسائل اینجا را دنبال میکرد. در آخرین تماس من با آقای جمالینژاد انتخاب وی به عنوان شهردار یزد تایید شد.
هرچه که بود، جمالینژاد شهردار یزد شد و حالا صحبت از گزینههای بومی است؛ ولی ظاهرا اعضای شورا هنوز هم به جمعبندی نرسیدهاند و جلسه امروز شورا نیز به دلیل غیبت ۵ عضو، تشکیل نشد. لحظاتی پیش نیز سیدکریم حسینی، یکی از گزینههای بومی تصدی شهرداری، انصراف خود را اعلام کرد و در گفتوگو با ایسنا، علت اصلی انصراف خود را عدم به نتیجه رسیدن شورا و بنبست ایجاد شده دانست و افزود: قطعا در تصمیم من هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا اعضای شورا تا فردا به نتیجه میرسند یا خیر. ولی نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که باید مراقب اعتماد مردم شهر به شورا باشیم. شورای شهر، جای کار سیاسی نیست، بلکه جایگاهی نظارتی دارد. شرایط این روزهای شهر اهواز هم شرایط قابل قبولی نیست و بسیاری از پروژههای شهری، بلاتکلیف مانده اند و وضعیت خدمات شهری نیز مورد پسند مردم شهر نیست. بیم آن میرود که شورای پنجم نیز در مسیری اشتباه پای بگذارد که نتیجه آن، تنها از دست رفتن موقعیتهای توسعه شهرمان باشد. مردم شهر، منتظر عملکرد معقول شورا و شهرداری هستند و اگر اینبار نیز اعضای شورا به اختلافات دامن بزنند، به نظر میرسد مردم دیگر به شورا اعتماد نکنند.
نکته دیگر اینکه قطعا اگر شهردار بومی باشد، مشکلات و معضلات را بهتر لمس میکند، ولی بومی بودن، اصل نخست نیست، بلکه شهردار شهری آشفته مثل اهواز، باید توانمند و کارآمد باشد و حال اگر آن فرد کارآمد بومی هم بود، بهتر.
مردم شهر، منتظرند که هرچه زودتر شهرداری کاربلد برای شهرشان انتخاب شود؛ چشم روی هم بگذاریم، سال به پایان میرسد و فرصت کار، اندک است.