دیشب در کلابهاوس گفتگویی با موضوع طرح جامع تهران برپا شد که تعدادی از افراد کلیدی مؤثر در تعریف، تهیه و تصویب طرح جامع حضور داشتند.
مطرحشدن دوباره طرح جامع تهران (با همه کاستیها، تناقض و ایرادات بنیادینش) بهانه خوبی است برای گفتگوی حول مفهوم «توسعه» که موضوعی بهشدت مغفولمانده است.
اما موضوع دیگری که میتوان از جلسه دیشب استخراج کرد (که البته بخش مهمی از دادههای آن بهواسطه تجربه کاری در جامعه مهندسان مشاور معمار و شهرساز جمعآوری شده است) رویکرد این جامعه معمار و شهرساز به جایگاه صنف مهندسان مشاور معمار و شهرساز در نظام برنامهریزی است.
در این رویکرد مابهازای بیرونی جامعه شهرساز به نقشهها و گزارشهای طرحها (در اینجا طرح جامع تهران) محدود میشود. با این محدودسازی به دفاع از خود میپردازند که «ما تمامی اسناد و مدارک را برای شهری دوکراتیک و نوآور آماده کرده بودیم، اما متأسفانه حاکمیت تمام دستاورهای ما را به هیچ تبدیل کرد».
با فرض درست بودن این ادعا، خاتمه دادن تحلیل به اینجا تنها مرثیهخوانی است. این تحلیل نیازمند عمیق شدن بیشتر نه در محتوای طرح بلکه در تحلیل نیروهایی است که فضای برنامهریزی شهری در ایران را اشغال کردهاند. یعنی میبایست به این پرسشها پاسخ داد که در دو دهه اخیر نیروهای نظام برنامهریزی چگونه متحول شده است و مهندسان مشاور در دوران اوج خود (در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰) چگونه برای اشغال این فضا بازی کردند؟ آیا جایگاه «کارگزار و مشاور» مهندسان مشاور برای تحقق یک شهر دموکراتیک و خلاق کافی است؟ مهندسان مشاور چه پیوندی با بدنه اجتماع خوردهاند که خود را نمایندگان برحق مردم میدانند؟ آیا حتی برای کارمندان متخصص و غیرمتخصص خود توانستهاند فضای امن کاری فراهم کنند تا شاید آنها بتوانند بدنه اجتماعی این شرکتها شوند؟
تمام این پرسشها یک وضعیت ناگزیر را فریاد میزند و آن این است که مهندسان مشاور معمار و شهرساز اگر فرض کنیم که دغدغه شهری دموکراتیک و خلاق را دارند میبایست نظام برنامهریزی را به فضایی تخصصی تقلیل ندهند و آن را بهعنوان یک فضای سیاسی بپذیرند.
در این فضا میبایست جبهه مقاومت و مبارزه خود را شکل دهند و بهواسطه پیوند خوردن با بدنه اجتماع قدرت خود را برای چانهزنی و مقاومت در برابر خواستهای غیرمنطقی کارفرمایان افزایش دهند. مذاکره تنها زمانی معنا دارد که توازن قوایی در طرفین مذاکره وجود داشته باشد بنابراین قدرتیابی شرکتهای مهندسان مشاور (فقط و فقط از طریق پیوند با بدنه اجتماعی) میتواند فضای برنامهریزی را بهگونهای اشغال کند تا بتوان به سمت برنامهریزی و طراحی شهری دموکراتیک و خلاق پیش رفت.
کانال خوانش انتقادی شهر