به گزارش برزن نیوز به نقل از تبریز بیدار،این روزها هرچند نام تبریز ۲۰۱۸ بلندتر از همیشه در فضای رسانهای و افکار عمومی برای جذب گردشگران شنیده میشود اما تلاشی عینی، اثرگذار و مداوم برای جذب اعتبارات دولتی از سوی مسئولین کشوری، استانی و شهری دیده نمیشود.
توگویی لفظ «تبریز ۲۰۱۸» صرفاً به نقل محافل سخنرانی مسئولین تبدیل گشته است تا همگی از اهمیت این رخداد بینالمللی و فواید بیپایان آن سخن بگویند! اما دراینبین رقیب دیگری نیز برای سال تبریز پیدا شد و آن نیز شهر همدان و انتخاب این شهر بهعنوان پایتخت گردشگری کشورهای آسیایی است.
شاید در این رقابت بینشهری و بینالمللی یک تجربه پیشینی بتواند نگاهی گستردهتر، دقیقتر و عمیقتر را به رویمان بگشاید. همین سال ۲۰۱۷ میلادی، شهر مشهد از سوی سازمان اسلامی آیسسکو شهر بهعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام تعیین شد و با توجه به صبغه فرهنگی چندین قرن آن، بسیاری این رخداد را فرصتی بینظیر برای توسعه فرهنگی مشهد و تبدیلشدن به قطبی در جهان اسلام قلمداد کردند، اما سال ۲۰۱۷ فرارسید و انبوه وعدهها و برنامه ها همچون ورقهای یک تقویم رویهم تلنبار شد و به تاریخ پیوست.
برای بررسی این تجربه زیسته نزدیک، بهتر است نگاهی گذرا به این رخداد و نقاط ضعف آن بیندازیم. واقعیت آن است اگر مشهدیها فرصتی ۷ ساله برای برنامهریزی اقدامات مشهد ۲۰۱۷ در اختیار داشتند، اما در حقیقت ۲ سال مانده به آن به فکر این رخداد افتادند و زمانی از این رخداد سخن گفتند و برایش کار کردند که دیگر دیر شده بود.
ساختار ناکارآمد در اجرا
راس ساختار مشهد ۲۰۱۷ به وزارت خانه ای سپرده شد که همواره در جذب اعتبارات و اقدامات ضربتی لازم در حوزه اجرا موفق نبود. به گمان بسیاری از پژوهشگران مشهدی، سپردن راس این هرم به شخص رئیس جمهور یا معاون اول او، قطعا قدرت بیشتری را در به خط کردن حوزه های مختلف وزارتی در بدنه دولت به همراه می داشت که فی نفسه برگزاری جلسه بررسی رویداد بین المللی «تبریز ۲۰۱۸» با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور اقدام مناسبی بوده است.
جای خالی رسانه ها
از سیمای خراسان رضوی و رسانه های محلی بگیرید تا سیمای ملی و رسانه های مکتوب کشور، هیچ یک نگاه جدی به این رویداد بین المللی نداشته و شمار ارجاعات جدی و تولیدی آن ها به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید.
بحران مخاطب شناسی
نگاهی گذرا به برنامه های پیش بینی شده برای سال ۲۰۱۷ از سوی مسئولان، گویای آن بود که هیچ تلاش جدی و اثرگذار بین المللی صورت نگرفته و رنگ و بوی بین المللی این رخداد، در سطح و نمایشی بوده است و بسیاری از برنامه های اجراشده و پیش بینی شده مصرف داخلی داشت که این نکته ضعف برای رخداد تبریز ۲۰۱۸ نیز صدق می کند
خلأ مردمی!
مردم مشهد چقدر از برگزاری این رویداد بین المللی در شهرشان آگاه بودند و نقش آن ها در این میان چیست؟ این نیز یکی از نکات ضعفی است که مردم تبریز در جزئیات کلان تبریز ۲۰۱۸ با آن دست و پنجه نرم می کنند و نقش مردم در اتفاقات این سال در هاله ای از ابهام باقی مانده است.
امید به تدبیر دولت !
اگر از نقش دولت در راهبری مطلوب کلان رویداد مشهد۲۰۱۷ نتوان کرد، چراکه نگاه متفاوت دولت به سیاست حاکم در مشهد و تلاش برای ایجاد دوقطبی و دوگانگی با امام جمعه این شهر مجال توجه جدی به این شهر را گرفت و سیاست را بر فرهنگ شهر چیره ساخت.
هرچند خوشبختانه چنین نگاه سیاسی از سوی دولتمردان به رخداد تبریز ۲۰۱۸ مشاهده نمی شود، اما شاید تفکرات محدودانه قومیتی منجر به بی توجهی دولت به این رویداد مهم گردیده و حمایت مالی از سوی دولیت برای مهمترین رویداد گردشگری کشور دیده نمی شود. اعتبار تبریز ۲۰۱۸ در لایحه بودجه از ۷۰۰ میلیارد به ۱۰ میلیارد و سپس با لابی نمایندگان به ۵۰ میلیارد رسید که نشانگر کاهش بیش از یک چهاردم بودجه اعلامی است!
نخبگان از یاد رفته!
دست اندرکاران برنامه ریزی برای کلان رویداد مشهد۲۰۱۷ یا به سراغ نخبگان فرهنگی شهر نرفتند و یا خیلی دیر این کار صورت گرفت؛ زمانی که آردشان را بیخته و الکشان را هم آویخته بودند. این امر نیز در تبریز ۲۰۱۸ هنوز در هاله ای ابهام قرار دارد.
آمارزدگی و دیگر هیچ!
بلای آمارزدگی در حوزه اجرا و فدا کردن کیفیت برای کمیت را نیز شاید بتوان دیگر ایراد مشهد ۲۰۱۷ دانست که کارکردش فقط بلندتر کردن سیاهه رزومه و پر کردن صفحات گزارش هایی است که معلوم نیست چقدر با واقعیات تطبیق دارند. امیدواریم این بلا برای تبریز ۲۰۱۸ رخ ندهد!
این ها تنها گوشه ای از خلأها و نقایص اجرایی و محتوایی کلان رویداد مشهد۲۰۱۷ بود که از نظر گذرانده ایم، شاید نتوان اقدام بنیادین و اساسی برای برطرف ساختن نقاط ضعف اجرایی تبریز ۲۰۱۸ انجام داد، اما می توان با درس گرفتن از آن ها، این مشکلات را اصلاح نمود.