دوشنبه , ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱:۵۶ بعد از ظهر
  • کد خبر 1698
  • تهران

    تهران روزت مبارک

    تهران، برای من به مثابه یک انسان زنده است

    خاک این شهر مقدس است و  آبادانی اش رسالت بی چون و چرای ما اعضای شورای شهر

    مردم تهران آن قدر درگیر گرفتاری های زندگی در این شهر سخت شده اند که ممکن است ندانند روزی که به نام شهرشان مزین شده در کدام روز از کدامین ماه سال قرار گرفته یا اصلا از وجود چنین روزی بی اطلاع باشند.

    اما این وظیفه یک عضو شورای شهر است تا با یادآوری چنین روزی برای چندمین بار رسالتی را که مردمان همین شهر فراموش شده بر دوشش نهاده اند برای خود تکرار کند تا مبادا تمامی امید و آرزوهای شهروندان برای زیست در شهری سالم، آباد و آرام و نیز مترقی به یاس تبدیل شود.

    باری این جا تهران است و جای جای آن تکرار حیات تاریخی خود به عنوان میراث فرهنگی عظیم و ارزشمند، آسیب و کمبودهایش را هم فریاد می زند.

    این گزارش عملکرد ۱۰ جلسه ای که از پنجمین دوره شورای اسلامی تهرانْ ری و تجریش می گذرد نیست؛ این شاید بیانگر گوشه ای از دلنگرانی عضو کوچکی از اهالی مورد اعتماد مردم شهری باشد که راه پرفراز و نشیبی برای اصلاح دارد.

    به منظور بررسی حال کنونی شهر تهران از دروازه جنوب شرقی وارد می شوم؛ ابتدا برای بازدید از منطقه قیام دشت،‌ آمده ام؛ محله ای که در حریم منطقه ۱۵ قرار دارد اما به تازگی از شهر تهران جدا شده، هرچند همچنان مدیریت شهری تهران خدمات لازم را به آن ارائه می دهد؛ احساس می کنم  محله «خوب بخت»، که در دهه ۸۰ اولین سنگ بنای مداخله مستقیم درحوزه نوسازی بافت فرسوده، در آن شکل گرفته بود، من را به خود فرا می خواند. وارد خوب بخت که می شوم، تصویری ذهنم را درگیر می کند با این فکر که آیا می شود تهران را این گونه دید؟

    از خوب بخت به شمال اتابک می روم؛ از شمال اتابک به آن سوی پل؛‌ یک شکاف جدی به واسطه ی احداث اتوبان امام علی بین محله به وجود آمده که آن را به دو دنیای متفاوت تقسیم می کند؛ تصویر ذهنی ام هنوز در مورد تهران جای خود را باز می کند؛ تهرانی که من می شناختم این گونه نبود؛‌ تهرانی بود به وسعت قلب همه ایرانی ها؛  تهرانی که می شناسمش تهرانی است به عظمت تمامی قلب های شکسته ناشی از دردهایی که بر سر این شهر آمده؛ منطقه ۱۵ با دوهزار شهید آیینه ایست از تهران.

    از آنجا به سمت منطقه ۱۲ رهسپار می شوم که برای من مملو است از خاطرات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی منتهی به دلیل حاکمیت یک نگاه کالبدمحور، اینجا که قلب تهران محسوب می شود نتوانسته جایگاه واقعی اش را آن چنان که درخور اوست، به دست بیاورد؛ این منطقه که بناهای زیبای آن نشان از معماری ایرانی اسلامی کشورمان دارد و خاطرات بسیاری را در قلب خود پنهان کرده، در پیوند و اتصال به بدنه آسیب دیده بافت های شهری تصویر واقعی خود را از دست داده.

    سپس به محدوده منطقه ۲ وارد می شوم؛ آن جا که به نظر می رسد که منطقه برخورداری است(به لحاظ اقتصادی) اما در گوشه شمال غربی اش، «فرحزاد»  چشم اندازی از زیبایی های گذشته و دردهای امروز را با خود همراه کرده و مصداق بارزی از بی عدالتی را پدید آورده است؛ بافت های آسیب دیده محله و دره زیبای فرحزاد را تبدیل به بناهای نیمه کاره و در حال آسیبی کرده اند که نمی توان جدی شان نگرفت.

    اکنون زمان بازدید از نگین تاریخی هویتی شهر تهران شده. اینجا بازار تجریش است که در جوار مضجع ملکوتی امامزاده صالح قرار گرفته است؛ هویتی تاریخی از این بازار ساطع می شود که نشان از بزرگی و عظمت شهر دارد؛ عظمتی که از دیرباز وجود داشته و  همجواری با بارگاه مقدس امام زاده بر آن افزوده است.

    تهران  زیباست و اتصال کوه و دشت و جنگل و دامنه کوهش، این زیبایی را  در فاصله کوتاهی قابل رویت کرده است؛ تهران مامن مساجد بزرگ و امامزاده های ارزشمند است؛ مامن آخرین نمایشگاه ها و گالری هاست؛ موزه هنرهای معاصر و بازدید از دومین دوسالانه مجسمه سازی جذابیتی برای من داشت که وصف ناشدنی است.

     

    نام تاریخ و هنرو علم و ادب و فرهنگ تکرار می شود و نمی توانم  از کنار دانشگاه تهران عبور نکنم؛  خاطره ای که نزدیک به یکصد سال است بر تارک فرهنگ این کشور خوش درخشیده؛‌ جذابیت شهر تهران برایم بیشتر و بیشتر می شود؛ نرده های بلند و سبز رنگ، من را به یاد اولین کانون های نماز جمعه بعد از انقلاب اسلامی و اولین حرکت های اجتماعی و فرهنگی می اندازد.

    براستی تهران چگونه جایی است و چطور می توان آن را تعریف کرد؟

    برای من، تهران، صندوقچه ای پر از خاطرات رنگارنگ است که هر کدام توانسته نقشی جدی بر فرهنگ،‌ اقتصاد، ‌اجتماع، سیاست و در کنار همه این ها، فضای بین المللی ایجاد کند.

    صندوقچه تهران،‌ پر از خاطرات شیرین و تلخی است که مردم تهران آن را سینه به سینه به هم انتقال داده اند و امروز در هزاره سوم، تهران آن ستاره درخشانی است که قرار است مسیر ما را به سمت ۱۴۰۴ روشن کند؛

     

    روزت مبارک تهران من؛ تهران ما؛ ما همه شهروندان که برابریم در برابر عظمتت و شکوه خاک مقدس ات؛ بر این خاک سجده می کنیم و بار دیگر سوگند یاد می کنیم که به عهدمان در آبادانی ات و آرامش مردم سرزمین ات با جان خویش بکوشیم و از تلاش دست بر نداریم.



    مطلب پیشنهادی

    شهرهای بدون مانع برای افراد دارای معلولیت

    شهرهای بدون مانع برای افراد دارای معلولیت

    شهرهای هوشمند فراگیر ملزم به اجرای اصولی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان شهروندان و افزایش استقلال همه افراد از جمله افراد دارای معلولیت هستند تا تمام ویژگی‌های کلیدی شهر هوشمند از جمله حمل‌ونقل، آموزش، اشتغال، امکانات اجتماعی و رفاهی برای همه ساکنان قابل‌دسترس باشد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *