دوشنبه , ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۵:۴۱ بعد از ظهر
  • کد خبر 9410
  • جایگاه وکارکرد انجمن جامعه شناسی ایران در دوره بحران کرونا
    جایگاه وکارکرد انجمن جامعه شناسی ایران در دوره بحران کرونا

    جایگاه وکارکرد انجمن جامعه شناسی ایران در دوره بحران کرونا

    سیامک زندرضوی عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران مدیر کمیته دفاتر انجمن فقط با استقبال از نقد های بی قید وشرط می توان از "نقد" فراتررفت  

                  

    تشکر از همکارانم درهیئت مدیره که متن راخوانده و ابهامات وایراداتش را متذکر شدند.شیرین احمد نیا ،سید حسین  سراج زاده ، پرویز اجلالی ،اسمعیل خلیلی وپیام روشنفکر از همه آنان سپاسگزارم. بدیهی است مسئولت همه کاستی های این  یادداشت با من است

        با سپاس ازپنج منتقدی که نقدهای شان درباره نامه  درخواست انجمن برای لغو تحریم ها، انگیزه نوشتن این یادداشت شده است.

     

     دو نفر از منتقدان می پرسند:چرا هیئت مدیره خارج از اساسنامه نامه انجمن، نامه

    سیاسی” نوشته است. همه می دانیم، در انجمن های علمی این اتفاق کمابیش روی می دهد و گروهی هم به آن اعتراض می کنند .از منظر جامعه شناسی سیاسی همه این فرایندها ،بخشی از سازکار شناخته شده موثر بردگرگونی های اجتماعی است . نمونه های آن در کشورهای اروپای شرقی و کمی نزدیکتر به زمان ما،بیانیه انجمن جامعه شناسی آمریکا در محکوم کردن حمله آمریکا به عراق است.

    این کنشگر ی ها اتفاق می‌افتد وانجمن های علمی نامه های سیاسی  می نویسند وبه اصطلاح زیمباردو

     “کار درست را در لحظه درست” انجام می دهند.

     اما در اینجا،اساسا قصد هیئت مدیره  انجمن کنش سیاسی نبوده است ،بلکه  اجماع هیئت مدیره برای تنظیم نامه ، حمایت از حقوق انسانی است.که با استمرار تحریم ها، بویژه برای کودکان اقشارفرودست جامعه( در عرصه های حق: بقاء ، رشد،امنیت ومشارکت) اثرات  نامطلوبش هرروزه درخیابان ها در جلوی دیدگان  مااست  .

     

     کلیدی ترین نکته ونقد مشترک  پنج  منتقد این است:

     چرا انجمن باید خواستار لغو تحریم ها شود در حالی که به عنوان یک سازمان از نوع انجمن های علمی ،در جایگاهی قرار ندارد .که رسیدن منافع،

    ” رفع تحریم ها  به مردم ایران را تضمین  کند. واحتمال بیشتر این است که همانند روند چهل ساله ، دلارهای نفتی، دربسترهایی خارج از منافع ونظارت  مردم هزینه شود.

     از آنجا که ، از منظر دفاع از  حقوق انسانی ،قاعدتا منتقدان مذکور را با هیئت مدیره هم راستاوهمدل  می دانم، بناچار تعامل من ومنتقدان در این نوشته، تنها می تواند  درقالب مفاهیم دانش جامعه شناسی سیاسی موضوعیت داشته باشد، که دانشجوی آن هستم.

    هرچند بسیاری از روشنفکران ،همانند  اعضاء هیئت مدیره ، نامه انجمن را درمجموعه مطالبات حقوق بشری  ارزیابی می کنند، اما منتقدان  به اصرار می گویند درخواست لغو تحریم ها یک امر سیاسی است.درنتیجه از نگاه  منتقدان،باوجود آنکه تعداد پرشماری  به شکل فردی خواهان لغو تحریم ها هستند.اما  دراین اقدام انجمن جامعه شناسی ایران به عنوان  یک “سازمان، در مجموعه سازمان های درخواست کننده لغو تحریم ها قرارگرفته است. که مهمترین آن درداخل دولت   ودر خارج احتمالا چند سازمان کوچک در اپوزیسیون حکومت اند که  خواهان لغو تحریم ها هستند. ودرطرف مقابل  ،سازمان هایی که پنهان وآشکار با رفتارهای شان  زمینه سازاستمرار تحریم ها هستند قراردارند.مهمترین آن در داخل کشور سازمانی نظامی- سیاسی است که هر روز با دلیل وبی دلیل مقاماتش در رسانه ها حاضر می شود ، دارو_ وسیله،  هر دردی را در اختیار دارد و برای حل هر مشکلی درجامعه راه های خاص خودشان را تحمیل کرده و پی می گیرند.   ظاهرا قدرتمندند و در فضای عمومی غیرپاسخگو شناخته می شوند. درخارج کشور،تشکل های سیاسی با درخواست تداوم تحریم ها،بسیار متنوع  اند وسازمان هایی دراشکال گوناگون دارند.

    حال به دلایل درخواست رفع تحریم ها ، در یک طرف ماجرا ،و  درخواستحفظ تحریم ها ،درطرف دیگر، اشاره می کنم.

    به عنوان مثال ،هدف درخواست رفع تحریم ها ،برای دولت ،  دسترسی فوری  به دلارهای نفتی است. تا مشکل خزانه خالی را حل  واحتمالا   در کنار سایر بازیگران عمده بازارارز، دوباره  با بازی با نرخ دلار (دوره ای که دلار  از کانال ۴۰۰۰ تومان به کانال ۱۶۰۰۰ تومان جابجا شد)، امسال را   هم

     ” به سلامت عبور کند.

     درطرف دیگر ماجرا، سازمان هایی که درعمل   تداوم تحریم هارا زمینه سازی کرده  ویا برتداوم شان تاکید  می کنند، مساله شان ضرورت  افزایش تصاعدی جمعیت تهیدستان است .که هردو گروه آن را به فال نیک می گیرند ، وآماده گی برای دست وپنجه نرم کردن با  مساله گرسنگان  را وظیفه اصلی سازمان خود دردوره پسا کرونا  تلقی می کنند .

    درخواست تداوم تحریم ها برای مجموعه سازمان‌های خارج ایران،  کار کردی چند لایه  دارد، جایابی برای سازمان  متبوع خود در میان ائتلاف های منطقه ای وبین المللی،تمرین حضور در شکاف های منطقه ای، وجه مشترک همه این نوع سازمان ها ی خارج ایران است  که امیدشان به شورش گرسنگان است .بطوریکه  عرصه را بر حکومت تنگ ‌کنند  و آن سازمان ها ،به نسبت توانی که  در داخل و خارج کشور دارند   با یا بدون  کمک خارجی  سازمان خود رابه  قدرت برسانند و  یا با بیشترین سهم در بلوک قدرت ،در روز “واقعه” حاضر باشد.و چشم انداز و برنامه نیمه  آماده خود رابرای نجات و بهروزی مردم، بدون توجه به خود مردم ،  به کمک آنچه از سازمان دولت “باقی مانده است را به اجرا درآورند. مثال نزدیک آن در قدرت گرفتن سازمان، از نوع داخلی اش ، وضعیت کشور لیبی و از نوع ازخارج آمده اش، وضعیت کشور عراق است.

    ممکن است تا اینجا  برای خواننده متن ،پرسش های تازه ای مطرح شده باشد، مانند:

     چرا در این کشاکش  انجمن در طرف لغو تحریم ها وظاهرا در کنار بخش ویترین حاکمیت ایستاده است

     نفع انجمن به عنوان یک سازمان در این حضورو همجواری چیست؟

    پاسخ فوری وساده من این است که ما حزب سیاسی نیستیم و برای کسب قدرت سیاسی و یا سهیم شدن در آن تلاش نمی کنیم.

    پرسش تازه، پس آنجا چه می کنید؟

     با چه تحلیل جامعه شناسانه ای، نه تنها سازمان و ارکان  بلکه امضاء تک تک اعضاء انجمن را پای نامه ای قرار داده اید که عده آن را دردرجه اول ، یک کنش سیاسی می دانند ؟

    جمع بندی من از منظر جامعه شناسی سیاسی به قرارزیر است. برپایه تجربه های  تاکنونی تلاش برای کسب قدرت سیاسی ، از انقلاب فرانسه تاکنون، با دو سوژه ممکن شده است .

     کسب قدرت با اتکا به سوژه سازمان ، که درابتدای یادداشت به انواع آن ها دردرجهت گیری شان نسبت به  بحث تحریم ها اشاره کردم.

     با این تاکید که، کمابیش، همه  رهبران سازمان های پیش گفته، ویژگی مشترک  شان این است که، سازمان خود را ، نجات بخش و تاریخ ساز می دانند، در این چشم انداز مردم نه سوژهبلکه “ ابژه و ابزار ضروری برای انجام تغییرات محسوب می شوند .از منظر این رهبران عموما توده ها (مردم) باید قانع شوند جانفشانی کنند.،پیروی کنند، ودرمقابل همه این ها، گوش بسپارند، سکوت کنند تا به خوشبختی این جهانی ، آن جهانی ویا هردو رهنمون شوند.

     رهبران سازمان های مذکور عموما به  ابژه مورد نظرشان  مردم  بی اعتمادند. به آنان (زنان_مردان)، از منظر،اقدامات  احتمالی شان : بلند کردن صدای شان، به دست گرفتن ابتکارعمل، نشان دادن خلاقیت های خودجوش، به پرسش گرفتن  دایمی  رهبران و … ، سوظن دارند. و مردم  را درمعرض دایمی فریب خوردن   از طرف  دشمنان می بینند.

    این سازمان ها  اما به هر حال به “ابژه “،” مردم نیاز دارند. احتمالا گمان می کنند، مردمی که از گرسنگی و دشواری  زندگی از پا افتاده اند، برای ابژه شدن وابژه ماندن آماده تر اند. خسته تر و ناتوان تر از آن  اند که صدا  یا رویایی داشته باشند.

    از نگاه من، این راز درخواست تداوم تحریم ها از طرف این رهبران  سوژه = سازمان” است.

    هرچند که این گفته ها  ضرورتا ، امکان وجود یا شکل گیری سازمانی سیاسی را که سوژه ،ونه ابژه آن  مردم  باشد را نفی نمی کند.

    در چنین چشم اندازی، انجمن جامعه شناسی ایران به عنوان سازمان “انجمن علمی”   و

    جامعه شناسان به عنوان فرد  عملاچه جایگاهی دراین کشاکش دارند؟

     

    انجمن جامعه شناسی ایران به عنوان یک سازمان، که از گردآمدن نظام مند دانش آموختگان دانش جامعه شناسی تشکیل شده است. این امکان را فراهم کرده است که اعضاء درقالب گروه های علمی-تخصصی و دفاتر انجمن بتوانند صدای خودشان را بلند کنند و فعالیت های جامعه شناسانه شان را دنبال کرده و درصورت تمایل، نتایج کارهای شان را در نشریات وسایر امکانات ارتباط انجمن منتشر نمایند. اما در این مساله آنچه اهمیت دارد .جامعه شناس به عنوان سوژه است .

    که به پشتیبانی انجمن خود دلگرم است.

     

    در این سطح ،  اعضاء انجمن در عرصه های جامعه شناسی حرفه ای ، انتقادی و سیاستگزار، هرکدام با مفاهیم وروش های خود، امر اجتماعی وتغییرات را دنبال کرده ، تحلیل می نویسند ویا مشاوره می دهند.

    در عرصه جامعه شناسی مردم مدار چشم انداز کمی متفاوت است. در یک جمله : جامعه شناس مردم مدار

      با حضور درکنار مردم درتعاملات و شبکه های اجتماعی شان ، بینش ، دانش، مهارت جامعه شناسانه را در  عمل آموزش می دهد . به این معنی، جامعه شناس مردم مداراز خود به عنوان”سوژه” آغاز می کند وهمزمان در دونقش جامعه شناس و فعال اجتماعی ظاهر می شود وتلاش می کند در فرایندی آموزشی ، پژوهشی و اطلاع رسانی ، افراد علاقه مند را با بینش جامعه شناسانه آشنا کند،  کمک  کند ،مهارت های تسهیلگری اجتماعی ، مساله یابی مشارکتی همراه با اصول گفتگوی موثر را در جمع های خود تمرین کنند تشکل ها مورد نیاز خود را درفضاهای اجتماعی خود( محیط کار، زیست، فراغت ، علاقه مندی ها (زنان، کودکان،جوانان ، سالمندان و…) را از پایین برپا کنند.

     همچنین ،همه اعضاء یک گروه  ذینفع (سوژه امر اجتماعی) ، بتوانند در فرایندهای برنامه ریزی، اجرا ، مدیریت ،تقسیم منابع و منافع و دیدبانی وارزیابی مسایل مربوط به محیط ش مشارکت فعال داشته باشند .ودر عمل در اطراف خود ضرورت ونیاز به حضور جامعه شناس مردم مدار بیرونی را منتفی و هر کدام درعمل،  خود ،جامعه شناسی مردم مدار باشند.

     

     درحقیقت  در فرایندتغییرات اجتماعی در ایران دربحران کرونا،

    با اتکا به سوژه (مردم) ،انسان های کنشگر، پرسشگر، فعال درشبکه هایی در همه تنیده در محیط، خانه ، محله ، محیط کار ومحل تفریح که با شبکه های اجتماعی خود درفضای مجازی پشتیبانی می شوند .حتی در فضای پلیسی_ امنیتی ، با خلاقیتی درمقیاس اجتماعی،  آنان را قادر می سازد، سازوکارهایی را خلق کنند. تا هر دلار حاصل از رفع تحریم ها را درهر کجا توسط اطلاع رسانان ردیابی وبرای مطالبه آن تلاش کنند.

    بطوریکه بیشترین  آن،  برای بهبود معیشت ، سرپناه،آموزش، بهداشت و حمایت از کادر بهداشتی درمانی از نفس افتاده ، ودر خانه نگه داشتن تعداد بیشتری از شهروندان به کارگرفته شود. 

    آیا جامعه شناسان از جمله منتقدان نامه انجمن  می توانند در کنار آن هایی باشند

    که” سوژه”تغییرات اجتماعی را مردم نمی دانند؟ سازمان هایی که افزایش میلیونی مردمان  گرسنه ، ناامید واز نفس افتاده را به عنوان

      ابژه و پیاده نظام درتصور دارند.

     

    نکته آخر، آیا  خطر تبدیل شدن انجمن  جامعه شناسی ایران به ساختاری بروکراتیک و شبه دولتی،

    وجود دارد، پاسخ من به طور اصولی برای هر سازمانی از این نوع ،مثبت است. وظیفه  همه ما به عنوان اعضای انجمن  است که با صرف وقت وانرژی ،حضور واقعی وبا صراحت، صداقت، شفافیت و پافشاری براصول اخلاقی واساسنامه ای، در اشکال گوناگون از آن محافظت کنیم. منتقدان به مواردی در یادداشت های خود اشاره کرده اند:  اینکه نقد های مان در سایت انجمن  منتشر شود.  اینکه سایت انجمن صفحه ای برای نقد وگفتگو داشته باشد.  اینکه   هیئت مدیره  وسایر ارکان انجمن در زمینه وضعیت امروز جامعه و بحران کرونا فعال تر شوند ، بیانیه بدهد وچارچوب  وچگونگی ورود مجموعه انجمن را به دوره بحران کرونا روشن سازد .دست به اقدامات عملی بزند. جلسه های مجازی برگزار کنند ، نامه  بنویسد ، اقدام کند ودر این راه ،همه ابزارهای مدنی را به کار گیرند.

    در حال حاضر انجمنی وسیع،  متشکل درچند ده گروه علمی- تخصصی، چهل وچند  دفتر در شهرهای مختلف وچندین نماینده دربیش از ده شهر دیگر  داریم. همه این سرمایه ها و فرصت ها کمک می کند که در بحران کرونا، انجمن بتواند شایسته تر ومنسجم تر ورود کند

    به سهم خودم به جایگاه انجمن  جامعه شناسی ایران ونقش ارکان و تک تک اعضاء آن  در این حضور  هرروزه در سپهر اجتماعی در بحران کرونا امید بسته ام.

     



    مطلب پیشنهادی

    شهر جدید خلیج فارس؛ آری یا خیر؟

    شهر جدید خلیج فارس؛ آری یا خیر؟

    تغییرات ایجاد شده مانند ساخت شهر جدید خلیج فارس لزوما کشور را به سرمنزل مقصود نمی‌رساند و حتی می‌تواند دست‌آوردهای حاصل از ظرفیت‌های طبیعی سواحل جنوبی برای حرکت‌های بعد را هم تباه کند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *