شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱:۴۷ بعد از ظهر
  • کد خبر 20576
  • رهاشدگی جنگل‌ها و مراتع بهای طرح‌های پوپولیستی
    تغییرات آب و هوایی؛ نقش مردم و مسئولین در جنگل زدایی

    رهاشدگی جنگل‌ها و مراتع بهای طرح‌های پوپولیستی

    پیش از هر چیز بیان این واقعیت ضروری است که در سازمان منابع طبیعی کشور، طرحی به نام «کاشت یک میلیارد درخت» وجود خارجی ندارد. چرا که به لحاظ علمی، “طرح”، تعریف و چارچوب مشخص دارد. وقتی گفته می‌شود قرار است یک میلیارد نهال آن هم در قالب طرح کاشته شود،  این بدان معناست که طبق مطالعه‌ای علمی، فرایند تولید و کاشت یک میلیارد نهال اعم از  امکان اجرای آن،  پیامدها و اثرات اجرا، هزینه‌های تولید، کاشت و نگهداری آنها مورد بررسی قرار گرفته است، نهالستان‌های تولید کننده و  مکان کاشت نهال‌ها متناسب با نوع نهال تولیدی، اقلیم ، خاک و منابع آبی منطقه مشخص شده، اعتبارات لازم برای اجرای آن  و محل تأمین اعتبار پیش‌بینی شده است. همچنین طبق همان طرح مطالعاتی مشخص شده است چه تعداد نهال برای احیاء چه سطحی از جنگل‌ها در هر منطقه و اقلیم مورد نیاز است و مهمترین مسئله که آب مورد نیاز برای اجرای این طرح است محاسبه و منابع تأمین این آب تعیین شده، همچنین پیش از اجرای طرح، مجوزهای لازم برای بهره‌برداری از آن منابع آبی اخذ شده است.

     

    در پاسخ به این پرسش‌ها (یعنی اعتبارات، آب، خاک، نهالستان‌های تولید نهال، شرایط نگهداری، مجری، شیوه و امکانات نظارت و…) مسئولان سازمان تاکنون دو رویکرد را در پیش گرفته‌اند؛ نخست با فرافکنی کوشیدند تا بار این مسئولیت را از دوش خود بردارند و بگویند این طرح مربوط به رؤسای پیشین است، به تعبیر عامیانه آشی بود که در کاسه شان ریخته شده و آنها مجبور بودند آنرا سر بکشند و یا زمانی هم گفتند که جزء سیاست‌های کلان نظام است تا موضوع را سیاسی و راه نقد را بر آن ببندند. مکاتبات سازمان در سال ۱۴۰۰ حکایت از برنامه‌ی کاشت ۵۰۰ میلیون اصله در ۱۴ سال دارد، نه یک میلیارد در ۴ سال! این خود جای تحقیق و بررسی دارد که چگونه مسئولان این سازمان ظرف چند ماه از «۵۰۰ میلیون درخت به یک میلیارد» و از«۱۴ سال به ۴ سال » رسیدند؟!

     

    در رویکردی دیگر مسئولان در پاسخ به نقدهای فنی و کارشناسی به تکرار و نه تحلیل چند عدد و رقم ثابت روی آورده‌اند و کل آب مورد نیاز یک میلیارد درخت را با یک ضرب ساده تأمین کردند! بدین گونه که میانگین بارش سالانه کشور ۲۵۰ میلی‌متر است و با ضرب این عدد در ۱۶۴۸۰۰۰ (مساحت تقریبی کشور)به میزان کل بارش سالیانه ۴۱۰ میلیارد مترمکعب رسیدند، از طرفی آب مورد نیاز برای تولید یک میلیارد نهال را ۲۰۰ میلیون مترمکعب (یک میلیارد نهال ضرب در ۲۰۰ لیتر آب در سال) برآورد کردند.

     

    اولاً چرا زمانیکه قرار است کارکردهای این به ظاهر طرح را برشمارند فرض را بر آن می‌گذارند که یک میلیارد درخت را به ثمر نشانده‌اند و ترکیب کربن، جذب گرد و غبار و … را با مقیاس یک میلیارد درخت بالغ محاسبه می‌کنند، اما زمانیکه می خواهند نیاز آبی را بسنجند بسیار ناشیانه، صرفاً نیاز آبی استقرار اولیه‌ یک میلیارد نهال را محاسبه می‌کنند( یعنی۲۰۰ میلیون متر مکعب)؛ گویا تمام مخاطبان را همچون خودشان کم سواد فرض کرده‌اند. کیست که نداند در اقلیم خشک و نیمه خشکی چون کشور ما، حداقل نیاز آبی هر هکتار درختکاری( بویژه اینکه بخش اعظمی از طرح مورد ادعا، زراعت چوب است)، بیش از ۱۰۰۰۰ مترمکعب در هکتار و در مجموع حداقل رقمی حدود ۲۰ میلیارد مترمکعب منبع آبی مطمئن برای به ثمر رساندن یک میلیارد درخت مورد نیاز است. (لازم نیست که رئیس سازمان منابع طبیعی کشور یا دکترای علم جنگل باشی، حتی یک باغدار ساده هم می‌داند که برای پیش‌بینی منابع آبی مورد نیاز باغش باید حداکثر نیاز آبی یک درخت را برآورد کند نه فقط میزان آب مورد نیاز کاشت نهال‌هایش را).

     

    مسئولان امر در پاسخ به نقدهای کارشناسی پیرامون مجوزهای لازم برای بهره‌برداری از منابع آبی هم به همین عبارت کوتاه اکتفا کرده‌اند که :” وزارت نیرو موافقت خود را برای بهره‌‌برداری از آب بیش از ۱۴۶ هزار رودخانه کشور اعلام داشته “.  در حالیکه  به قول حنیف رضا گلزار، پژوهشگر آب و خاک کشورمان : “کل رودخانه‌های فصلی و دائمی و خشکیده یا خروشان شناسایی شده در کشور کمتر از ۲۷۰۰ مورد است!”.

     

    گفته‌های مسئولان منابع طبیعی در توجیه کاشت یک میلیارد نهال و عدم انتشار حتی یک صفحه از آنچه طرحش می‌نامند(علیرغم درخواست کارشناسان و فعالان کشورمان) نه تنها خود از نبود طرح و مطالعه‌ای علمی خبر میدهد بلکه نشان می‌دهد که این مسئولان ارتباط‌شان را با دنیای واقعی قطع کرده‌اند. یعنی نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بگویند که بحران آب، امروز مهمترین مسئله‌ی کشور است، حجم آب زیرزمینی ما به شدت کاهش یافته، بطوریکه حجم اضافه برداشت از منابع آب‌های زیرزمینی در کشور ۱۴۳ میلیارد مترمکعب است و امروز بحران آب تا مرز تهدید حیات در بسیاری از استان‌های کشور پیش رفته و با همین روند برداشت بی‌رویه آب و خشکسالی، نرخ فرونشست زمین در ایران به ۱۵ برابر  نرخ بحرانی در جهان رسیده است.

     

    این گفته‌ رئیس سازمان منابع طبیعی  که “می‌توانیم آب مورد نیاز دو میلیارد نفر را تأمین کنیم…. اگر دور تا دور کشور را دیوار هم بکشند و با جای دیگری ارتباط نداشته باشیم، باز هم می‌توانیم امور کشور را پیش ببریم”، به تنهایی گویای دوری جستن مسئولان این سازمان از واقعیت و وضعیت موجود آب و خاک کشورمان است.

    تاسف بار است که در عصری که دیگر کشورها برای دستیابی به هوش مصنوعی با هم رقابت می‌کنند مسئولان سازمان منابع طبیعی کشور به دنبال دیوار کشیدن دور کشورند و حتی از یک تحلیل ساده‌ علمی کاشت نهال عاجزند.

     

    نظر بر آنچه گفته شد، کاشت یک میلیارد نهال طرح نیست چون هیچ کدام از مفروضات، مقدمات و ملزومات یک طرح، از جمله خود طرح را ندارد.

    البته آنچه اهمیت دارد نه اثبات طرح نداشتن آن است بلکه هزینه‌های تحمیلی و جبران ناپذیر این شعارگرایی در سازمان منابع طبیعی کشور است. مسئولان امر مدعی‌اند که تاکنون هیچ هزینه‌ای برای تولید نهال پرداخت نشده است که این هم واقعیت ندارد.

     

    -بالاترین هزینه‌ای که تا همین جا هم این شعار برای مردم در پی داشته، رها کردن جنگل‌ها و مراتع و به بیراهه کشاندن یک سازمان است. این بزرگترین ظلم به مردمی است که سخت‌ترین روزهای معیشتی را سپری می‌کنند. چرا که این طرح به قیمت تعطیل شدن وظایف اصلی سازمان منابع‌طبیعی کشور یعنی «حفاظت از جنگل‌ها و مراتع، اراضی جنگلی و بیشه زارها و… » و افزایش تصرفات در اراضی ملی و عمومی تمام شده است. این موضوع (غفلت از حفاظت و نظارت) در شرایط عادی هم پیامدهایی دارد چه رسد به وقوع آن در وضعیتی بحرانی که منابع طبیعی کشورمان در آن بسر می‌برد.

     

    سازمانی که همواره مدیرانش عدم حفاظت درست از منابع ملی موجود را ناشی از کمبود نیرو، اعتبار و امکانات می‌دانستند حال چگونه این امور را تحت الشعاع حواشی کاشت یک میلیارد نهال قرار داده‌اند؟!

    کل نیروهای سازمان منابع‌طبیعی اعم از نیروهای ستادی و ادارات کل منابع طبیعی کشور از سوی رئیس سازمان  برای کاشت یک میلیارد نهال بسیج شده‌اند. تاکنون ۶۱ جلسه توسط ستاد کاشت میلیارد نهال (با حضور رئیس سازمان، معاونانش، مدیران استانی و …. ) برگزار شده است. اینها تنها جلسات ستاد مذکور است علاوه بر نشست‌های رسمی و غیررسمی دیگری که رئیس سازمان با مدیرانش در این خصوص داشته است. کافی‌ست در این راستا از مدیران کل استان‌ها تحقیق بعمل آید. مدیری که توسط رئیس سازمانش مکلف است هفته‌ای یکبار در وبینار شرکت کند و گزارش عملکرد از میزان تولید نهال نسبت به هفته‌ی قبلش ارائه دهد چه فرصت و انگیزه‌ای  برای رسیدگی به حفاظت و رفع تصرفات، مبارزه با قاچاق، کنترل آفات و … دارد؟! مدیرکلی که بخاطر رکورد نزدن در ارائه آمار تولید نهال در جلسات و در حضور دیگر مدیران استانی مؤاخذه می‌شود چه انگیزه‌ای برای حفاظت از وضع موجود و حضور در عرصه  دارد؟

     

    سازمان منابع طبیعی در حالی درگیر فعالیت‌های تبلیغاتی شده است که جنگل‌های کشورمان با آسیب‌های بحرانی کاهش کمی(سطح و تعداد) و کیفی (بالاخص از نظر تنوع و زادآوری) همراه‌ است. مهمترین جنگل‌های کشور، زاگرس و هیرکانی‌اند، زاگرسی که هنوز مسئولتن نتوانسته‌اند نسخه‌ای برای درمان مشکلات چندگانه و درهم تنیده‌اش ارائه دهند چه رسد به درمانش! زاگرسی که با ده‌ها مشکل حاد اعم از کشت زیر اشکوب، چرای بی‌رویه دام، کت زنی، قاچاق چوب، آتش‌سوزی، اجرای پروژه‌های غیرضروری (سدسازی‌ها و جاده‌سازی‌های افسارگسیخته)، آفت‌ها و.. دست به گریبان است و مسئول منابع طبیعی سرگرم جشن نهالکاری و  برافراشتن بیرق کاشت یک میلیارد نهال بر سرش هستند. اوضاع هیرکانی با آفات و بیماری‌های متعدد (چون مرگ نارون و بلایت و شب پره شمشاد و ذغالی بلوط)، چرای بی‌رویه دام، تغییرکاربری، قاچاق چوب و آتش‌سوزی‌های گاه و بیگاه چندان فرقی با زاگرس ندارد. زنده ماندن هر دوی این جنگل‌ها در آینده‌ای نه خیلی دور برای کارشناسان در ابهام است.

     

    در حالیکه همه می‌دانند که نه تنها اولویت سازمان منابع طبیعی باید حفاظت باشد که بدون آن، تولید و کاشت نهال، طنز مضحکی بیش نیست. کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که سازمان نسبت به حفاظت از جنگل‌ها و مراتع بی‌تفاوت باشد و ادعای کاشت درخت را داشته باشد؟! در حالیکه به اعتراف و اعتقاد تمامی مسئولان قبلی و فعلی سازمان، نیرو، امکانات و تجهیزات لازم برای صیانت از همین سطح موجود جنگل‌ها را ندارند؛ پس چگونه و با کدام توان و امکانات مضاعف می‌توانند ادعای افزایش چند میلیونی سطح جنگل فعلی را داشته باشند؟

     

    مسئولان سازمان منابع طبیعی در توجیه هزینه‌های کاشت یک میلیارد نهال، با سرپوش نهادن بر واقعیت‌ها، مدام تکرار می‌کنند که هیچ هزینه‌ای برای تولید ۲۵۰ میلیون نهال اختصاص نیافته است. این عبارت هم محال است و هم غیر واقعی! محال است چرا که تولید هیچ چیزی بدون هزینه نیست و غیرواقعی از آن جهت که اولاً عدم پرداخت پول، مستقیماً از سوی سازمان منابع طبیعی، برای تولید نهال  به این معنا نیست که نهال مجانی تولید شده و از پول و اعتبارات ملت تاکنون ریالی صرف این تولید نشده باشد. ثانیاً نهال‌هایی که تاکنون تولید شده از سه حالت خارج نیستند :

    ۱- نهال‌های تولید شده در نهالستان‌های دولتی تحت مدیریت سازمان منابع طبیعی کشور که همه ساله و با اعتبارات دولتی تولید می‌شوند.

    ۲-  نهال‌های تولید شده در نهالستان‌های خصوصی که توسط بخش خصوصی تولید و به دولت و یا اشخاص فروخته می‌شود.

    ۳- نهال‌هایی که با ایجاد تعهد برای شرکت‌های خصوصی (و نه نهالستان‌های خصوصی) غیر مرتبط با بخش منابع طبیعی (از جمله برخی هلدینگ‌های نام آشنا) تولید شده است که قطعاً فراتر از بهای هزینه‌ ریالی آن به گونه‌ای دیگر و از عرصه‌های منابع ملی مردم پرداخت می‌شود.

     

    پس اینکه گفته شده تاکنون پولی صرف این تولید نهال نشده، کاملاً کذب است. فقط کافیست لیست مراکز تولید نهال، نهالستان‌های دولتی و خصوصی و قراردادهای آنها بررسی شوند.

    رهاشدگی جنگل‌ها و مراتع بهایی است که طبیعت ایران برای فعالیت‌های پوپولیستی در این سازمان می‌پردازد. جنگل‌ها و مراتع و بی‌شک مردم ایران، قربانیان  منفعت و جاه‌طلبی این افراد شده‌اند که باید سریعاً به این رویکرد غلط و رایج در این سازمان پایان داد، در غیر اینصورت نجات منابع طبیعی ایران رویایی بیش نخواهد بود.



    مطلب پیشنهادی

    انتقال املاک، خودرو، طلا و ارز برای اشخاص غیرتجاری مشمول مالیات بر عایدی سرمایه می‌شود

    انتقال املاک، خودرو، طلا و ارز برای اشخاص غیرتجاری مشمول مالیات بر عایدی سرمایه می‌شود

    طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، انتقال املاک، خودرو، طلا و ارز برای اشخاص غیرتجاری ‌مشمول مالیات بر عایدی سرمایه می‌شود.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *