برزن نیوز: هیئت بیندولتی تغییر اقلیم[۱] در جدیدترین گزارش خود بیان کرده است که با ادامه روند کنونی گرمایش، زمین در خطر عبور از شش مرز تعادل «خطرناک» اقلیمی قرار خواهد گرفت. عبور از این مرزها سیستمهای زمین را مختل خواهد کرد به طوری که به فروپاشی پوشش یخهای قطب، یخچالهای طبیعی و نابودی آبسنگهای مرجانی دامن خواهد زد. مناطق ساحلی و اراضی پست و هموار مجاور دریاهای آزاد به زیر آب خواهدن رفت و کوچ اجباری ساکنین آن رقم خواهد خورد. به دلیل افزایش میانگین دما و کاهش بارش، مناطق میان خشکی دچار فقر آب شده و دچار تنش شدید آبی و فرونشست خواهند شد. از منظر اقلیمی، رسیدن به چنین نقطهای یک «وضعیت اضطراری» خواهد بود. کارشناسان موسسه تغییراقلیم پس از تحلیل مطالعات حدود ۲۰۰محقق اقلیمشناس و بررسی مدلهای اقلیمی دراز مدت اروپا، چین و آمریکا، شش مرز تعادل اقلیمی را شامل موارد ذیل دانسته است و بیان نمودهاند که با توجه به روند کنونی میزان گرمایش، هماکنون در مورد یخچالها و یخهای قطبی و همچنین سطح گازهای گلخانهای، زمین برخی از این مرزهای بحرانی را رد نموده و با افزایش هر یک دهم درجه سانتیگراد دما، این خطر افزایش پیدا میکند.
- فروپاشی یخچال سراسری (یخسار) گرینلند
- فروپاشی یخسار بخش غربی قطب جنوب
- فروپاشی جریانهای اقیانوسی در منطقه قطبی شمال اقیانوس اطلس
- مرگ انبوه آبسنگ های مرجانی در عروض پایین جغرافیایی
- ذوب ناگهانی خاک منجمد شمالی
- نابودی ناگهانی یخ دریا در دریای بارنتز[۲]
تحقیق منتشر شده موسسه تغییر اقلیم همچنین به این نکته مهم نیز اشاره دارد که حتی در خوشبینانهترین حالت، اگر اهداف کنونی در جهان برای مهار گرمایش عملی شود، جهان شاهد ۱٫۸ درجه سانتیگراد افزایش دما نسبت به دوران پیشاصنعتی خواهد بود و عبور از این مرزهای ششگانه اقلیمی میتواند جرقه تغییرات قابل توجه در عملکرد سیستمهای زمین را بزند، تغییراتی که بر وضعیت اقیانوسها، آبوهوا و فرآیندهای شیمیایی اثر خواهد گذاشت و «غیرقابل بازگشت» خواهد بود. در واقع؛ زمانی که یک «مرز تعادل» پشت سر گذاشته شد، روند از کار افتادن سیستم خود به خودی خواهد بود، یعنی حتی بدون گرمایش بیشتر هم ادامه خواهد یافت. بر اساس این گزارش، یخچالهای گرینلند و قطب جنوب هم اکنون با سرعتی شش برابر ۳۰ سال پیش ذوب یخها را تجربه میکنند. یخچالهای طبیعی هیمالیا به عنوان تامین کننده منابع آب شیرین جمعیت عظیمی در جلگه هندوستان و پاکستان با چنان سرعتی ذوب میشوند که روند۱۰۰۰ساله پیشبینی شده برای پایان آنها در حدود دوره۳۰ساله رخ داده و در حال رخ دادن است. هرچند انتظار عبور از برخی از «مرزهای تعادل» دیگر (مثل انقباض جنگلهای حارهای آمازون) مگر با افزایش ۳.۵ درجه سانتیگرادی دمای زمین نمیرود، اما همه این سیستمها به هم وابسته هستند. بنابراین وقتی که یک سیستم شروع به از کار افتادن کند، احتمال فروپاشی باقی سیستمها بیشتر از آنچه تصور میشود، میرود. در واقع، روند تغییرات نامطلوب تغییرات اقلیمی همانند دومینو در حال تغییر دادن چهره حیات بشر است و کماکان با سرعت هرچه بیشتر در حال انجام و زیستبوم زمین با سرعت تمام در حال عبور از مرزهای تعادل اقلیمی است. اما در این میان آنچه اهمیت دارد و متاسفانه نه توسط دولتها و نه مردم توجهی به آن نمیشود، نقش ما انسانها در کاهش تخریب و کنترل روند فروپاشی زیستسیاره زمین است. هرچند این یک واقعیت است که بخش عمده گازهای گلخانهای توسط دولتهای صنعتی تولید میشود و این کشورها توجه چندانی به قوانین زیستمحیطی ندارند و علیرغم تعهداتشان در کنفرانسهای بینالمللی تغییر اقلیم، در عمل کاری نمیکنند و در این میان کشورهای در حال توسعه و کمترتوسعه یافته بیشتر از آنچه مقصر باشند قربانی این شرایط میشوند. اما واقعا سیاستمدارها و دولتمردان کشورها غیرصنعتی که ما نیز بخشی از آنها هستیم، چه زمانی تصمیم دارند اقدام جدی و فراگیر و مستمری برای نجات انجام دهند. در این میان وظیفه فردی ما چیست، مایی که بیشترین تاثیر مخرب (سیل، خشکسالی، مهاجرت اقلیمی، ریزگرد و…) را از عبور از مرزهای تعادل اقلیمی بردهایم.
[۱] . Intergovernmental Panel on Climate Change
[۲] . انشعابی است از اقیانوس منجمد شمالی است که به افتخار ویلیام بارنتز، دریانورد هلندی در سال ۱۸۵۳ میلادی نام او بر این دریا نهاده شد.