جمعه , ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱:۵۵ بعد از ظهر
  • کد خبر 465
  • شهر تهران به همراه بقیه کلانشهر های کشور، خود نماد بی‌عدالتی است

    فروش فضاهای عمومی شهر، اصلیترین منبع درآمد مدیران شهری شد،چون مدیران شهری ما ناتوان از خلق ثروت برای شهر هستند. . وضع قوانین و محدودیت های ساخت و ساز، نه با هدف حفظ محیط زیست، میراث فرهنگی، معماری شهری، گسترش فضا های سبز و ورزشی؛ بلکه با هدف افزایش قیمتهای فروش و کسب درآمد بیشتر تنظیم شد و علیرغم اینکه شکست مصیبت بار این شیوه مدیریت بسرعت آشکار شد، اما این فرایند تخریب کماکان ادامه یافت؛ چون اصحاب قدرت ظرفیت های خلق درآمد را در این عرصه کشف کردند.

    مهمترین مشخصه چنین شیوه‌های کسب درآمد، ضعف یا فقدان دستگاه‌ها و سازوکارهای نظارتی است که قدرت نظارت بر قراردادها و اعمال حاکمیت قانون در صورت تخطی به حقوق عمومی را دارا هستند و محدودیتهای جدی بر آزادی‌های مدنی مجاز و تشکّل‌های غیردولتی حامی حقوق شهروندی است. در چنین فضایی، قدرت، ماهیت غارتگری به خود می‌گیرد و منابع عمومی از جمله فضاهای شهری به تملک اصحاب قدرت و ثروت درمی‌آیند.

    شهر تهران به همراه بقیه کلانشهر های کشور، خود نماد بی‌عدالتی است. فضاهای سبز و ورزشی تبدیل به فضاهای تجاری شده‌اند. سلامت جسمی و روحی جوانان و نوجوانان و شهروندان فدای زد و بندهای سوداگری شده است. برج‌های بی‌قواره همچون زگیل‌های زشت بر پیشانی و جای جای صورت شهر پراکنده شده‌اند. تردد هوا به کندی صورت می‌گیرد و هوای دودآلود تغذیه‌کننده سرطان‌های مختلف شهروندان شده است، فضاهای ورزشی و سبز هر روز برای جمعیت رو به تزاید شهری محدودتر می‌شوند، اما همزمان سوداگری در اوج رونق است.

    اینها همه درحالی صورت می‌گیرد که آنچه به جایی نمی‌رسد، اعتراض‌های شهروندان است. علّت اصلی آن هم این است که سوداگران، اصحاب قدرت هم هستند.

    یکی از ویژگی‌های این نظام اقتصادی شکل‌گیری مناسباتی است که مردم در آن نقش ابزاری پیدا می‌کنند نه تصمیم‌گیر؛ بنابراین در این فرایند مردم فرصتی برای شنیده شدن پیدا نمی‌کنند چه برسد به اینکه برای چگونگی اداره شهر مشارکت کنند. از سوی دیگر، در این شیوه اقتصاد نفتی است که فزون‌خواهان درآمدهای بادآورده یک شبه بدست می‌آورند. در این شیوه، ثروتی خلق نمی‌شود بلکه درآمدهای بادآورده منابع طبیعی است که بدست گروه‌های نخبه می‌رسد و هزینه‌ها و عوارض آن بین عموم مردم توزیع می‌شود.

    امروز فضاهای شهرهای دنیا با وسواس‌های دقیق و ظریف بی‌سابقه‌ای و با هدف حداکثرسازی منافع و رفاه نسل‌های حاضر و آینده تخصیص پیدا می‌کنند. و این درحالی است که آینده‌نگری در برنامه‌ریزی فضاهای شهری در ایران یکسره در اختیار سوداگری است و منتفعین آن نیز سوداگران هستند.

    این، کارکرد نهادها در جامعه هستند که با ایجاد انگیزه‌ها در افراد، رفتارها را شکل می‌دهند و آنها را بازتولید می‌کنند و سبب می‌شوند مصرف‌کنندگان و مدیران در نظم اجتماعی کنونی چنین رفتار کنند که می‌کنند. اما باید توجه داشت که نهادها خود محصول نظام قدرت هستند و بنابراین تامین‌کننده منافع آن.

    بنابراین در این چنین شرایطی که نهادهای حامی توسعه کار نمی‌کنند و نهادهای ضدتوسعه- مثل سُفله‌پروری و فساد- رونق دارند، تامین مالی هزینه‌های شهر با گسترش عرضه و فروش آن و همه اقدامات متداول دیگر می‌تواند ادامه یابد.

    تولید به خلق ثروت منجر می‌شود و قدرت نیازمند ثروت است و ثروت نیازمند حمایت‌های قدرت. به همین دلیل تصمیمات اساسی توسط ساختار قدرت صورت می‌گیرد که طبیعی است منافع او در راس اولویت‌های سیاستگذاری‌ها قرار می گیرد. به این ترتیب اینکه چرا فضاهای تولید و تجارت اینگونه توزیع می‌شوند، روشن می‌شود و آن پاسخ به نیازهای اصحاب قدرت است.



    مطلب پیشنهادی

    طرح ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی اصلاح شد

    اصلاح طرح ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی در مجلس

    نمایندگان مجلس جهت تامین نظر شورای نگهبان، طرح کنترل و ساماندهی اجاره بهای املاک مسکونی را اصلاح کردند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *