طرح های جامع شهری را می توان مهمترین سند رسمی، مکتوب و مصوب در عرصهی مدیریت شهری دانست. این رویکرد در قرن بیستم و با تسلط نگرش های منطق گرایی و علم مداری در علوم انسانی و با نظریات افرادی همچون پاتریک گدس وارد عرصهی مدیریت و برنامه ریزی شهری شد. اولین طرح جامع با …
طرح های جامع شهری را می توان مهمترین سند رسمی، مکتوب و مصوب در عرصهی مدیریت شهری دانست. این رویکرد در قرن بیستم و با تسلط نگرش های منطق گرایی و علم مداری در علوم انسانی و با نظریات افرادی همچون پاتریک گدس وارد عرصهی مدیریت و برنامه ریزی شهری شد. اولین طرح جامع با هدف نگاه همه جانبه به موضوعات و مسائل شهری و نظم بخشیدن به فعالیتهای نهادهای مدیریتی برای شهر ورشو در لهستان تهیه شد. این طرح با نگاه فرآیندمحور، برنامه ریزی و مدیریت شهری را برای بازهی زمانی ۱۰ ساله در سه مرحلهی شناخت، تحلیل و طرح خلاصه مینمود. بدین ترتیب، در مرحلهی شناخت، شهر موضوع برنامه ریزی توسط مسئولین تهیهی طرح جامع با مطالعهی میدانی و مراجعه به اسناد و کتب موجود، در ابعاد مختلف تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی، اقلیمی و… مورد مطالعه قرار میگرفت. در مرحلهی تحلیل، اطلاعات حاصل از مرحله نخست، مورد پردازش و تحلیل قرار گرفته و نتایج مورد نیاز از این اطلاعات کسب می گردد. در مرحلهی پایانی،طرح پیشنهادی در قالب نقشهیکاربری زمین و مجلدات طرح جامع شامل مطالعات و تحلیلهای صورت گرفته و ضوابط و مقررات پیشنهادی ارائه می گردد.
طرح های جامع شهری با فرآیند مذکور تا دههی ۱۹۶۰، روند غالب برنامه ریزی در سطح جهانی محسوب می شدند. در این دهه، نگرش استراتژیک یا راهبردی در علوم مدیریتی در کشورهای آمریکا و بریتانیا ارائه شد و موجب تحول در نگرش های برنامه ریزی و مدیریت شهری در غرب گردید. تحت تاثیر نگرش راهبردی، انتقاداتی بر طرح های جامع شهری وارد شد که از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
– عدم توجه کافی به ماهیت پیچیده و پویای شهر و آینده نگری برای آن | – تقلیل برنامهریزی شهری به برنامهریزی کالبدی |
– انجام مطالعات تفصیلی، پراکنده، غیرمستقیم و بیهدف | – ناپیوستگی میان مراحل برنامهریزی، تهیه طرح، اجرا و مدیریت |
– عدم توجه کافی به ویژگیهای اجتماعات محلی ونیازهای آنها | – تبدیل فرآیند توسعه و عمران شهری به مجموعهای از رویههای اداری |
– عدم توجه کافی به اهداف کیفی،عدالت اجتماعی و ارزشهای بومی | – عدم استفاده از امکانات مردمی و محلی در اجرا و مدیریت |
– محصورکردن توسعهی آتی شهر در چارچوب خشک نقشه کاربری زمین | – عدم مشارکت شهروندان و گروهها در روند تصمیمسازی و تصمیمگیری |
– مقررات خشک و رسمی و عدم توجه کافی به امکانات اجرایی | – عدم پیشبینی اهرمهای نظارت، پیگیری و اصلاح |
در پی این انتقادات بود که طرح های راهبردی توسعهی شهری یا CDS به عنوان جایگزین طرح های جامع مطرح شدند. CDSفرایند تهیه چشم انداز بلندمدت از آینده شهر است که براساس آن “برنامههای اجرایی” (Action Plan) کوتاه مدت تهیه میشود. CDS ها برنامه های عملی هستند که فراتر از ابعاد کالبدی و فیزیکی به ابعاد اقتصادی و اجتماعی پرداخته و شهرها را در فرآیند تهیه سیاست و تصمیم گیری کمک می کنند. این برنامه های کاربردی با هدف ایجاد رشد متوازن و پایدار با مشارکت مردمی برای افزایش سطح زندگی تمام شهروندان تهیه می شود.
به طور کلی میتوان گفت که اهداف مشخص CDSکه باید در تمامی مراحل تهیه و اجراء آن مدنظر باشد، عبارتند از:
– دستیابی به رشد اقتصادی و اشتغال فزاینده | – بهبود مدیریت شهری | – توسعه پایدار | – کاهش فقر و تداوم آن |
مهمترین تمایز طرح های جامع و CDS را میتوان در فرآیند و اهداف تهیهی برنامه، ساختار و اجزای برنامه و مشارکت تمامی گروههای ذینفع در تهیه و اجرای برنامه دانست. طرحهای CDS در قالب شش مرحله به صورت زیر تهیه میگردند:
- برنامه ریزی پروژه: در این مرحله شناسایی طرفهای ذینفع، مشارکت و مسئولیتهای مقامات (شهرداری و ادارات محلی،کارآفرینان، شهروندان،گروهها،احزاب،اتحادیه ها و انجمنهای صنفی بازرگانی و اجتماعی) صورت گرفته و منابع و پشتیبانی فنی و مالی، تعیین و زمان بندی فعالیت ها ، تعیین افراد مسؤول، برآورد بودجه و تعیین و توجه به محدودیتها انجام میگیرد.
- سنجش وضعیت: در این مرحله اطلاعات پایه از قبیل جمعیت شناختی، اقتصادی، زیرساختی، زیست محیطی، اجتماعی، منطقه ای و… گردآوری میشود.
- چشم اندازسازی: چشم انداز یک وضعیت ایده آل و آینده نگر از جایگاهی است که یک جامعه می خواهد به آن برسد. این مرحله، مهمترین مرحله از فرآیند تهیهی CDS بوده و منعکس کنندهی خصوصیات منحصربفرد شهر می باشد. تهیهی چشم انداز بر پایهی چهار سوال اصلی انجام میگیرد: ما در حال حاضر کجا هستیم؟ ما به کجا می رویم؟ ما به کجا می خواهیم برویم؟ چگونه به آنجا خواهیم رسید؟
- تدوین راهبرد: راهبرد، محوری اجرایی شامل سیاست ها، برنامه ها، راهکارها و اقداماتی است که هدف اصلی آن تحقق و اجرایی شدن چشم انداز می باشد. راهبردها باید پاسخگوی این سوالات باشند که چه کسانی باید چه کاری را در کجا و با چه میزانی از منابع به چه ترتیبی و در چه مدت زمانی انجام دهند؟
- اجرا: اجرا دشوارترین بخش این فرآیند می باشد. در این مرحله برنامه ها و طرحهای عملی قابل انجام و مشخص برای هر یک از راهبردها مشخص و اولویت بندی شده و اسناد هزینه/فایده و طرح های سرمایه گذاری برای اجرای پیشنهادات تهیه می شوند.
- پایش و بازنگری: با آغاز نمودن اجرای راهبردها، باید مکانیزم های ارزیابی و پیمایش را نیز مستقر نمود. پیمایش فرآیندی مستمر است که در طول مرحله اجرا زمینه لازم برای حسابرسی و پاسخگویی در قبال مصرف منابع را ایجاد می نماید و در صورت لزوم، به اصلاح قسمت های مختلف فرآیند برنامه ریزی و پیشنهادات اقدام می گردد.
در شهر جدید اندیشه، طرح جامع این شهر در سال ۱۳۷۶ توسط وزارت مسکن و شهرسازی (شرکت عمران شهر جدید اندیشه) و مهندسین مشاور پژوهش و عمران تهیه گردیده و اکنون با گذشت قریب به ۲۰ سال، این طرح مورد بازنگری قرار نگرفته است. این مساله موجب فقدان برنامه و طرح مشخص به عنوان مبنای تصمیم گیریهای مسوولان و نهادهای مدیریت شهری شده و نوعی هرج و مرج و بی نظمی را در توسعهی شهر ایجاد کرده و زمینه را برای اعمال سلیقه های فردی و گروهی در مدیریت شهری مهیا می نماید. از این رو لازم است این طرح در قالب نگرش راهبردی با تهیهی سند راهبردی توسعهی شهری اندیشه مورد بازنگری قرار گیرد. در این راه می توان از تجارب شهرهایی همانند شن یانگ در چین، صوفیه در بلغارستان، ژوهانسبورگ در آلمان، عدن در یمن، امان در اردن، پنوم پن در کامبوج، سیدنی در استرالیا، ورشو در لهستان، قزوین و… و همچنین تجارب دانشگاهها، مسوولان و نخبگان شهر اندیشه نیز استفاده نمود.