پنجشنبه , ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۲:۱۴ بعد از ظهر
  • کد خبر 1060
  • معماری جدید آرامش ندارد

     

    به گزارش برزن نیوز بهشتی سخنان خود در این نشست را با این مثال آغاز کرد،چند سال پیش اتفاق بدی برای ما افتاد. مادرم دچار سکته مغزی شد. همه نارحت ایشان را به بیمارستان بردیم،پزشک متخصص آمد و در معاینه سوزن میزد به پای مادرم. وقتی چهره مادرم در هم میرفت چهره دکتر باز شد و خوشحال گفت خیلی صدمه زیادی ندیده است.

    موضوع این جلسه مرا یاد آن حادثه انداخت، درباره چیز دردناکی صحبت میکنیم مجموعه حوادث ناگواری که در شهر ها اتفاق افتاده، زشتی هایی که پدید آمده و زیبایی های از دست رفته است. بیست سال پیش چنین موضوعی مورد بحث نبود این شبیه آن سوزن است. این وضعیت یک قصه طولانی دارد. ما به مرور دچار این وضعیت شدیم.  از زمانی که اولین قوانین برای ساخت و ساز شهری تدوین شد تا امروز که قوانین را نگاه میکنیم  راجع به نازلترین مصداق های کمی است، برو و کف ، تراکم، تعداد طبقات همه کمی و متریک است. چیزی که یک بچه دبستانی هم متوجه می شود و درک زیادی برای فهم قوانین لازم ندارد. هرچه جلو تر می رویم شهر ها نازلتر و کمی تر شده و فضا را برای چیزی که امروز دیگر نمیدانیم چیست-کیفیت- تنگ تر کرده است.ما دیگر نمیدانیم کیفیت چیست؛ آنجایی که زبان ساخت و ساز را شکل می دهد و مفاهیم را می سازد بنگاه ها هستند، دانشگاه ها را جدی نگیرید آنها نمیتوانند زبان ساخت و ساز را تعیین کنند جایی که فعل و انفعالات را شکل می دهد و شهر را هدایت می کند بنگاه املاک است. از یک بنگاه دار بپرسید ساختمان خوب را توصیف کنید او در پاسخ مکان ساختمان یعنی منطقه جغرافیایی را ملاک قرار می دهد. معلوم است که از نظر مکانی یک هرم منزلتی وجود دارد در راس این هرم جاهایی چون الهیه، فرمانیه، سعات آباد ودر کف هرم دولت آباد، باقر آباد و عبدل آباد قرار دارند. فرق زیادی بین راس و کف هرم است؛ زمین در راس یک قیمت دارد و در کف قیمت دیگری. این معیار در داخل هر محدوده نیز کمی سازی می شود؛ مثلا ساختمان خوب در الهیه بر اساس ویلایی و برج بودن، متراژ و طبقه و … تعیین می شود.در واقع شهرهای ما در کریدور سوداگرانه قرار دارند و ملاک تعیین خوب و بد بودن سود آوری است.

    زمانی برای ما معیار تعیین خانه خوب و بد، دلگیر و دلباز بودن آن بود . مادرم میگفت خانه ای که در آن نشود آسمان را دید دلگیر است. در ادبیات معاملات ملکی آسمان وجود ندارد.اینها باعث می شود ما دچار خلا ادراک کیفیت شویم نمیدانیم کیفیت را با چه اندازه بگیریم و در سنگ ترازویمان واحدی برای آن نداریم.امروز در سکانسی از حیات در شهرها بسر می بریم که یواش یواش سیستم عصبی مان فعال می شود؛ گوش ها صدا را می شنود، چشم ها چیزها را می بیند. اخیرا متوجه شده ایم که بالکن ها باید دیده شود و از وضعیت پستو شدگی خارج شود و مانند بالکن غربی ها شاداب شود. این ها همه شبیه سوزن آن پزشک است شهر دیده می شود، شهر پس گرفته می شود؛ زندگی از فضای خصوصی دارد به فضای عمومی بر می گردد.پل طبیعت و پارک قیطریه نماد این عرصه عمومی هستند.

    شهرداری سال ۸۹ به سفارش شورای شهر پیمایشی در تهران انجام داد و از شهروندان پرسید متقاضی چه چیزی هستند؟ عجایب روزگار همه خواهان کیفیت بودند.افتتاح سینما آزادی همزمان با افتتاح تونل توحید بود؛ از قضا من در آن مرایم بودم، آقای قالیباف شاکی بود چرا مردم از افتتاح تونل شاد نیستند ولی برای سینما خوشحالی می کنند من به ایشان گفتم: شهرداری که متوجه پیام این رفتار مردم نباشد باخته است. تقاضای مردم ، تقاضای کیفیت است این چیزی است که در شهر ها اتفاق می افتد. اگر مدیریت شهری متوجه این مطلب شوداین زایمان با درد کمتر و زحمت کمتر انجام می شود. و هر چه کمتر و دیر تر متوجه این تقاضا شود زحمت بیشتری ایجاد میکند تا جایی که سامانه زیستی شهر آنها را از گردونه خارج می کند.

    نسل هایی از معماران و مدیران شهری باید پدید آیند تا پاسخگوی این تقاضا باشند.مشکل سر راه این نسل جدید، نصب ترازویی دقیق برای اندازه گیری کیفیت است.سیطره کمیت  باید از بین برود، همیشه برای ایرانی ها کیفیت اولویت بوده است ما متخصص کیفیت هستیم. مهمترین جایی از وجود ما که ترازوی کیفیت در آن نصب است دل است. به فرهنگ دهخدا نگاه کنید چند واژه از ترکیب با دل داریم، دلربا، دلفریب، دلگشا و … تا این دل راضی نشود مشکل حل نمی شود. خانه های جدید یک آسایشی برای ما ایجاد میکند ولی مشکلاتی نیز دارد ما از خانه توقع دو چیز داریم؛ آسایش و آرامش، اولی کمی و دومی کیفی است.معماری جدید آرامش ندارند دانشکده ها آرامش را آموزش نمی دهند، بنگاه ها آرامش را تبلیغ نمی کنند و مردم گیج هستند. در مورد معماری کمتر از واژه دل استفاده می کنند ما باید این ترازو را در دل ها نصب کنیم کار سختی است ولی انسان ها فی النفسه صاحب دل اند. الان زمان آن است ما ترازو را نصب کنیم. یک دهه دیگر کسی حرف ما را گوش نمیکند، دیگران می آیند و در آباد کردن خرابی هایی که به بار آورده ایم سهمی به ما نمی دهند.



    مطلب پیشنهادی

    مصرف پلاستیک چه آسان، بازیافت آن چه پردردسر

    مصرف پلاستیک چه آسان، بازیافت آن چه پردردسر

    افزایش تولید پسماندهای پلاستیکی به یکی از معضلات محیط زیستی نه تنها در دنیا بلکه در ایران تبدیل شده است وتهران نیز از این وضعیت مستثنی نیست، به‌گونه‌ای که بنا بر اعلام علیرضا مزینانی - مدیر کل محیط زیست استان تهران - روزانه ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تن پسماند عادی در پایتخت تولید می‌شود که یکی از مهم‌ترین بخش‌های آن پلاستیک است. همزمان با هفته زمین پاک (۳ تا ۹ اردیبهشت) اداره کل محیط زیست استان تهران در یک تور مطبوعاتی خبرنگاران را در جریان برخی اقدامات انجام شده برای جمع‌آوری کیسه‌های پلاستیکی و تبدیل پسماندها به کیسه‌های بازیافتی قرار داد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *