مقدمه ای بر معضل ریزگردها بحران ریزگردهای غرب ایران بخصوص خوزستان یک بحران زیستمحیطی ملی است که عمدتاً استان خوزستان را درگیرکرده است. هرچند کانون اصلی تولید این ریزگردها، از داخل ایران است اما ریزگردهایی که از کشورهای همسایه از جمله عراق وارد خاک ایران میشوند شرایط را تشدید کردهاند. بخشهای جنوبی تالاب هورالعظیم …
مقدمه ای بر معضل ریزگردها
بحران ریزگردهای غرب ایران بخصوص خوزستان یک بحران زیستمحیطی ملی است که عمدتاً استان خوزستان را درگیرکرده است. هرچند کانون اصلی تولید این ریزگردها، از داخل ایران است اما ریزگردهایی که از کشورهای همسایه از جمله عراق وارد خاک ایران میشوند شرایط را تشدید کردهاند. بخشهای جنوبی تالاب هورالعظیم در ایران و تالابهای بینالنهرین در عراق کانونهای اصلی تولید ریزگردها هستند. با انتقال آب و خشک شدن بیش از ۲ میلیون هکتار از تالابهای عراق و بیش از ۴۰ درصد تالابهای خوزستان، این تالابها تبدیل به کانون ریزگرد شده و باعث افزایش گردوغبارها و ریزگردها در چند سال اخیر در ایران شدهاند.
بر اساس آمار سازمان هواشناسی، قبل از دهه هشتاد شمسی در خوزستان سالانه ۲۲ روز گرد و غباری اتفاق میافتاد اما در سال های اخیر به ۷۰ روز در سال نیز رسیده بود. در کل ریزگردها بهصورت موردی از سال ۱۳۸۲ خورشیدی در اهواز دیده شده و از سال ۱۳۸۴ به صورت جدی افزایش پیدا کرده و تداوم دارد.
تغییرات اقلیم و خشکسالی، ناپایداری جوی، مدیریت غلط منابع آب و سیاست انتقال، سدسازیهای بیرویه و افزایش سطح زیرکشت از جمله عوامل ایجاد این پدیده است. از لحاظ مکانی، منشأ اصلی این بحران خشکشدن بخش بزرگی از تالاب هورالعظیم است. دو سوم این تالاب در کشور عراق و یک سوم آن در ایران واقع است.
اثرات مخرب این پدیده حوزههای حمل و نقل، کشاورزی و اقتصادی را در بر دارد. اما مهترین و چالشبرانگیزترین اثر این پدیده اقلیمی در حوزههای اجتماعی و سلامت است که باعث اختلال در تنفس، افزایش و تشدید بیماریهای ریوی و قلبی، و مختل شدن زندگی ساکنین آن مناطق شده است.
ویژگی زیستی و کانونهای پیدایش ریزگردها
ویژگی فیزیولوژیکی گرد و غبارها این است که غلظت آنها بین پنج هزار تا ۶ هزار میکروگرم بر مترمکعب در نوسان است و به صورت موردی به ۱۰ هزار میکروگرم بر مترمکعب نیز می رسد،لذا به علت سبکی تا ۶۰۰ کیلومتر هم جابجا شده، چهار تا هفت روز ماندگاری دارند و تا ارتفاع ۱۰ کیلومتر نیز صعود میکنند. ریزگردها غالباً در بسترهای خشک دریاچهها، تالابها و مزارع خشک و تخریب شده شکل میگیرند و با جریانهای باد منطقهای و سیارهای جابجا میشوند.
از لحاظ جغرافیایی، مهمترین کانونهای ریزگرد منطقه خوزستان عبارتند از:
- جنوب هورالعظیم
- شمال خرمشهر
- شرق اهواز
- جنوب و جنوب شرق اهواز
- محدوده بندر امام تا امیدیه
- محدوده ماهشهر- هندیجان
- شرق هندیجان
در مجموع کانونهای شناسایی شده منطقه در قالب هفت محدوده از غرب به شرق استان پراکنده شدهاند. عمده این کانونها شناسایی شده بر پایۀ نوع اراضی میتوان در سه گروه زمین های کشاورزی دیم رها شده ، تالاب ها و آبگیر های خشک شده و مراتع تخریب شده قرار دارند. بررسی آمار ۱۰ سال اخیر ایستگاه همدید اهواز نشان میدهد ۳/۸۴ درصد از این توفانها منشأ خارجی، ۵/۹درصد منشأ داخلی و ۲/۶ درصد منشأ مشترک داخلی و خارجی دارند.
نقشه پراکنش کانونهای ریزگرد استان خوزستان | ||||
چالش اصلی:
تاکنون راهکارهای زیستمحیطی مختلفی از جمله:
- افزایش سطح زیر کشت آبی با افزایش بهره وری آب در بخش کشاورزی.
- تشویق کشاورزان به کشت اراضی دیم.
- تخصیص حق آب تالاب ها، آبگیر ها و پهنه های مرطوب.
- اصلاح برخی طرح های عمرانی به ویژه جاده ها و خطوط انتقال گاز و …
- و بازنگری در سیل بندها و بندهای خاکی احداث شده بر روی آبراهه های اصلی جهت مهار کانونهای ریزگرد و از بین بردن پدیده ریزگرد ارائه شده و تا حدودی اجرائی شده است.
اما به چه علت تاکنون نهادهای مدیریتی موفق به مهار این پدیده نشدهاند و مشکل کماکان به قوت خود باقی است؟
برای تبیین بهتر ذکر دو مسئله ضروری است. اولاً اینکه در حال حاضر آئیننامههایی در قالب سه برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت و با توجه به راهکارهای فوق برای ساماندهی این معضل توسط ارگانهایی مانند: سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، سازمان هواشناسی، استانداریهای استانهای در معرض، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت راه و ترابری، وزارت نیرو، معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، وزارت امور خارجه و شهرداریهای شهرهای در معرض تهیه، تدوین و ابلاغ شده است. دوماً اینکه به دلیل فراگیر بودن حوزه عملکردی برنامههای مذکور تقریباً تمامی جنبههای مرتبط با کنترل ریزگردها و احیای کانونهای آنها مورد مطالعه قرارگرفته است.
در نتیجه آسیبشناسی ناکامی کنترل آلایندگیهای زیستمحیطی علیالخصوص کنترل ریزگردها را باید در نوع مدیریت کلان زیستمحیطی جستجو کرد. مدیریتی که علیرغم تمامی بیانیهها و ادعاها بیشتر معطوف به سیمنارها، ارائه مقالات، راهکارهای کوتاه مدت و تسکینی است و اراده جدی در سطوح بالای راهبری با پشتوانه اجرای و قهری قوی وجود ندارد.
این سرنوشت اکثر طرحهای زیستمحیطی است که با وجود بدنه کارشناسی قوی و دلسوز متاسفانه براحتی قربانی برورکراسی و مصلحتهای سیاسی و اقتصادی میشوند و معضل کماکان به قوت خود باقی است.