برزن نیوز: نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری از گذشته تا کنون رویکردها و فرایندهای متعددی را به خود دیده است. اما پیرو مصوبه مورخ ۱۷/۹/۱۳۹۳ شورای عالی دال بر تغییر رویکرد «فرسودگی» به «ناکارامدی» و تاکید بر رویکرد «بازآفرینیشهری» به جای «بهسازی و نوسازی»، سیاست بازآفرینی شهری، به عنوان سیاستی جامع و کامل به منظور ارتقای کیفیت زندگی محلهها و محدودههای ناکارامدشهری تعریف شدهاست.
سیاست «بازآفرینی شهری پایدار» اصلیترین و متاخرترین سیاست وزارت راه و شهرسازی در ساماندهی بافتهای ناکارامد شهری است؛ که توامان با لحاظنمودن راهکارهای اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و کالبدی- فضایی در دستورکار مدیریتشهری قراردارد. مفهوم بازآفرینی شهری فرآیندی است؛ که به خلق فضاهای شهری جدید با حفظ ویژگیهای اصلی فضایی (کالبدی و فعالیت) منجر میشود (Roberts & Skyes,2000). کاهش فقر شهری، تحقق حکمروایی شهری، ارتقای تابآوری شهری و ارتقای هویت و منزلت مکانی از اهداف اصلی بازآفرینی شهری است؛ که جامعنگری در اقدامات و توجه به تمامی وجوه پایداری در تعریف برنامهها، اتخاذ نگرش فضایی – راهبردی، یکپارچه، بلندمدت، منعطف، فراگیر و همهشمولی، شهرنگر و زمینهگرا با مشارکت حداکثری تمامی ذی نفعان و ذی نفوذان از اصول اساسی در بکارگیری رویکرد بازآفرینی در شهرها میباشند.
ناکارآمدی و زوال بافت شهری، با ماهیت پخشایش و گستردگی تدریجی، رفته رفته زوال و نابودی سایر بخشهای یک بافت شهری را ایجاد میکند و این زوال در بدنه هویت اجتماعی، کالبدی و اقتصادی و محیطی سایر بافت شهری رسوخ میکند، و آنگاه حذف و ازبین بردن زوال، امری دشوار میگردد.
با پدیدارشدن ناکارامدی و فرسودگی در بافتهای شهری، برخی از فضاهای بافت به دلیل خصوصیات کالبدی و اجتماعی بارز، به فضایی فاقد هویت و گمشده در زیست و سکونت ساکنین بافت منجر میشود. این فضاها به دلیل جایدادن خشونت، ناامنی، ترس، جرم و … در خود به عنوان فضاهای بیدفاع شهری تلقی میشوند. عمدتا این فضاها دو جنبه عینی و ذهنی را در بردارند؛ و در اختیار و نظارت کسی نمیباشند. اگرچه فضای بیدفاع در هر بافت شهری امکان رشد دارد، اما اصولا بافتهای ناکارامد به دلیل نفوذ زوال و فرسودگی بیشتر پذیرای چنین فضاهایی میباشند.
از طرفی در رویکرد بازآفرینی شهری، توجه به مردم و نهادهای مردمی و تسهیلگر از ارکان مهم بازآفرینیشهری پایدار است. از این نظر دفاتر تسهیلگری با آگاهی از روندها و نقشها، ساکنین را برای رسیدن به هدف مشترک جلب و در مدار مشارکت و توسعه محلی قرار میدهند. دفاتر تسهیلگری با بسیج ظرفیتهای اجتماعی، جذب منابع و بسیج ظرفیتهای مالی موجود، پیگیری تامین زیرساختها و خدمات محلهای؛ بهسازی محیطی و ارتقاء کیفیت عرصه عمومی و … گامهای اساسی در اجرای رویکرد بازآفرینیشهری دارند.
شناسایی فضاهای بیدفاع شهری، یکی از پروژههای محلی در مقیاس خرد با ماهیت اجرایی، کوتاهمدت است، که در صورت عملیشدن آن همگام با مشارکت و تشریکمساعی ساکنین، به دلپذیری و مطلوبیت، اعتماد، مشارکت، باور و رضایت ساکنین میانجامد.
فرآیند بازآفرینیشهری در مقیاس محله، بدون تشریک مساعی ساکنین که از زمان و فضا، پتانسیل و قابلیتهای بافت محلی و ساکنین آگاهی و اشراف دارند، امری ناشدنی و شکننده میباشد. ساکنان محدودههای هدف بازآفرینی به دلیل آگاهی از فضا و گوشههای بلااستفاده و تاثیر عینی و ذهنی این فضاها بر تصور ذهنی ساکنین، می توانند فضاهای بی دفاع را شناسایی و در جهت استفاده مثبت و موثر از آن راهکارهای بهینه و مطلوبی ارائه نمایند. فضاهای گمشده و بی دفاع عمدتا در گوشهها و کنجهای بافتها، تقاطعهای نابسامان، زیرگذرها و زیرپلهای فاقد کیفیت محیطی و روشنایی، برخی از بناهای مخروبه، عقب نشینیها و فرورفتگی در اثر اجرای طرحهای شهری و … را شامل میشوند . طرحها و پروژههای مرتبط با شناسایی فضاهای بیدفاع شهری و بازآفرینی آنها در راستای کیفیت زیست محدوده هدف، از نمونه برنامههای محرک رشد و توسعه در حوزه عرصه باز همگانی است که به خلق فضای شهری جدید، فضاهای بازفراغتی، منجر میگردند.
اگرچه راهکارهای موثر در استفاده مجدد از فضاهای بیدفاع شهری باید از بطن مشارکت و کنش جمعی ارائه شود، ولیکن قلمروگرایی و نظارت طبیعی، کارکرد محوری، تزریق روشنایی از بدیهی ترین راهکارها و پیشنهادات در بازآفرینی فضاهای شهری بیدفاع میباشند.
دفاتر تسهیلگری باید ضمن شناخت محیط با همراهی و حمایتگیری نمایندگان و ساکنین با استفاده از ابزارسازی و روشهای مشارکتی موثر به شناسایی فضاهای بیدفاع و واجد اولویت برنامهریزی و طراحی بپردازند و در دستورکار برنامه های خود قرار دهند. در صورت برنامهریزی و طراحی موثر این فضاها، بخش اعظمی از مشکلات کالبدی – اجتماعی محله حل خواهد شد، و درصورت تزریق فعالیت و کارکرد به فضا به رونق اقتصادی فضا نیز منجر میشود.