برزن نیوز: پیمودن مسیر توسعه در کشورهای در حال توسعه امروزی به عوامل زمینه ای بستگی دارد که برخی از آنها عوامل اقتصادی و وبرخی غیرعوامل اقتصادی میباشند.
ویکی از شاخص های جوامع توسعه یافته، قانونمندی و رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی است. خودرو، مظهری از جامعه مدرن و مدرنیته است و وخودرو، جاده و کیفیت راه ها امور مادی هستند. اما الگوهای تنظیم رفتاررانندگان، عابران پیاده و حتی پلیس های راهنمایی و رانندگی تا حد زیادی؛ برگرفته از معیارها و قواعد اجتماعی بسط یافته در همان کشور است ودرحالیکه قوانین و مقررات راهنمایی ورانندگی در سایر کشورهاتقریبا مشترک است. اما جوامع در حال توسعه چندان مقید به قانون و انظباط اجتماعی نبوده و بسیاری از افعال ترافیکی بیش از هرچیز دیگر تحت تاثیر عوامل اجتماعی و انسانی وفرهنگی است.
در این مطلب به بررسی مشکلات رانندگی زنان می پردازیم واینکه سال های زیادی است که زنان در کشور ما رانندگی می کنند؛ آنها گواهینامه می گیرند و مراحلی را می گذرانند که آقایان هم باید آن مراحل را بگذرانند تا گواهینامه بگیرنداما چرا مردها به خود اجازه می دهند رانندگی خانم ها را مسخره یا در شرایطی از آن سوء استفاده کنند؟ وچرا با وجود اینکه هر روز هم بر تعدادشان افزوده میشود، اما هنوزعدهای معتقدند زنان مهارت انجام رانندگی را ندارند و هر چقدر هم تجربه شان بیشتر شود، باز هم برای این کار ساخته نشدهاند؟ این که این باور دقیقا از چه زمانی شکل گرفته معلوم نیست اما دلیل آن را می توان از ابعاد مختلف بررسی و درباره تک تک آن ها بحث کرد.
این مشکلات هیچ ربطی به جنسیت ندارد و شاید بتوان گفت علت اصلی مشکلات بانوان در رانندگی ریشه در تفکر و نوع تربیت آن جامعه دارد.به عقیده جامعه شناسان و روان شناسان، تفاوت های جسمی، روانی واجتماعی، تفاوت در ساختار مغز زن و مرد و حتی تفاوت در ژنتیک و توانایی های شناختی موجب می شود که زنان و مردان رانندگی متفاوت ازهم داشته باشند.
و طبق یک تحقیق میدانی ساده و رصد اخبار و تحقیقات می توان به این نتیجه رسید که رانندگی، مهارتی شخصی است که با اخلاق و تعهد های فردی رابطه مستقیم دارد؛خانم ها بنا به شرایط ذهنی و روحی محتاط تر هستند، نه کم مهارت ،بیشتر خانم ها با دقت رانندگی می کنند و تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا حقوق دیگران را در زمان رانندگی نادیده نگیرند، بین خطوط می رانند و در جاهای مناسب پارک می کنند،خانم ها اگر محتاط نباشند، نمی توانند فرزندان خود را بدرستی تربیت کرده و مادران خوبی باشند. آنها بخوبی می دانند احتیاط شرط عقل است و این احتیاط در همه زندگی آنها دیده می شود؛ چه در خانه و چه در بیرون از خانه. رانندگی با احتیاط هم جزو سبک زندگی و ساختار ذهنی آنهاست. وما باید باور کنیم زنان و مردان توانایی های مشترک و متفاوتی دارند و اینکه این دو جنس در مهارتهای مختلف، عملکرد مختلف داشته باشند،وبه این دلیل که زنها اجازه تمرین وآزمون وخطا نداشته اند تا مهارت خود را بیشتر تقویت کنند،دلیل ارزشگذاری برای آنها نیست.
از طرف دیگر، تحقیقات نشان داده که زنان کمتر به تخلف می پردازند و قانون پذیری آن ها بیشتر از مردان است. میزان ریسک پذیری خانم ها در رانندگی کمتر از آقایان است.که متاسفانه همین قانون پذیر بودن گاها نشانه ی کم مهارت بودن آنها تلقی می شود.بنابراین در این زمینه ما با انواع کلیشه های قومی، طبقه ای، ملی، جنسیتی وغیره مواجهیم.
در جامعه ایران، مهارت های اجتماعی زنان رشد چشمگیری داشته است. در تحصیل، در فعالیت های فرهنگی، در سیاست، در شغل ها و حرفه ها و در تمام عرصه های اجتماعی دیگر، زنان با وجود موانع و البته منابعی که در اختیار داشته اند، به نسبت دهه های گذشته، کنشگران فعالی شده اند. اما با وجود همه این تغییرات و ارتقاء اجتماعی و فرهنگی و سیاسی زنان، کلیشه های ذهنی علیه زنان خیلی دیر تغییر می کنند. و مدام کلیشه ها وافکار قالبی نسبت به قشری که می خواهد جایگاهشان را در جامعه بهبود ببخشند بیشتر می شود. مهارت ها عوض شد، باورها نه!مثلا: یکی از کلیشه های جنسیتی در مورد رانندگی زنان است، می گوید: «زنان بد رانندگی می کنند»؛ ، واین به یک ایدئولوژی علیه زنان تبدیل شده است.اما این باور یک کلیشه است و با واقعیت تطبیق نمی کند. چرا که با مشاهدات پلیس مطابقت نمی کند. رانندگی یک رفتار اجتماعی است و رعایت قانون و نظم، بخشی از مهارت رانندگی است وعلاوه بر آن، معطوف به نظم و قواعد اجتماعی است.
طبق تعریفی اجتماعی از رانندگی، آگاهی و رعایت قوانین، بخشی از مهارت اجتماعی رانندگی است؛ رانندگی یک رفتار فردی نیست بلکه رفتاری اجتماعی و معطوف به دیگران است. از این منظر، رانندگی بد زنان و رانندگی خوب مردان، کلیشه جنسیتی بخشی از جامعه مردسالار است که هر روز می بیند زنان، بیشتر و بیشتر در عرصه های اجتماعی (که قبلاً مردانه بوده است) موفق می شوند.واین باعث می شود برخی مردها نسبت به آن واکنشهای خوشایندی نشان ندهند.
و برای همین سعی میکنند در قالب جوک و شوخی بگویند که زنان شایستگی رانندگی ندارند که این یک جور فرافکنی است. و با توجه به تکرار زیاد جوک ها درباره ی مهارتهای رانندگی جوک ها، یکی از روشهای غیر مستقیمی هستند برای اینکه مردم نا امیدی های خود را بیان کنند. زنها در حال عملی کردن باور جامعه بصورت ناخودآگاه هستند.بر اساس آمار پلیس، زنان به رعایت قانون در رانندگی مقیدتر هستند، آرامش بیشتری دارند و آمار تخلفات و تصادفات از سوی آنها خیلی کمتر است.بر اساس این آمار، تعداد خانمهای مقصر در رانندگی و حتی درگیر در تصادفات رانندگی بسیار پایینتر از آقایان است».
ریشه این نگاه جنسیتی به رانندگی خانمها چیست؟ هیچ فناوریای از نظر فرهنگی و اجتماعی خنثی نیست. از نگاه جنسیتی، اتومبیل همواره کالایی مردانه به شمار میرود. دلیل این امر را میتوان در دو عامل ریشهای دانست. یک، بعد برجسته فنی و مکانیکی اتومبیل که تا مدتها به دنیای مردانه تعلق داشته است. دوم، اهمیت اتومبیل در فضای خارج از خانه و فضای عمومی که تا مدتها در تسخیر مردها بوده است و زنان دیرتر از مردها پا به عرصه عمومی جامعه گذاشتند. با افزایش زنان شاغل و ورود زنان به عرصه عمومی جامعه، تعداد رانندگان زن رشد قابل توجهی داشته است. کنشِ رانندگی به زنان آزادی، استقلال و قدرت داد. چارچوب امنی را برای زنان در خارج از خانه فراهم کرد که باعث افزایش اعتماد به نفس آنها شد بهگونهای که انجام کارهای خانه را تسهیل کرد، تمایلات مصرفی زنان را امکانپذیر کرد،وهمچنین در دهه اخیر، منبع درآمد برخی زنان(تاکسی بانوان و غیره) نیز به شمار رفت.و گاها نیز روابط اجتماعی جدیدی را برای زنان فراهم کرد وحتی می توان گفت که رانندگی برای زنان، یکی از شاخصهایی است که مرز بین زن سنتی و زن مدرن را مشخص کرده است. و “ویرجینیا سچارف” در کتاب “پشت فرمان نشستن زنان” از آن تحت عنوان “ورود زن مدرن به عصر موتور” یاد میکند.
همچنین درمصاحبه با مربیان آموزشگاه های رانندگی به این نتیجه رسیدیم که فراوانند مربیان خانمی که هنرجویان بسیاری را به راننده تبدیل کرده اند ودل پر دردی دارند و از نبود امنیت اجتماعی وشغلی و بیتوجهی مسوولان و مشکلات مربیگری فریادشان به آسمان بلند است.
زنان معمولا از حرکات نمایشی و عدم توجه به فرمان پلیس خودداری میکنند و رفتار مناسبتری با پلیس دارند.واکنش جامعه میتواند بیشترین تاثیر را بر رانندگی زنان داشته باشد.متاسفانه زنان کلیشههای جنسیتی در رانندگی را درونی کرده اند و بر ناخوداگاه آنها تاثیر گذاشته است. وقتی برچسب “رانندگی زنانه” به رانندگان خانم ایرانی میخورد، و هر روز شاهد کلیپها، جوکها و کلیشههای جنسیتی راجع به رانندگی خود هستند، به گونهای رانندگی میکنند که این باور را عملیتر و عمیقتر میکنند و به بازتولید آن در جامعه کمک میکنند. به نظر میرسد در این مورد زنان هم باید بپذیرند که راه رهایی از این فشارها این است که ابتدا خودمان از این کلیشههای تثبیت شده جنسیتی رها شویم.
با این تفاسیر، به نظر می رسد وقت آن رسیده که این باور در بین مردم خصوصا آقایان تغییر کند، و زمینه کاهش فشارهای اجتماعی و روانی زیادی که برزنان وارد شده فراهم شود.برای حل این مشکل لازم است که در رسانهها بیشتر به آن پرداخته شود. این مساله در حد یک معضل نیست اما هر مسالهای در همین حد هم برای تعدیل شدن باید به گفتوگو گذاشته شود. سال هاست درباره حقوق زنان و مردان فرهنگ سازی می شود، امافرهنگ سازی باید درسطح جامعه و مخصوصادر فضاهای آموزشی و از دوران کودکی تقویت شود، از سوی دیگر، راهنمایی و رانندگی با اعلام اعداد و ارقام تخلفات رانندگی باید به بهتر شدن دیدگاهها کمک کند.