چهارشنبه , ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۷ قبل از ظهر
  • کد خبر 567
  • “حق به شهر” مفهومی راهبردی برای سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی تهران

    از موضوعات مهمی که در حوزه مطالعات شهری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در سطح جهانی مطرح شده است، بحث رابطه حقوق شهری، زندگی شهری و مدیریت شهری است. چنانچه نظام «مدیریت شهری» را شامل فرآیندهای سیاستگذاری، برنامه ریزی، هماهنگی، سازماندهی و نظارت بر اداره امور شهر و شهرداری بدانیم و نظام حقوق شهری را به مثابه روند قانونمند کردن فرآیندهای چندگانه نظام مدیریت شهری و نیز قانونمدار نمودن وظایف و تکالیف متقابل و دو سویه شهرداری به شهروند محسوب کنیم که هدف آن به سامان کردن زندگی شهری و فعالیت‌های شهرداری و شهروندان است، به خوبی اهمیت نقش و جایگاه نظام حقوق شهری در مدیریت شهری و نیز رابطه و نسبت مدیریت شهری و حقوق مشخص می‌شود. در این میان سهم و نقش شهرداری که حلقه پیوند و اتصال نظام مدیریت شهری و نظام حقوق شهری است، اهمیت خاصی دارد.
    در منطقه شهری تهران پیشی گرفتن روند شهرنشینی بر شهرسازی سبب شده که به رغم رشد شهرنشینی و افزایش چشمگیر تعداد شهرها هنوز در متغیرهای حقوق شهری و جایگاه شهروندی و احصای رسالت مدیریت شهری در قبال شهر و شهروندان دچار کمبودهای جدی باشیم و گفتمان “حق به شهر ” پس از گذشت قریب به ۴۰ سال از طرح آن، مراحل اولیه خویش را بگذراند و شاید یکی از ریشه های بروز معضلات شهری و تقلیل ارزش های زیستی و کیفیت زندگی در این کلانشهر را می توان از این منظر بررسی کرد. مفهوم “حق به شهر” مبتنی بر برخورداری تمام ساکنان شهر از فرصت های زندگی شهری است، از این روست که توجه به حق دسترسی به خدمات شهری و سرپناه بدون تبعیض و تفاوت گذاری بین ساکنان یک شهر با تضمین مساوی بودن این فرصت ها و توزیع مناسب عملکردها می تواند نقش بسزایی در بسط مفهوم حق به شهر داشته باشد.
    شفافیت، عدالت و بهره وری در مدیریت شهری از مفاهیم کلیدی در ارتباط با حق به شهراست. مدیران شهری نقش مهمی در رفع فقرشهری و محرومیت ایفا می کنند. حق به شهر چالشی است برای وضع یک قرارداد بین مدیران شهر با ساکنان آن به منظور اطمینان از کارایی و توزیع عادلانه خدمات و تخصیص منابع و فرصت ها بخصوص برای محروم، فقرا، سالمندان و کودکان و معلولین شهری. پس می توان گفت که شهر متعلق به تمامی اقرادی است که در آن زندگی می کنند و هر انسانی صرف نظر از ملیت و قومیت و زبان، تنها به دلیل انسان بودن شایسته بهره مندی از این حق است. از این منظر می توان رسالت مدیریت شهری و بویژه کمیسیون اجتماعی و فرهنگی تهران را در این زمینه ها دانست و بر توسعه این بینش کمک کرد:

    یک: میزان توجه به متغیرهای عدالت اجتماعی در توزیع منابع و تخصیص مکانی کاربری¬ها
    دو: میزان اصلاحات نهادی در راستای حکمروایی خوب شهری
    سه: وضعیت شمولیت اجتماعی، تنوع اجتماعی و سطح سرمایه اجتماعی
    چهار: تنوع و سرزندگی شهری و احساسی امنیت و امید به زندگی شهروندان
    پنج: پاسخگویی، اثربخشی و کارآمدی و شفافیت در تصمیم گیری ها و اقدامات انجام شده.



    مطلب پیشنهادی

    پیشنهاد جایگزینی پوشش چمن در بوستان ها و معابر شهری

    پیشنهاد جایگزینی پوشش چمن در بوستان ها و معابر شهری

    مرتضی حیدریان نجفی کارشناس اطلاعات مکانی

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *