مساحت شهر تهران از ۱۰۰کیلومترمربع در سال ۱۳۳۵ به ۷۳۰کیلومتر در شرایط فعلی رسیده یعنی طی ۶۰ سال شهر ۷٫۵برابر بزرگتر شده است.
سیدمحسن طباطباییمزدآبادی، دبیر و نایب رییس انجمن علمی اقتصاد شهری ایران در گفتوگو با «تعادل» با بیان این خبر عنوان کرد که ریشه بسیاری از چالشها و معضلات تهران ناشی از ناموزون بودن روند توسعهیی این شهر است.
به گفته وی در شرایط فعلی نیز اگر بخواهیم راهحلی برای این معضلات و مشکلات ارائه دهیم باید به ریشهها نظر کرده و ابتدا دلیل این وضعیت را پیگیری کنیم.
این مدرس دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه ویژگی تهران در مقایسه با شهرهای بزرگ، کوتاه بودن دوران جمعیتپذیری، رشد و گسترش شدید آن به عنوان یک کلانشهر بزرگ ملی و منطقهیی است، تصریح کرد: جمعیت تهران از ۱٫۵میلیون نفر در سال ۱۳۳۵ به بیش از ۸ میلیون نفر در سال ۱۳۹۵ رسیده است. همچنین طی ۶۰ سال جمعیت تهران بیش از
۵ برابر شده که کمتر شهری در جهان چنین رشدی را تجربه کرده است علاوه بر این مساحت این شهر نیز از ۱۰۰کیلومترمربع در سال ۱۳۳۵ به ۷۳۰کیلومتر در شرایط فعلی رسیده یعنی طی ۶۰ سال شهر ۷٫۵برابر بزرگتر شده است.
دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران با تاکید بر اینکه این شهر از لحاظ اجتماعی و فرم کالبدی مسیر پایداری را طی نکرده است، افزود: این آشفتگی و رشد شتابان در جمعیت و بیقوارگی در توسعه کالبدی بدون تردید با نظام مالی و شیوههای درآمدی شهر مرتبط است.
طباطبایی با اشاره به تمرکز سیاسی در تهران نیز گفت: از لحاظ سیاسی- اداری بیش از ۱۸درصد کل کارکنان دولت و بیش از ۲۵درصد کارکنان بخش قضایی و قانونگذاری در تهران هستند. همچنین ۱۸درصد کل دانشجویان کشور و نزدیک به ۵۰ درصد استادان دانشگاه در تهران شاغل هستند و بیش از ۱۸درصد پزشکان متخصص کشور در تهران هستند. به گفته این کارشناس مسائل شهری بیش از
۵۰ درصد مطبوعات کشور در تهران منتشر میشوند و در مجموع ۲۰درصد کل تولید ناخالص داخلی(GDP) کشور مربوط به تهران است.
نایب رییس انجمن علمی اقتصاد شهری ایران افزود: ۲۳درصد مصرف برق و ۲۲درصد مصرف بنزین کشور در تهران است و ۱۸درصد کل کارگاههای صنعتی کشور و ۲۳درصد شاغلان این بخش مربوط به تهران(استان تهران) است. وی با بیان اینکه همه این اعداد و ارقام حکایت از آن دارد که موضوع پایداری کلانشهر تهران نه یک موضوع محلی بلکه چالش ملی است، گفت: وقتی همه تمرکز یک کشور در یک شهر واقع میشود، نمیتوان انتظار داشت ترافیک، آلودگی هوا، کمبود ناوگان حمل و نقل عمومی و… یک شبه اصلاح شوند.
دلایل گسترش تهران؟
کامبیز مصطفیپور، استاد دانشگاه و کارشناس مدیریت شهری به بررسی دلایل رد متوازن شهر تهران طی سالهای گذشته پرداخت و گفت: باید در نظر داشت که بین
۵۰ تا ۶۰ سال گذشته در دنیا تحولی در حوزه شهرنشینی اتفاق افتاد. تا آن زمان ۳۰درصد اکثر شهرهای دنیا جمعیت شهرنشین داشت اما بعد از وقوع انقلاب صنعتی، کارخانجات زیادی ساخته شد و نیاز به آپارتماننشینی نیز شدت گرفت. یک تحول جهانی منجر به بزرگ شدن و افزایش جمعیت شهرهای دنیا شد. در کشورهای بلوک شرق این اتفاق با تاخیر رخ داد. در تهران نیز شاهد این اتفاق بودیم. در سال ۱۳۳۵ حدود ۲۹درصد کشور شهرنشین و ۷۰درصد روستانشین بودند اما طی ۶۰ سال اخیر این روند معکوس شد و اکنون حدود ۷۰درصد شهرنشین و ۳۰درصد روستانشین در کشور وجود دارد.
وی در این باره توضیح داد: زمانی که امکانات در شهرهای مختلف به شکل متوازن تقسیم نشده باشد، جمعیت به سمتی گرایش پیدا میکند که بتواند امکانات بهتر زندگی را جذب کند و معمولا این شهر پایتخت کشور است. از سوی دیگر مهمترین مهاجرت افراد به شهری مانند تهران کسب شغل و درآمد محسوب میشود بنابراین شاهدیم که این افراد در حاشیه شهر تهران مانند تهرانسر سکنی گزیده و به مرور خانواده خود را نیز به تهران منتقل کرده و در بسیاری از فضاهایی که قبلا مسکونی نبود بعضا بدون مجوز ساکن شدند.
این کارشناس مدیریت شهری با اشاره به تاثیر نظام مالی و شیوههای درآمدی شهر تهران در به وجود آمدن این رشد نامتوازن اظهار کرد: شهری مانند تهران که ۱۰درصد جمعیت کل کشور را در خودش جای داده است و حدود ۱۸میلیون نفر در آن ساکن هستند، جذابیتهای خاص خودش را دارد. اما باید در نظر داشت که شهر تهران آرمانهای شهرسازی با ثباتی نداشته و دنبالهرو شهرهایی از جنس شهرهای اسلامی با همان راسته بازارها بوده که هنوز هم حفظ شده است. در نتیجه دیدگاههایی که معتقد بود، شهر باید در آسمان بالا رفته و ۹۵درصد فضای سبز وجود داشته باشد، پیگیری شد.
وی با بیان اینکه برخی از این سیاستهای شهرسازی را وارد شهر تهران کرده و به شکل
نیمهکاره در شهر اجرایی کردیم، گفت: در این زمینه بحث اصلی ارزش زمین است که اقتصاد شهر را تحت تاثیر قرار داده و از آنجا که بخش خصوصی نیز به دنبال کسب حداکثر سود است در نتیجه توانستند، برخی سیاستهای شهرسازی را به شهر تهران تحمیل کنند. البته همانطور که گفتم طی ۵۰ تا ۶۰ سال اخیر نگاه ثابتی در شهرسازی شهر تهران وجود نداشته است.
راه حل پر هزینه
وی در پاسخ به اینکه چطور میتوان شهر تهران را از این رشد نامتوازن خارج کرد با بیان اینکه راهحل وجود دارد اما پر هزینه است، گفت: بهترین راهحل که به حاکمیت مربوط میشود این است که امکانات را
بهگونهیی در شهرهای مختلف توزیع کند تا افرادی که به تهران مهاجرت کردهاند به همان دلیل که مهاجرت کردهاند به همان دلیل هم برگردند، این یعنی ایجاد شغل در شهرهای مختلف. چنانچه در شهرهای کوچک امکان اشتغال وجود داشته باشد بسیاری از شهروندان ترجیح میدهند از این شهر خارج شوند زیرا دیگر زندگی در تهران برای آنها راحت نیست.
به گفته این استاد دانشگاه غیر از شغل، آسانی دسترسی به امکانات درمانی و بهداشتی و نیز وجود تعداد زیاد مراکز تفریحی نسبت به دیگر شهرها مردم را به مهاجرت به این کلانشهر تشویق میکند. بنابراین باید عواملی که جاذب جمعیت برای شهر تهران بوده است را معکوس کرد. اگر زمینه معیشت برای مهاجران فراهم شود قطعا به شهر خود برمیگردند. از سوی دیگر باید هزینههای ورود به شهر تهران نیز افزایش یابد. قطعا شهر باید آمایش شود تا بدانیم که شهر در فرآیند رشد خود جاذب چه نوع جمعیتی میتواند باشد و خدمات موجود پاسخگوی چه جمعیتی خواهد بود. معضلاتی که اکنون در شهر تهران وجود دارد ازجمله کمبود حمل و نقل عمومی به دلیل همین عدم تعادل بین خدمات و جذب جمعیت است.
وی افزود: برخی شهرهای دنیا با ۱۸میلیون جمعیت هیچ یک از مشکلات تهران را ندارند. سبک شهرسازی در این شهر به گونهیی است که پاسخگوی نیاز این تعداد جمعیت است. سیستم حمل و نقل آن دیگر در سطح شهر نیست و در زیر زمین توسعه یافته است. حل مشکل حمل و نقل شهر تهران نیز فقط از طریق توسعه مترو ممکن است. این اتفاق در تهران دیر افتاد. زمانی که در تهران برج میلاد و بزرگراه صدر ساخته میشد و حمل و نقل خصوصی را توسعه دادیم در واقع زمان را از دست دادیم و البته هزینه را. مسکو ۱۲۰سال پیش مترو این شهر را توسعه داد و اکنون مشکلی در حمل و نقل شهری ندارد.
وی در پاسخ به اینکه آیا انتقال پایتخت راه مناسبی برای رهایی تهران از مشکلات موجود است، تصریح کرد: فکر نمیکنم انتقال پایخت راهحل مناسبی باشد. هر از گاهی این موضوع مطرح میشود و فقط در حد یک ایده باقی میماند زیرا اجرای این طرح هزینههای بسیار سنگینی دارد. بسیاری از پایتختهای جهان فقط مرکز سیاسیاند و شهرهای تجاری و فرهنگی آنها از پایتخت مجزاست بنابراین رویکردها باید عوض شود. اینکه پایتخت را از تهران به جای دیگری منتقل کنیم به این معناست که تهران دیگری ایجاد کنیم. اکنون بسیاری از شهرهای بزرگ ما آمادگی پذیرش جمعیت جدید را ندارند و خود با مشکلات بسیاری مواجهند. بنابراین همانطور که گفتم بهترین راه، توزیع امکانات در همه شهرهای کشور است تا مهاجران بتوانند به شهرهای خود برگردند.