پنجشنبه , ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۷:۴۷ قبل از ظهر
  • کد خبر 19520
  • سیمای اقتصادی جوامع بومی در آینه گردشگری
    «باغ‌گشت» راهی برای توسعه گردشگری شهری سمنان

    سیمای اقتصادی جوامع بومی در آینه گردشگری

    در اواخر دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بسیاری معتقد بودند باید گردشگری را یک پدیده یا مجموعه فعالیت فرهنگی دید، اما با رشد شتاب‌آمیزی که گردشگری گرفت و تاثیر زیادی که روی اقتصاد کشورها از نظر اشتغال، درآمدزایی و جذب سرمایه‌گذار گذاشت، باعث شد بیشتر از همیشه اهمیت اقتصادی پیدا کند. این رشته حالا این‌قدر از نظر اقتصادی دارای اهمیت است که در دو سه دهه اخیر بسیاری آن را یک مجموعه فعالیت اقتصادی می‌دانند.
    با همه تاثیر اقتصادی‌ای که گردشگری برای جوامع دارد، توجه به جنبه‌های اقتصادی و منافع اقتصادی نباید باعث شود از دیگر ابعاد و تاثیرات یا پیامدهای آن غافل شویم. بسیاری از کشورها با همین رویکرد، ترجیح دادند بر مبنای اصول توسعه پایدار، گردشگری خودشان را توسعه دهند و بسیاری‌شان از جمله وثوقی هم در این زمین موفق بودند. وثوقی با وجود اینکه با گردشگری از نظر اقتصادی بسیار توسعه یافت، اما سعی کرد ابعاد فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی خود را قربانی توسعه چشمگیر گردشگری نکند و اتفاقا گردشگری را بهانه‌ای برای توسعه فرهنگی قرار دهد تا فرهنگ کشور خودش را به دیگر کشورها بشناساند و از طرف دیگر تمام تلاشش این بود که آثار و پیامدهای گردشگری بر محیط زیست را به حداقل برساند. اما در همسایگی وثوقی و در کشور خودمان ایران، وقتی بررسی می‌کنیم اساسا در قدم‌های اولیه توسعه گردشگری مانده‌ایم و حتی از نظر اقتصادی هم نتوانستیم رشد کنیم چه برسد که آن را مبنای گردشگری پایدار قرار دهیم.
    در توضیح این مسئله باید بدانیم سهم گردشگری از تولید ناخالص داخلی ایران به ۴.۶ درصد رسیده در صورتی که در دنیا این عدد حدود ۱۰.۵ درصد است یعنی ما کمتر از نصف عدد جهانی هستیم. از سوی دیگر، همان گردشگری رشد یافته در کشور ما هم گردشگری سنتی یا به عبارتی گردشگری انبوه است. به خاطر همین است که به محض اینکه با تعطیلاتی روبه‌رو می‌شویم، خیل عظیم گردشگران به نواحی شمالی یا مناطق گردشگرپذیر چون مشهد، اصفهان و شیراز سرازیر می‌شود که این نوع گردشگری با اصول اولیه گردشگری پایدار چندان تطابق ندارد.
    بنابراین می‌بینیم که ماحصل گردشگری در جوامع بومی ما بیشتر منفی است تا مثبت. مثلا یکی از آثار این نوع گردشگری، افزایش قیمت زمین در شمال است به طوری که موجب شده بسیاری از زمین‌های کشاورزی قطعه قطعه و فروخته یا تبدیل به ویلا شود یا انگار گردشگران هزاران تن زباله را با خود برده و به طبیعت انداخته‌اند. حضور گردشگران در طبیعت جز آلودگی صوتی و نوری برای حیوانات و جانوران، آلودگی محیط زیستی و تورم برای جامعه محلی در پی ندارد. به صورت خلاصه باید گفت ما نه از نظر اقتصادی توانسته‌ایم موفق باشیم نه اصول گردشگری پایدار را رعایت کرده‌ایم و نه منافع بومیان تامین شده است.
    از سوی دیگر، گردشگری در کشور ما به نام تقویت اقتصادی محلی سیمای اقتصاد مناطق را تغییر داده است. در بسیاری از کشورها گفته می‌شود با ورود ۱۱ گردشگر و برخی خوشبینانه می‌گویند با ورود ۶ گردشگر یک شغل ایجاد می‌شود، اما در کشور ما اصلا این‌طور نیست و شاید با اغماض بتوان گفت هر ۳۰-۴۰ گردشگر یک شغل ایجاد می‌کند. شاید با شکل گردشگری سنتی فقط منافع تعداد کمی از بومیان که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با گردشگران سر و کار داشته‌اند رشد کرده باشد، اما بقیه که با گردشگران ارتباطی ندارند چه می‌کنند؟ واضح است که مثلا زمین‌هایشان را می‌فروشند تا ویلا ساخته شود یا آنچه دارند را به تاسیسات گردشگری تبدیل می‌کنند. آن‌ها نه تنها سودی نکرده‌اند بلکه اگر در دراز مدت بخواهند سرمایه تبدیل شده‌شان را به سرمایه پایدار برگردانند مجبور می‌شوند به دلیل گرانی همه چیز را چند برابر قبل بخرند.
    چرا این اتفاق می‌افتد؟ چون ما گردشگری را به همان شکل اولیه و بدون برنامه و نظارت توسعه داده‌ایم. اساسا هنوز گردشگری اولویت ما نیست که بخواهیم درباره نظارت و برنامه و ارزیابی محیط‌زیستی و پیوست فرهنگی و اجتماعی آن صحبت کنیم. هنوز هم مردم فقط برای تمدد اعصاب و استراحت و تفریح سفر می‌روند و ظرفیت تحمل مناطق گردشگری در این سفرها دیده نمی‌شود. شاید تصور کنید نسبت به ۱۰ سال پیش خیلی بیشتر درباره گردشگری صحبت می‌شود، اما اگر گردشگری واقعا اولویت بود حالا باید سرمایه‌گذار بیشتری به ویژه خارجی جذب می‌شد چون سرمایه‌گذار خارجی مبلغ گردشگری است در حالی که چنین چیزی رخ نداده،‏ باید از متخصصان و کارشناسان با مهارت در حوزه گردشگری استفاده شود‏ که نشده. اگر گردشگری تبدیل به اولویت شده چرا پایدار نیست و حتی خیلی از کالاهای سنتی ما به واسطه تجاری شدن از محتوا و اصالت خود خارج شده است؟
    یادمان نرود، توسعه بدون برنامه و بدون نظارت به جوامع بومی آسیب می‌زند‏. اگر قرار است گردشگری بر مبنای توسعه پایدار باشد و درآمد آن به توسعه جوامع بومی و حفظ اصالت آن‌ها منجر شود، باید ابتدا گردشگری را به اولویت سیاست‌گذاری‌ها تبدیل کنیم. باید از متخصصان و از الگوهای جهانی موفق استفاده کنیم و سراغ نمونه‌های اطراف چون وثوقی یا امارات متحده عربی برویم.
    در این شرایط است که می‌توان با داشتن هم‌زمان ارزیابی فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی مناطق مختلف را توسعه داد و در عین حال، مردم را تشویق کرد از درآمد کسب شده برای حفظ جامعه محلی، اصالت، سنت، بافت منطقه و آنچه عامل جذب گردشگر بوده بهره ببرند.

    پیام ما


    مطلب پیشنهادی

    چرا خرید تاکسی برقی برای تهران واجب است؟ | ورود این تاکسی ها به پایتخت پس از عبور از چند فیلتر کارشناسی

    چرا خرید تاکسی برقی برای تهران واجب است؟ | ورود این تاکسی ها به پایتخت پس از عبور از چند فیلتر کارشناسی

    پای تاکسی‌های برقی که یکی از روش‌های حمل و نقل جدید عمومی در دنیاست، بالاخره به تهران هم باز شده اما مثل هر تغییری که با مقاومت روبرو می‌شود، این پدیده نیز مخالفانی در پایتخت دارد و عده‌ای به دنبال ساختن نقاط ضعف برای آن هستند تا از ورود آن جلوگیری کنند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *