در این یادداشت ، به سه مقوله اصلی مسکن خودساخته افراد بی خانمان اشاره خواهد شد. در قسمت نخست به وجود مساکن خودساخته در فضاهای حاشیه شهر پرداخته خواهد شد. سپس به تاثیرات اجتماعی و اقتصادی این مساکن و در نهایت به جمعبندی مطالب اشاره خواهد شد.
به صورت کلی ، افراد بی خانمان اغلب به دلیل نزدیک بودن به مراکز توزیع مواد مخدر ، ترجیح می دهند در فضاهایی اسکان یابند که به لحاظ دسترسی به مواد مخدر دارای مشکلی نباشند. بر طبق پژوهش های صورت گرفته ، افراد بی خانمان اسکان در فضاهای حاشیه شهر و مساکن خودساخته را به حضور در گرمخانه ها ، منزل و سایر مکان های ممکن ترجیح می دهند. طبق پژوهش دیّاری و همکاران در سال ۱۳۹۶ که به سفارش مرکز مطالعات زنان دانشگاه تهران صورت گرفته است ، بی خانمان ها دلیل اصلی عدم حضور در گرمخانه ها را ، دور بودن از مراکز توزیع مواد مخدر می دانند. در واقع به دلیل سخت بودن رفت و آمد افراد و عدم مطالعه قبل از ساخت و جانمایی چنین مراکزی ، بی خانمان ها ترجیح به حضور در پاتوق های کارتن خوابی دارند. از سوی دیگر به دلیل عدم رفتار مناسب با ایشان ، بی خانمان ها حضور در گرمخانه ها را نوعی ناتوانی و توهین به خود می دانند. برای نمونه ، طبق پژوهش صورت گرفته ، اغلب مشارکت کنندگان ، توهین های شخصیتی را از عوامل ترک گرمخانه ها می دانند. همچنین نداشتن منابع مالی کافی برای جابه جایی از مشکلات سکونت در این مراکز است. به طور قطع به یقین ، تصدیق می شود که بی خانمانی ، فقط از نداشتن مسکن ناشی نمی شود.همچنین اکثر تعاریف جدیدتر ، بیشتر از آنچه که یک محله را تشکیل می دهد ، بر نقش ارتباطات اجتماعی و حمایت های ناشی از آن تاکید می کنند ؛ به عنوان مثال دسترسی به فضایی برای به کار گیری روابط اجتماعی( جانسون ، پارسل ، جتن ، دیگل ، والتر ، ۲۰۱۵) . در واقع وقتی شخصی ، بی خانمان می شود ، به طور مسئله سازی ، دوستان و خانواده و همچنین خدمات مورد نیازش را از دست می دهد.افراد به طور روز افزون از شبکه های حمایتی مورد نیاز منزوی می شوند(تولی ، ۲۰۰۱: ۶۸) بررسی موضوع کارتن خوابی ، نیازمند کشف پیچیدگی های فرآیند کارتن خوابی است چرا که پدیده کارتن خوابی در سراسر دنیا وجود دارد اما دارای تفاوت های عمده ای است.به عنوان مثال علی رغم وجود سیستم رفاهی گسترده تر در آلمان ، گستردگی کارتن خوابی در این کشور ، تقریبا به اندازه کشور آمریکاست و همچنین کارتن خوابی طولانی مدت در آن ، تقریبا دوبرابر ، شایع تر از کشور آمریکاست(ون ماس ، ۲۰۱۳). لذا بررسی پدیده سکونتگاه های غیررسمی و افراد بی خانمان در آن از بعد سیاستگذاری و جامعه شناسی مسائل اجتماعی ، توامان دارای اهمیت است. از سوی دیگر ، متاسفانه در ایران در ارتباط با پدیده کارتن خوابی ، آمار مستندی از تعداد افراد کارتن خواب ، تعداد مراجعان به گرمخانه ها در طی سال های مختلف ، نوع مواد مصرفی ، بزهکاری ایشان و … وجود ندارد.به همین جهت بررسی تاثیرات سیاستگذاری ها تنها در مقام فرضیه باقی خواهد ماند.در واقع آمار مشخصی از مقوله های مذکور در دست نیست و نمی توان به طور مستقیم ، تاثیرات اعمال سیاست ها را به شکل تفکیک شده سنجید. بوپیت و ساندین(۲۰۱۴) پژوهشی با عنوان حقوق، مسئولیتها و امتناعها: سیاست بیخانمانی و طرد افراد کارتنخواب با نیازهای پیچیدهشان انجام داده اند.هدف این پژوهش ، بررسی نیازهای پیچیده افراد کارتن خواب و سیاست های مخالف یا موافق آنها می باشد. از سال ۱۹۷۷ قوانین مربوط به بیخانمانی، حقوقی محدود برای اقامت قانونی افراد بیخانمان که به شدت نیازمند بودند را در انگستان به تصویب رساند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه با افراد کارتنخواب و کارکنانی که جهت کمک و حمایت از آنها کار میکنند، بدست آمد. این مقاله تاثیرات سیاستهای بیخانمانی معاصر را بررسی میکند و به جستجوی این مسئله میپردازد که چگونه تصمیمات درباره نیازهای ضروری و ارتباطهای محلی به تشدید طرد اجتماعی افراد بیخانمان با مشکلات پیچیده و متنوع کمک میکند. نتیجهای که کسب میشود این است یک شرایط رفاهی حقیقی و جامع، زمانی ایجاد میشود که سیاستمداران و جامعه بتوانند با استفاده از سیاستهای رفاهی، رفتار غیرمسئولانه و خودخواهی را مجازات کرده و به جای آن بر ارائه خدماتی که نیازهای اساسی افراد نیازمند را برطرف میکند تمرکز نمایند. جرگن ون ماس(۲۰۱۳) پژوهشی با عنوان پایین و اطراف نیویورک و برلین: طرد فضایی اجتماعی افراد کارتنخواب و بیخانمان انجام داده است.دانشمندان اجتماعی گاهی بخاطر انتخاب مغرضانه کیسهای مطالعاتی که فقط به ایدئولوژی خودشان کمک میکند متهم میشوند. اما این مطلب را درمورد این مقاله که سبب زحمت و ناراحتی ایدئولوژیکی نویسندهاش نیز میشود صادق نیست. دادههای ارائه شده در ابتدای مقاله بیان میکند که علیرغم وجود سیستم رفاهی گستردهتر در آلمان، گستردگی کارتنخوابی در این کشور به اندازه آمریکاست و همچنین کارتنخوابی طولانی مدت در آن تقریبا دو برابر شایعتر از آمریکا است. این کتاب با بررسی تضاد مذکور، به مطالعات قومی قبیلهای گسترده که شامل مصاحبههای تکراری و همچنین ساعتهای بیشمار مشاهدات منظم ۲۸ بیخانمان در برلین است تکیه دارد. از طریق یک ارائه جذاب و آنالیز دادههای کیفی و همچنین با ارجاع به رفرنسهای لس آنجلس، ون ماز به طور گستردهای به ارزیابی نقاط ضعف سیستم رفاهی برلین و نواقص آن برای اطلاع از انواع مختلف طرد در میان بیخانمانها پرداخت. بایستی اشاره کرد که مقاله به دنبال دفاع از رویکرد نئولیبرالی به بیخانمانی نیست اما به طور دقیق و مناسبی به دنبال وجود بیشتر رفاه است.این مقاله با استفاده از نظریههای طرد قانونی، خدماتی و اقتصادی که ۳ بعد طرد اجتماعی نام دارند، یک چارچوب کاری تئوری قدرتمند برای تجزیه و تحلیل بیخانمانها ارائه میکند. سونیا ، جان و مارتین (۲۰۱۷) پژوهشی با عنوان الکل، فقر و طرد اجتماعی: اعتیاد به الکل در بین کارتنخوابها و افراد در خطر طرد در مادرید به انجام رسانده اند.این مقاله جنبههای مختلف مربوط به مصرف الکل را در طول دوران بیخانمانی و همچنین افرادی که در خطر طرد شدن از اجتماع قرار دارند، بررسی میکند. دادهها از نمونهای ۱۸۸ نفری از افراد کارتنخوابها در شهر مادرید و نمونهای ۱۶۴ نفری که در خطر طرد شدن قرار داشتند جمعآوری گردید. میان جنس، سن و اصالت افراد نمونه مطابقت وجود داشت. نتایج این موضوع را نشان داد که افراد کارتنخواب الکل بیشتری مصرف میکنند و در اثر این سوء مصرف با مشکلات بیشتری نسبت به افراد در خطر طرد شدن مواجه میشوند. اکثر افراد کارتنخوابی که با مشکلات ناشی از مصرف الکل دست و پنجه نرم میکنند، با این مشکلات از قبل از کارتنخوابی نیز مواجه بودهاند و همچنین اظهار داشتهاند که در گذشته از سلامت جسمی کمتری برخوردار بودهاند و اتفاقات بیشتری را در دوران بیخانمانی تجربه کردهاند. علیرغم ارتباط مشکلات ایجاد شده با مقوله سوء مصرف الکل در میان افراد حاضر در نمونه، تعداد اندکی از آنها حاضر به شرکت در برنامههای ترک اعتیاد بودند.کیت هولس(۲۰۱۴) پژوهشی با عنوان درک ارتباط میان فقر و بیخانمانی: بررسی فقر مرتبط با کارتنخوابی در استرالیا انجام داده است.هدف این مقاله بهبود در درک ارتباط میان فقر و کارتنخوابی خصوصا در میان خانوادههای دارای فرزند میباشد. همچنین به تجزیه و تحلیل فرآیندها، ساختار و آنچه که سبب تداوم فقر میشود میپردازد. اطلاعات این مقاله بر اساس دادههای مطالعاتی میدانی و کیفی از خانوادههای بچهدار استرالیایی در حین و پس از دوران بیخانمانیشان بدست آمده است. این خانوادهها نه تنها در فقدان منابع به سر میبردند بلکه دچار محدودیتهای اجتماعی، نظیر طرد شدن، در معرض خشونت قرار گرفتن، کمبود حمایتهای فامیلی و نهادی و همچنین فشار برای رها کردن کودکانشان بودند. شرکتکنندگان، دارای هویتهای اجتماعی قوی، مانند خانواده بودند و شدیدا در مقابل فرآیندهای حاشیهنشینی و انزواطلبی که به آنها تحمیل میشد مقاومت میکردند. این مقاله بیان میدارد که تئوریسازی مفهوم بیخانمانی بعنوان فرآیندی در “ناتوانی و فقر” میتواند یک مبنای نظری برای درک بهتر رابطه بین فقر و بیخانمانی که تا امروز به آن بیتوجهی شده است، باشد. عموم پژوهش ها نشان می دهد که افراد بی خانمان در فضاهای شهری و سکونتگاه های غیررسمی ، در معرض طرد اجتماعی قرار دارند. در ارتباط با فضای شهری باید به نکاتی مهم نیز اشاره نمود. نخست اینکه افراد بی خانمان اغلب در منازل نیمه ساخته ، مخروبه ها و فضاهای مشابه زندگی می کنند. طبق بررسی های صورت گرفته ، پژوهش ها نشان می دهد که حضور افراد بی خانمان و عدم توفیق در سیاستگذاری ها ، سبب بروز تاثیرات مخرب بر فضای شهری و از منظر فضایی گشته است. در واقع بی خانمان ها با تشکیل محل تجمع خود در برخی از محله ها ، مانند اسماعیل آباد در مشهد ، شوش در تهران و محلات مشابه ، در طول سال های اخیر به صورت موردی بر قیمت مسکن نیز دارای تاثیر بوده اند. به عنوان مثال ، در محله التیمور مشهد ، قیمت منازل روبه روی محل تجمع افراد کارتن خواب با قیمت سایر منازل دارای تفاوت است. از منظر اجتماعی نیز ، رفت و آمد افراد بی خانمان ، خرید مواد مخدر به صورت مشخص ، مصرف مواد مخدر و تزریق آن در برابر دیدگان کودکان و نوجوانان ، دارای تاثیرات عمده ای خواهد بود. در این میان برخی متغیرها نیز بر بزهکاری و سایر آسیب های اجتماعی در محلات موثر بوده است. در بازه سال های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۹ در مجموع ۲۲۲۴۰۹ مورد سرقت در شهر مشهد اتفاق افتاده است.همچنین بیشترین تعداد سرقت (۴۶۹۱۰فقره سرقت ) در سال ۱۳۸۹و کمترین تعداد سرقت (۱۰۸۷۹فقره سرقت) در سال ۱۳۸۰ اتفاق افتاده است.بر طبق پژوهش دانایی ، افزایش قیمت مواد مخدر صنعتی در اوایل دهه هشتاد سبب افزایش میزان سرقت گشته است. همانطور که در پژوهش مذکور اشاره شده است ، افزایش سرقت در طی سال های دهه هشتاد تا حدی ناشی از افزایش قیمت مواد مخدر صنعتی بوده است.به عبارت دیگر ، افراد کارتن خواب با توجه به اعتیاد به مواد مخدر صنعتی ، همزمان با افزایش قیمت مواد مخدر ، به منظور دستیابی به مواد مخدر به انواع بزهکاری های اجتماعی به خصوص سرقت روی می آورند. به صورت کلی و در قالب جمعبندی نیز باید اشاره نمود که سیاست های اجرا شده در ایران در ارتباط با افراد کارتن خواب موفق عمل نکرده اند.افزایش تعداد افراد کارتن خواب در کلانشهر ها و عدم مراجعه بخش قابل توجهی از آنها به مراکز گرمخانه نشان از ناموفق بودن سیاست های اجرایی دارد.
برچسبمسکن
مطلب پیشنهادی
چرا خرید تاکسی برقی برای تهران واجب است؟ | ورود این تاکسی ها به پایتخت پس از عبور از چند فیلتر کارشناسی
پای تاکسیهای برقی که یکی از روشهای حمل و نقل جدید عمومی در دنیاست، بالاخره به تهران هم باز شده اما مثل هر تغییری که با مقاومت روبرو میشود، این پدیده نیز مخالفانی در پایتخت دارد و عدهای به دنبال ساختن نقاط ضعف برای آن هستند تا از ورود آن جلوگیری کنند.