جمعه , ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۵ قبل از ظهر
  • کد خبر 4540
  • گذشته چراغ راه آینده نیست!
    شاید

    گفتمان مسلط شهری چگونه می تواند گفتمان های حاشیه ای را از آنِ خود کند؟

    برزن نیوز: بازخوانی تاریخ سیاسی در جوامع مختلف و در دوره های مختلف نشان می دهد که در هر دوره ای، گفتمان های مسلط با اعمال قدرت و تولید نشانه های زبانیِ جایگزین، بر آن شده اند تا برخی از گفتمان های رقیب را به حاشیه برانند یا اصطلاحا آن را به “دیگری خود تبدیل کنند، با اینحال تاریخ گواهِ این است که این گفتمان ها بویژه آن ها که ریشه در روح زمانه، تاریخ و اندیشه مردم جایگاهی داشته اند هیچگاه در متن سیاسی و اجتماعی جامعه به طور کل به فراموشی سپرده نشده اند بلکه همواره در حاشیه سیاست به زیست و تداومِ هر چند نحیف خود ادامه داده اند و هرگاه و به هر دلیلی نیز گفتمان مسلط با چالشی اساسی در اعمال قدرت مواجه گشته، این گفتمان های حاشیه ای دوباره با اقبال و قدرت بیشتر و بر روی دستان مردم و در یک هیبت قهرمانانه به ساحت سیاست و جامعه بازگشته اند.
    همچنین تجربه جهانی و تاریخی کشورهای مختلف نشان داده به هر میزان که گفتمان های مسلط بر آن شده اند تا با گفتمان های رقیب امکان ظهور و بروز-هر چند حداقلی- دهند، توانسته اند از درون گفتمان رقیب را دچار “واسازی” کنند و به نوعی توان بسیج کنندگی آن را به حداقل ممکن کاهش دهند.
    تقریبا می توان گفت ظهور و بروز فضاهای شهری بسیار شبیه به این تجربیات تاریخی در عرصه سیاست است. شاید بخشی از آن به این دلیل است که اساسا سیاستِ شهری بسیار با بنیاد سیاست در معنای دقیق آن و نحوه شکل گیری آن از زمان یونانیان تاکنون عجین بوده است. شاید به این دلیل که تدبیر و اراده این، هر دو، به نوعی معطوف به ساحت عمومی و قلمرو حوزه عمومی بوده است.

    بر این اساس، تدبیر شهر که من اینجا آن را “سیاست رسمی” شهر نامیده ام هیچگاه نباید خود را بری از شنیدن صدای گفتمان های مختلف در شهر بداند.
    به عبارت دیگر، مدیران امور شهری باید توجه داشته باشند که شهر؛ تراوش یافته و برآمده از گروه های انسانی مختلف با عادات، رسوم، زبان و مسلک ها و مذاهب متفاوت در آن است.
    و چنانچه به هر دلیلی در سیاست رسمی شهر بر آن شویم که سبک زندگی و یا سنت های یک قوم و زبان خاصی را نادیده بگیریم و یا به حاشیه برانیم، آن فرهنگ به شکلی دیگر و در یک هیبت و قیافه غیر قابل کنترل تر، در جایی و زمانی، رخ می نماید اما این بار نه در شکل متساهل و مداراجویش.
    اجازه دهید برای تقریب بیشتر این موضوع به ذهن مخاطبان از دو مفهوم متفکر شهیر حوزه شهری یعنی هانری لوفور استفاده کنم؛ “فضاهای سیطره”(dominated space) و “فضاهای اقتضایی”(appropriated space).
    لوفور بر آن است؛ سویه نخست فضا، وجه سیستمی، ساختاری و رسمی آن است اما سویه دوم؛ ناظر بر ظرفیت های پنهان ضمنی در فضاست که مردم آن را در متن زندگی و در کردارهای روزمره خود تجربه می کنند.
    در واقع، هر زمان که مدیریت امور شهری در سیاست های رسمی خود برآن شده تا بصورت خودآگاه یا ناخودآگاه، اندیشه، مسلک و یا سنت های گروهی از شهروندان را نادیده بگیرد(بطور مثال در طراحی های شهری، در تقسیم و تهیه مبلمان شهری، توزیع امکانات و یا حتی در برگزاری جشن ها و جشنواره ها )، این افراد یا گروه های به حاشیه رانده شده بر آن شده اند تا به فضاهای اقتضاییِ خود روی بیاورند. فضاهایی که به آن ها امکان می دهد تا به خودبیانگری بپردازند.
    اما سوال این است که این فضاها چگونه توسط شهروندان ایجاد می شود؟
    کافیست برای پاسخ به این سوال اندکی ریزبینانه تر به زندگی روزمره مردم در شهرها توجه کنیم؛ به نوع پرسه زنی آنان در فضاها و مکان های مختلف، به نوع مزاح و شوخی های آنان با برخی از مظاهر فرهنگ رسمی شهر، به پچ پچ های آنان در زمان خواندن تیتر روزنامه ها بهنگام عبور از کنار کیوسک های روزنامه فروشی، طرز انها استفاده از وسایل بازی در پارک ها، با نوع استفاده آن های از زبان استعاره و شعر، با دیوارنویسی و دستشویی نویسی، با نوع استفاده از شبکه های اجتماعی و موبایل و… .
    بنابراین گفتمان های حاشیه ای در فضاهای شهری در هماوردی با گفتمان مسلط چندان هم دست بسته نیستند و براحتی می توانند با بَزَک کردن زندگی روزمره خود به اندکی چاشنی هنر و مطایبه، فضاهای موجود رسمی را از آنِ خود کنند.
    بنابراین پر بیراه نیست که متفکران حوزه شهری پس از سال ها مطالعه بر روی فضاهای شهری و کردارهای روزمره شهروندان، بر آنند که راه همزیستی مسالمت آمیز گفتمان های مختلف در شهر و احساس تعلق همه آن ها به شهر، توجه به مساله “حق به شهر”(Right to the city) است.
    امری که میتواندبه نوعی منجربه برسمیت شناختن فرهنگ، کردار و سنت های همه شهروندان و گفتمان های متفاوت آنها در سطح جامعه شود و نتیجه آن در نهایت، از آنِ خود کردن فضاهای اقتضایی توسط فضاهای سیطره نیز هست.



    مطلب پیشنهادی

    چرا خرید تاکسی برقی برای تهران واجب است؟ | ورود این تاکسی ها به پایتخت پس از عبور از چند فیلتر کارشناسی

    چرا خرید تاکسی برقی برای تهران واجب است؟ | ورود این تاکسی ها به پایتخت پس از عبور از چند فیلتر کارشناسی

    پای تاکسی‌های برقی که یکی از روش‌های حمل و نقل جدید عمومی در دنیاست، بالاخره به تهران هم باز شده اما مثل هر تغییری که با مقاومت روبرو می‌شود، این پدیده نیز مخالفانی در پایتخت دارد و عده‌ای به دنبال ساختن نقاط ضعف برای آن هستند تا از ورود آن جلوگیری کنند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *